Skip to content
بایگانی تاریخ

تپه آنو

آنـو/ اَنَـو (En: Anaw/ Ру, Тадж: Анав) تپه‌ای باستانی با پیشینه هفت هزار سال به وسعت تقریبی یک هکتار در نزدیکی روستایی به همین نام که در فاصله دوازده کیلومتری جنوب شرقی شهر «اشک آباد» (منسوب به نام «اشک/ ارشک»، نخستین شاه اشکانی) در جمهوری ترکمنستان امروزی و در دامنه شمالی رشته‌کوه‌های «کوپَـت» (کوپت داغ) جای دارد. (اشک آباد در ایران به نام نادرست «عشق آباد» معروف شده است).

نخستین کاوش‌ها در تپه‌های دوگانه شمالی و جنوبی آنو توسط کشورشناس روس آ. و. کوماروف آغاز شد و در سال ۱۹۰۴ هیئتی از دانشگاه فیلادلفیا به سرپرستی ر. پومپلی این کاوش‌ها را ادامه داد. کاوش‌های آنو در سال ۱۹۰۵ با تلاش و. اسمیت دوام یافت و آنو را به عنوان یکی از نخستین جایگاه‌های آغاز کشاورزی و کشت‌ و ذرع در جهان معرفی کرد. حفریات آنو مجدداً در سال ۱۹۴۷ آغاز و توسط باستان‌شناس روس در هیئت مشترک باستان‌شناسی ترکمنستان جنوبی ادامه پیدا کرد. این حفاری‌ها را از سال ۱۹۴۹ ب. آ. لیتوینسکی به عهده گرفت و در سال ۱۹۵۲ به ب. آ. کافتین و آنگاه به هیئتی زیر نظر ب. م. ماسون واگذار شد که به آگاهی‌های بسیاری دایر به همه دوره‌های فرهنگ آنو منجر شد و اطلاعاتی گرانبها از تاریخ نخستین گروه‌های یکجا‌نشین بشری به دست داد. […]

یکم و شانزدهم مهرماه: جشن میتراکانا، جشن مهرگان

پیش از این و در گفتار «میترا و پیوند آن با ستاره قطبی باستانی» به این فرضیه پرداختیم که سرچشمه باور به «میترا/ مهر» و «گردونه مهر» در میان ایرانیان و هندوان باستان و سرایندگان مهریشتِ اوستا و سرودهای ریگ‌ودا، عبارت بوده است از ستاره قطبی و دو صورت فلکیِ پیرا قطبی «خرس بزرگ» و «خرس کوچک» (دبّ اکبر و دبّ اصغر). این صورت‌های فلکی در متن‌های پهلوی و ادبیات فارسی با نام «هفتورنگ مِهین و کِهین» (بزرگ و کوچک) نیز نامبردار شده است.

در حدود ۴۸۰۰ سال پیش، ستاره «ذَیخ/ ثُعبان» قطب آسمانیِ زمین بوده و مانند ستاره قطبیِ امروزی در جای خود ثابت و بی‌حرکت ایستاده و در همه شب‌های سال دیده می‌شده و هیچگاه طلوع و غروب نمی‌کرده است. این ستاره در میانه دو صورت فلکیِ پیرا قطبیِ «خرس بزرگ» و «خرس کوچک» واقع شده است و این دو صورت فلکی در هر شبانروز یک بار به دور آن می‌گردیده‌اند. این گردش، همراه با گردش صورت فلکی «ثُعبان»، نگاره باستانی «چلیپا» یا صلیب شکسته را در آسمان رسم می‌کرده‌اند که به گمان نگارنده، همان «گردونه مهر» است. […]

فنون و منابع در ایران

امروزه در زمینه تألیف و انتشار کتاب‌هایی با موضوع تاریخ علم در ایران، کوتاهی‌های فراوانی به چشم می‌خورد. شمار کتاب‌ها و پژوهش‌هایی در زمینه تاریخ علم و دستاوردهای دانشی ایرانیان به اندازه‌ای اندک است که برای جامعه ایران شایسته نیست.

انتشار کتاب «فنون و منابع در ایران» نشان می‌دهد که هنوز هم می‌توان به مؤلفان، مترجمان و ناشرانی امید داشت تا موضوع تاریخ علم و فن را وجه همت و کوشش خود کنند. این کتاب توسط آقای پرویز محبی به زبان فرانسه تألیف و با ترجمه خانم آرام قریب به زبان فارسی برگردان شده است. ترجمه و انتشار این کتاب که در اصل رساله پایان‌نامه دکتری مؤلف آن بوده، با اجازه و یاری نویسنده انجام پذیرفته است. انتشار کتاب «فنون و منابع در ایران» محصول همکاری انجمن ایران‌شناسی فرانسه در ایران و انتشارات اختران بوده است. شمارگان ۱۶۵۰ نسخه‌ای این کتاب، نشانه دیگری از روند رو به انحطاط علم و تاریخ علم در میهن ماست.

فصل‌ها و محتویات کتاب، موضوع‌های متنوعی را در بر می‌گیرد: چرخ و ارابه، چوب، زغال سنگ، نفت و بهره‌برداری از مشتقات آن، نظام‌های آبرسانی و شبکه‌های توزیع، دستگاه‌های انتقال آب به سطوح بالاتر و چرخ‌آب‌های گوناگون، آسیاها و اقتصاد مبتنی بر آن، سازوکارهای متنوع روغن‌کشی و کاغذ‌سازی با در نظرداشت عواقب زیست‌محیطی آن، و به ویژه فصلی مهم و جالب در زمینه ساعت و ساعت‌سازی. تمامی بخش‌های فوق با تصاویر، طرح و نقشه ابزارهای فنی همراه هستند. توجه به عواقب زیست‌محیطی کارخانه‌های کاغذ‌سازی در نزد دانشمندان ایران و کوشش برای برطرف ساختن آن، نشانه‌ای دیگر از کوشش دیرینه ایرانیان برای پاسداشت محیط زیست بوده است. […]

فر کیانی

از دیرباز و در میان بسیاری از اقوام و ادیان گوناگون، سنتی در نگارگری رواج داشته است و دارد که هاله‌ای نورانی و درخشان بر پیرامون سر مقدسان و گاه پادشاهان نشان داده می‌شود. این هاله در باورها و متون ایرانی به نام «فرّ» شناخته شده است. «فر» به فروغی ایزدی گفته می‌شود که به هر کس بخشیده شود، او شایسته و برازنده سروری و سالاری و برتری خواهد بود. همانگونه که ثعالبی نیز از آن با تعبیر «پرتو خوشبختی خدایی» یاد می‌کند. در کتاب اوستا نیز بخشی ویژه در معرفی و ستایش فر وجود دارد که با نام‌های «زامیاد یشت/ کیان یشت/ خوَرِنَه یشت» شناخته می‌شود و از جمله یشت‌های کهن اوستا است: «می‌ستاییم فر کیانی نیرومند مزدا آفریدهٔ بسیار درخشنده، زبردست، پرهیزگار، چابک و کارآمد را، که سرآمد همه آفریدگان است» (زامیاد یشت، بند ۹).

اشاره‌های جغرافیایی موجود در زامیادیشت نشان می‌دهد که محل سرایش آن، سرزمین‌های شرقی ایران و به ویژه نواحی پیرامون دریاچه هامون (زابلستان/ سیستان/ نیمروز) بوده است. در زامیاد یشت علاوه بر بزرگداشت فر، به شمار فراوانی از کوهستان‌های ایران نیز اشاره شده است. […]

مناسبات خورشیدی در چارتاقی خیرآباد

چارتاقی خیرآباد در نزدیکی شهرستان بهبهان قرار دارد و برای رسیدن با این بنا می‌باید حدود ۲۵ کیلومتر در راه بهبهان به دوگنبدان (گچساران) پیش رفت و آنگاه به راهی فرعی در سمت چپ جاده پیچید که بسوی روستای خیرآباد علیا می‌رود. پس از پشت سر نهادن حدود ۱۰ کیلومتر از این راه، چارتاقی در کنار چپ جاده دیده می‌شود و رودخانه بسیار زلال و خروشان خیرآباد به همراه بازمانده‌های پلی باستانی، در مجاورت آن قرار دارند.

اندازه‌های چارتاقی خیرآباد اندکی کوچکتر از چارتاقی نیاسر و طول هر ضلع آن ۱۱ متر و مساحت قاعده آن حدود ۱۲۰ متر مربع است. گنبد این بنا فروریخته اما تمامی پایه‌های چهارگانه آن برجای هستند و تنها آسیب‌دیدگی‌هایی در بدنه آن دیده می‌شود که تا اندازه‌ای مرمت شده‌اند. […]

مناسبات خورشیدی در چارتاقی‌های کرمجگان و خورآباد

چارتاقی کرمجگان که ظاهراّ هم‌عصر دیگر چارتاقی‌های ایران و با قدمتی حدود دوهزار ساله است، در فاصله کمی از شمال غربی روستا قرار دارد و نسبت به دیگر چارتاقی‌ها کوچکتر است. گنبد بنا، دو پایه آن و تمامی چهار تاق آن که با سنگ‌های نیمه صیقل‌خورده، لاشه سنگ و ملات گچ ساخته ‌شده بوده‌اند، در حدود ده سال پیش به عمد تخریب شده و مصالح آن صرف ساخت یک منبع آب زمینی در نزدیکی آن شده است. از این چارتاقی تنها بخشی از دو پایه آن برجای مانده است. از آنجا که همگی چارتاقی‌ها دارای محور تقارن چهار وجهی هستند، می‌توان با توجه به جایگاه همین دو پایه و فاصله آنها از یکدیگر، محل دو پایه فروریخته دیگر را مشخص کرد. […]

web analytics