بنای باستانی دیگری که در ادامه بررسی و شناسایی چارتاقیهای رومی و مقایسه آنها با نمونههای مشابه اشکانی در ایران بدان میپردازیم، چارتاقی موسوم به «تاق کاپارا» در کشور اسپانیا است. کاپارا نام محوطهای باستانی و بازماندهای از یک شهر رومی در استان «کاکِرِس» است. این بنا که تنها چارتاقیِ موجود در کشور اسپانیا است، در داخل محوطه باستانی کاپارا و در دو کیلومتری شهر «کازابلانکا» جای دارد. رود «آلاگون» در فاصلهٔ سه کیلومتری غرب آن جاری است و سد غولپیکر آن همراه با دریاچه بزرگش در فاصلهٔ شش کیلومتری شمالغربی واقع است. شاخابهای از رود آلاگون نیز از فاصلهٔ چند صد متری شمال محوطه میگذرد..
مناسبات خورشیدی در چارتاقی ژانوس ایتالیا
بنای باستانی دیگری که در ادامه بررسی و شناسایی چارتاقیهای رومی و مقایسه آنها با نمونههای مشابه اشکانی بدان میپردازیم، چارتاقی موسوم به «تاق ژانوس/ یانوس» در کشور ایتالیا است. نام ژانوس که در قرون وسطی بر روی این بنا نهاده شده، در اصل متعلق به یکی از خدایان رومی است که خدای آغازها و پایانها، و خدای درها و دروازهها دانسته میشد. او همچنین خدای سرآغازهای زمان نیز بوده است و نام ماه ژانویه از نام او گرفته شده است. ژانوس را در نگارههای باستانی با سر دو چهره که پشت به هم داشتهاند و به دو سوی مختلف مینگریستهاند، نشان میدادهاند. ممکن است این نمادپردازی با نگاه توأمان ژانوس به آغاز و پایان روز، و طلوع و غروب خورشید در پیوند باشد. این بنا در بافت قدیمی محله «ولابروم» در داخل شهر رم و در دویست متری شرق رود تیبِر قرار دارد و قدمت آن به حدود ۱۷۰۰ سال پیش و به سالهای آغازین سده چهارم میلادی باز میگردد. […]
مناسبات خورشیدی در چارتاقی هایدنتور اتریش
نخستین چارتاقی رومی در خاک اروپا که موفق به شناسایی مناسبات خورشیدی آن شدیم، چارتاقیای در شرق اتریش است که با نامهای «هایدنتور» و نیز «دروازه شرک» و «دروازه بتپرست» شناخته میشود. این نامها را در ابتدای عصر مسیحیت بر این بنا گذاشته بودند و بر این باور بودهاند که این بنا به دست غیرمسیحیان کافر (و احتمالاً پیروان میترا) بنا شده است. این بنا در مجاورت جنوب غربی و در بیرون دیوارهای بازماندههای شهر نظامی رومی به نام «کارنونتوم» در جنوب شرقی وین (پایتخت اتریش) و در نزدیکی مرز اسلواکی قرار دارد. مکانی که اکنون تبدیل به یک موزه فضای باز با نام «پترونِل» شده است. رود دانوب در فاصله کمی از شمال این محوطه باستانی عبور میکند و چارتاقی در دشتی پهناور با افقی هموار جای دارد. این افق هموار با ارتفاع تقریبی صفر درجه موجب شده است تا همچون چارتاقی خورآباد نیازی به اصلاحات ناشی از افق کوهستانی نباشد و زاویههای منتجشده از پایهها و فضای میان پایهای، معادل و مطابق با تغییرات میل خورشید باشند. […]
شناسایی مناسبات خورشیدی در چارتاقیهای رومی یا تتراپیلونها
پیگیریها و مطالعات ما نشان میدهد که مناسبات خورشیدی با دقت قابل ملاحظهای در چارتاقیهای رومی نیز دیده میشود. اکنون با شناسایی تعدادی از چارتاقیهای غربی که بازماندهای از امپراتوری و تمدن روم هستند، میتوان اعلام نمود که موفق شدهایم نخستین چارتاقیهای با کاربری تقویمی و مناسبات خورشیدی را در خاک اروپا و در حوزه دریای مدیترانه با قطعیت شناسایی کنیم و تعدادی دیگر را نیز در دست بررسی داریم. نگارنده بر این گمان است همانطور که ویژگیهای چارتاقیهای ایران موجب شناسایی چارتاقیهای رومی شد، متقابلاً ویژگیهای خاص چارتاقیهای رومی نیز به کمک آشکار نمودن نادانستهها و مجهولات چارتاقیهای ایرانی خواهد آمد. […]
عیلام یا ایلام؟
در سالهای اخیر دیده میشود که برخی از پژوهشگران و نویسندگان، نام کشور و تمدن «عیلام» را به صورت «ایلام» مینویسند. اما هر قدر کوشش میکنم، نمیتوانم خود را متقاعد کنم که املای سنتی و شناختهشدهٔ یک نام را به نفع املای پیشنهادی و تازهای کنار بگذارم که دلایل قانعکنندهای برای آن وجود ندارد. پیشنهاددهندگان بر این باورند که چون در زبان فارسی حرف و آوای «ع» نداریم، و نیز صورت «عیلام» از عهد عتیق (تورات) گرفته شده است، پس میباید «عیلام» را به شکل «ایلام» نوشت. این توجیه به چند دلیل کافی به نظر نمیرسد: […]
اصطلاح «توهم توطئه» خود یک توطئه است
تمسخر نظریه توطئه و اصطلاح «توهم توطئه» خود یک توطئه است. تاریخ کشورهای ستمکشیده بخصوص در سدههای اخیر آکنده است از دخالتها و اعمال نفوذهای مخرب و پیدا و پنهان کشورهای استعماری. با این حال رسانههای استعماری برای رفع اتهام و دفع کسانی که هر ادعا و خبر کذبی را باور نمیکنند، میکوشند تا اینگونه فعالان و روشنگران و محققان پسااستعماری را با خیالبافانی که معتقد به دست پنهان آدمهای فضایی و اجنه و نیروهای شیطانی و این قبیل مهملات هستند، در یک رده قرار دهند و همگی را معتقدان به نظریه توطئه قلمداد کنند. […]
اردشیر و شاپور ریپورتر: عاملان سلطه بریتانیا در ایران و ترویج اصطلاح آریایی
اردشیر جی که بعدها اردشیر جی ریپورتر نامیده شد، عامل ارتباطی و اجرایی برنامههای سلطهٔ بریتانیا در ایران، و نیز جاسوس مرموز و مخوف و رئیس سرویس مخفی اطلاعات بریتانیا در ایران بود. او از یک خانواده زرتشتی مقیم هند بود که از سال ۱۲۷۲ یعنی چهار سال قبل از ترور ناصرالدین شاه قاجار تا سال ۱۳۱۲ که در تهران درگذشت، به مدت چهل سال تمام برای انجام وظایفش مقیم ایران بود و نقش فراوانی در بسیاری از ناگواریهای سیاسی و اجتماعی ایران به عهده داشت. از جملهٔ این رویدادها عبارت بود از انحراف انقلاب مشروطیت از آرمانهای آغازین آن و نیز جلوگیری از ایجاد حکومت جمهوری که پس از سقوط قاجاریان در برنامه مجلس شورای ملی بود. او همچنین سومین نماینده انجمن زرتشتیان هند در ایران بود. یکی از برنامههای اردشیر ریپورتر در ایران، القا و اجرای نظریات نژادپرستانه و کوشش برای ترویج اختلافات قومیتی (و از جمله عربستیزی، سامیستیزی و ترکستیزی) در میان مردم بود. نام آریا و نژاد آریایی و ادعای موهوم مهاجرت آنان به ایران در زمان او در ایران متداول شد و با اشاره و حمایت او به آثار برخی از نویسندگان راه یافت. کاری که با تأسی به آریاییسازیهای ماکس مولر (زبانشناس تبعهٔ بریتانیا و عضو شورای مشاوران ملکه) انجام میشد. […]
نظریه علمی و نظریه غیرعلمی
استفاده از اصطلاحهای «نظریه علمی» و «نظریه غیرعلمی» یا «شبهعلمی» کاربردی فراگیر یافته است و گاه منتقدان و معتقدان نظریهای خاص، از این اصطلاحها- بنا به نیاز- برای بالابردن یا پایینکشیدن سخن و ادعاهای موردنظر خود استفاده میکنند. دیده شده که کسانی در مذمت «شبهعلم» سخن میرانند، در حالیکه سخنان «شبهعلمی» خود را «علمی» و سخنان علمی دیگران را شبهعلم معرفی میکنند. نظریه علمی مشخصاتی روشن و متمایز دارد و با اینکه معمولاً مبتنی با واقعیت است، اما الزاماً چنین نیست. نظریه غیرعلمی نیز الزاماً مغایر با واقعیت نیست و ممکن است واقعیت داشته باشد. چرا که بسیاری از نظریهها به این دلیل غیرعلمی به حساب میآیند که قابلیت آزمایش و تکرار دائمی را دارا نیستند. […]