افکار عمومی برخلاف برخی ظاهرسازیها، دوستدار و ستایش کننده و دلبسته هر نیروی قوی و قدرتمند است. نیروهای ضعیف حتی اگر مفید به حال انسانها باشند، توجه و احترام آنان را برنمیانگیزانند. به همین دلیل است که نام درازگوش معادل با تحقیر و شناعت میشود و نام اسب معادل با تمجید و نجابت. […]
مجسمه چارتاقی و مراسم دیدار خورشید از شهر اشکانی هترا
شهر و محوطه باستانی هَترا به همراه مجموعهٔ عظیم بناها، تندیسها، سنگنبشتهها و دیگر یادمانهای فراوانی که در آن به دست آمده، یکی از بزرگترین و مهمترین بازماندههای نفوذ فرهنگ و تمدن اشکانی است. این شهر در سده دوم پیش از میلاد پایهگذاری شد و در سده دوم و ابتدای سده سوم میلادی به اوج بالندگی و عظمت خود رسید. هترا در زمان اردشیر بابکان مورد هجوم قرار گرفت و تضعیف شد. سپس در زمان شاپور یکم و شاپور ذوالاکتاف که هر سه پادشاهان ساسانی بودند، اشغال گردید و دستور ویرانی آن صادر گردید. هترا پس از این سه یورش ویرانگر، هرگز روی آبادانی مجدد ندید و برای همیشه متروک ماند. امروزه نیز ایرانیان هترا را بکلی به دست فراموشی و بیتوجهی سپردهاند و آشنایی چندانی با این آثار گرانمایهٔ ایرانی ندارند. هترا را بخاطر وجود نیایشگاه خورشید و دیگر بناها و آثار در پیوند با خورشید، «شهر خورشید» نیز مینامند. و این برای پارتیان دوستدار میترا و خورشید دور از انتظار نیست. […]
مناسبات خورشیدی در چارتاقی مالبورگتو ایتالیا
چهارمین بنای باستانی که در ادامه بررسی و شناسایی ملاحظات خورشیدیِ چارتاقیهای رومی و مقایسه آنها با نمونههای مشابه ایرانی بدان میپردازیم، چارتاقی موسوم به «تاق مالبورگِتّو» در کشور ایتالیا است. نام مالبورگتو، نامی جدیدتر و متعلق به قرون وسطی است، در حالیکه به موجب اسناد محلی این چارتاقی را در سده چهارم میلادی «آرکوس دیوی کستانتینی» مینامیدهاند. این بنا در ۳۰ کیلومتری شمال شهر رم و ۲۰ کیلومتری جنوب «ویا فلامینیا» جای دارد. قدمت چارتاقی مالبورگتو به حدود ۱۷۰۰ سال پیش و به نیمه نخست سده چهارم میلادی باز میگردد. […]
آفت کنکور و توصیههایی برای علاقهمندان به رشته باستانشناسی
کنکور به شکل فعلی خود موجب طرد و تخریب جوانان باهوش و انحطاط کشور میشود. رقابتهای ناعادلانه و ظالمانهای که طی آن اشخاص دارای هوش و فکر و فهم و قوه تجزیه و تحلیل و استنتاج مردود میشوند و اشخاصی مقبول میگردند که فقط دارای حافظه بهتری باشند. تجربه نشان داده است که اشخاص خوشحافظه شاید بتوانند سریع تست بزنند و انبوهی از اشعار و مطالب را همچون یک دستگاه ذخیره اطلاعات در ذهن خود بایگانی کنند، اما تقریباً هیچگاه نتوانستهاند از آن اطلاعات استفاده ارزندهای بکنند و منجر به نتیجه درخوری بشود. پیشرفتهای بشری تابع و حاصل فکر و عمل اشخاصی بوده که شاید حافظه قوی نداشتهاند، اما دارای هوش فراوان و قدرت تفکر و فهم و تجزیه و تحلیل بالاتری بودهاند. همانهایی که در چرخه عبث کنکور خرد و نابود میشوند و نابودی آنان نتیجهای نخواهد داشت جز اضمحلال حال و آینده کشور. بخصوص در شرایطی که «اشخاص سهمیهدار» و شاید بیاستعداد جای دو گروه بالا را پر میکنند و وضعیت اسفبارتری به وجود میآید.
هیچگاه با کلاسهای کنکور همکاری نداشتهام. چرا که سازوکار کنکور و کلاسها و کتابهای آنرا که هم شاگردان نگونبخت و هم آموزگاران ناچار را به کام خود کشیده است، دلالی دانش قلابی، بهرهکشی از نسل جوان، و کسبوکاری ناسالم و ویرانگر میدانم. به همان ناسالمی خرید و فروش مواد مخدر و دلالی انسان. آن دلالهایی که جوانان آیندهساز جامعه و استادان فرهیخته را به چشم منبعی برای بهره بردن و طعمههایی برای غارت کردن نگاه میکنند، نمیتوانند نه به علم دلبستگی داشته باشند، نه به فرهنگ، نه به آینده جامعه، و نه حتی به انسانیت. همین دلالها هستند که کارشان حتی با اعلام نتایج کنکور هم تمام نمیشود، بلکه پس از آن نیز طعمههای خود را تشویق میکنند تا به منظور نگارش مقاله برای مجلات داخلی و خارجی، و نیز پایاننامه تحصیلی به آنان رجوع کنند و سفارش کار بدهند. سفارش تولید علم قلابی و مدرک قلابی که میتواند همچون هر فساد دیگری، کشور و جامعهای را به تباهی بکشد. این دلالها الزاماً اشخاصی خارج از محیط دانشگاهها نیستند. دانشگاههای ما با چنین رویهای تبدیل به مراکز رسمی صدور مدارک تحصیلی قلابی و فارغالتحصیلان بیسواد شدهاند. […]