Skip to content
بایگانی تاریخ

سرود مانوی انگد روشنان

سرود اَنْگَد روشنان یکی از زیباترین سرودهای مانوی است که به خط و زبان پهلوی اشکانی نوشته شده است. «اَنْگَد» در زبان پهلوی اشکانی معادل با «هَنگَتَه» در اوستایی و به معنای «خوشبختی» است. «رَوْشَنان» نیز در همان زبان (و نیز در زبان فارسی) به معنای «روشنی‌ها» است و در کنایه معنای «ستارگان» را نیز می‌دهد. ترکیب «انگد روشنان» را می‌توان به چند شکل و از جمله «خوشبختی‌های درخشان» و یا «ستارگان خوشبختی» برگردان کرد.

سرود انگد روشنان که ترجمه گزیده‌ای از آن در اینجا ارائه می‌گردد، یکی از پراحساس‌ترین، دلکش‌ترین، و در عین حال از دردمندانه‌ترین سرودهای مانوی است. […]

اشارات ضداستعماری در حکایات کهن: پینوکیو، دوآل‌پا و بز زنگوله‌پا

نویسنده پینوکیو، پندهایی از تجارب تلخ و دام‌های روزگار را در قالب تمثیل‌ها و اشاره‌های زیبا و خردمندانه به کودکان می‌آموزد. او کسانی را پیش چشم بچه‌ها می‌آورد که می‌خواهند با وعده‌های زیبا و سخنان فریبگرانه، کاری کنند تا آنان به میل خود کارهای جدی و سازنده را رها کنند و به «رقصیدن» در «خیمه شب بازی» سودآور آنان روی بیاورند. و نیز برای اینکه از «بدکاران» در امان باشند، در «قفس» از آنان نگهداری شود. او از کسی یاد می‌کند که با سخنان زیبا و وعده رسیدن به «شهر شادی‌ها» و ساختن «تاریخچه» قلابی برای آن شهر، بچه‌ها را تبدیل به کره‌هایی می‌کند تا «حمال کالسکه» او شوند. 

کارلو کولودی (نویسنده ایتالیایی پینوکیو در قرن نوزدهم میلادی) قصد داشته تا با اشاره‌ای مختصر، پرده از جلوی چشم کودکان هشیار بردارد تا آنان پی به مکرها و دام‌هایی که بر سر راه زندگی انسان‌ها هستند، ببرند. اما در جامعه‌ای که متوسط ادراک عمومی اندک باشد، نه تنها چنین تمثیل‌هایی برای کودکان و حتی بزرگسالان به کار نخواهد آمد و قابل درک نخواهد بود؛ که حتی اگر به صراحت و با صدای بلند و با نشان دادن دم خروس‌های فراوان، فریاد زده شود: آن شخص یا آن حزب یا آن رسانه با چنین تاریخ‌سازی‌ها و با چنان وعده‌ها و سخنان زیبا و پرچم‌های فریبگرانه‌ای که در دست گرفته، آهنگ آنرا دارد تا ما و شما را به کالسکه سوداگری و سلطه‌گری خود ببندد؛ باز هم قادر به درک و فهم آن نیستیم. بسیاری از مشکلات چنین جوامعی، برخاسته از همین زودباوری‌ها، هیجان‌زدگی‌ها، دلبستگی‌های نسنجیده و عواقب ناشی از آنها است. […]

شوغات خروسی که خون باباش رو می‌خواست، درخت توت و مالکیت عمومی آن

در فراهان به افسانه‌های رازآمیز که مادربزرگ‌ها بیان می‌کنند «شوغات» می‌گویند. متن زیر نمونه یکی از شوغات‌هایی است که مادربزرگ در روزگار کودکی برای ما تعریف می‌کرد و ما در آن زمان پِی به نکته‌ها و رازورمزهای شگفتِ پنهان‌شده در آن نمی‌بردیم. مادربزرگِ زنده‌یادم گنجینه‌ای بزرگ و بی‌همتا از ادبیات شفاهی و آیین‌ها و باورداشت‌های کهن بود. ما با صدای گرم او که شوغات‌هایی می‌گفت که مفاهیم آنها فراتر و جدی‌تر از یک قصه ساده بود، به بستر می‌رفتیم و غرق در رؤیاهای دور و درازی که او برایمان ترسیم می‌کرد، شب تیره را به صبح روشن پیوند می‌زدیم. […]

Recognizing Solar Relations at Heidentor Tetrapylon in Austria


A European tetrapylon of the Roman Empire from the middle of the 4th century AD has been identified as the first tetrapylon used for calendric purposes in Europe, and some other sites are being studied. I believe that just as the study of the Persian tetrapylons led to the finding related to this Roman tetrapylon, special features of Roman tetrapylons will also help to reveal unexplored aspects of Persian tetrapylons. This tetrapylon is located in eastern Austria and is called Heidentor (Pagan Gate or Heathens’ Gate). The name Heidentor is an evolved form of Heydnisch Tor, which means “Pagan Gate” in German. Having been built so early in the Christian Era, it is believed to have been constructed by pagan non-Christians (probably followers of Mitra). […]

web analytics