«تحریف» و «سلطهگری» لازم و ملزوم یکدیگرند. سلطهگران برای بسط سلطه بر مردم نیاز به تحریف و بازنویسی تاریخ و فرهنگ و هویت آنان را دارند. ابزار اجرایی تحریف تاریخ که نظامهای استبدادی، استعمارگران و رسانههای استعماری بدان روی میآورند، اشخاص دونپایهای نیستند؛ بلکه شخصیتهای علمی و آکادمیک در حوزه تاریخ و باستانشناسی و زبانشناسی و دیگر علوم باستانی هستند. شخصیتهایی که مدارج دانشگاهی و پستهای اجرایی را به سرعت و با کسب امتیازها و رانتها و بورسها طی کرده و به زور تمجیدها و تبلیغات رسانههای وابسته دارای عناوین «برجسته» و «بزرگ» و «ماندگار» شدهاند. و نیز به زور همین تبلیغات، ترتیبی دادهاند که مخاطب با شنیدن نام آنان دچار هول و هراس شود و تصور کند هر چه آنان گفتهاند، احکامی بلاتغییر و بلاتردید هستند و میتوان با استناد به سخن آنان هر بحث و مجادلهای را پایان بخشید.
بسیارند دانشمندان برجستهای که شهرت و اعتبار خود را به دلیل همراهی با تحریفهای تاریخی مورد نیاز استعمارگران و حکومتها به دست آوردند و بسیارند دانشمندان برجستهای که به دلیل همراهی نکردن با حاکمان و دانشمندان وابسته به آنان، از حلقه و باندی که نان و نام به هم قرض میدهند، حذف شده و اعتبار و جایگاه علمیاشان در معرض آسیب قرار گرفته است.
از شنیدن نام دانشمندان پر آوازه (بخصوص اگر حوزه مطالعاتی آنان در زمینه تاریخ و زبان و علوم باستانی باشد) نباید دچار هول و هراس شد و خرد و استقلال فکری و روحیه شکورزی را فراموش کرد. چرا که بسیاری از تاریخسازیها، تحریف واقعیتها، دستکاری در نامهای تاریخی و حتی جعل اشیای باستانی توسط آنان صورت پذیرفته است.
همچنین بنگرید به: «قلم ستمپوش مورخان»