یکی از کهنترین نمونههای تقلب و جعل در اسناد و منابع، توسط موبد کَرتیر و دیگر موبدان عصر ساسانی اتفاق افتاده است. آنان در اوایل دوره ساسانی و با حمایت اردشیر بابکان (نخستین پادشاه و بنیانگذار سلسله ساسانی) و به منظور اهداف سیاسی و یکدست کردن دینی جامعه و پیوند میان دین و دولت، دین جدیدی ساختند که آنرا بِهدینی/ وِهدینی/ بِهدینی مَزدَیَسنا نامیدند و به زرتشت منسوب کردند. این دین در یکی-دو سده اخیر «دین زرتشتی» نامیده شده و ارتباطی با شخصیتی به نام زرتشت ندارد. زرتشتیان ایران بطور سنتی خود را «گابارونی/ گاوارونی» مینامند که شکل تغییر یافتة نام کهنتر «گَبر» است.
بجز متن گاثا، که به زرتشت منسوب شده است، نشانهای از نام زرتشت و دین او یا دین زرتشتی/ بهدینی در متون مکتوب و شواهد باستانشناختی ماقبل ساسانی شناخته نشده و دانسته نیست که آیا دین زرتشتیِ پدید آمده در دوره ساسانی با الهامگیری از دین کهنترِ احتمالیای که متعلق به زرتشت بوده، ساخته شده و یا از اساس دین تازهای بوده است.
دین زرتشتی دوره ساسانی به دلیل وظیفهای سیاسی که برای تثبیت قدرت ساسانیان و یکدست کردن دینی جامعه به عهده داشت، تا حد زیادی متکی بر نابودی یا تحریف و مصادره منابع و اسناد کهن، و نیز انتساب متون نوساخته به اعصار کهن بوده است. به این منظور که هرگونه تضاد و تناقضی میان باورها و دادههای کهن با انگارههای نوساخته آنان از بین برود و نیز با تاریخسازیهای لازم، نیاز دستگاه سیاسی برای کسب مشروعیتِ منجر به قدرت، برآورده شود. آنان متون کتاب اوستا را که در اصل متعلق به ادیان پیشین بودهاند را پس از سرکوب پیروان آن ادیان (بنگرید به بخش رنجهای بشری) و پس از تحریفهای گسترده و حذف و اضافات، به نام متون دینی خود مصادره میکنند تا همچون مانویان و مسیحیان صاحب کتاب باشند. در تداوم این روند، بسیاری از متون اوستایی و تاریخنامههای کهن در زمان ساسانی از بین میروند و متون جدید، تحریف شده و نوساخته جای آنها را میگیرد.