پایههای قدرت فاشیسم بیش از هر چیز دیگر متکی و مبتنی بر هژمونی برآمده از پروپاگاندا است. دستکاری در تاریخ نیز به شکلی که مقتضی مقاصد امروز شود، یکی از مهمترین و مؤثرترین ابزارها برای جهتدهی ذهنی و بسیج افکار عمومی است. اینکه تعدادی از اشخاص و رسانهها با اشاره هدایتگران و در فواصل معین به مخاطبان القاء میکنند که نام پادشاهان و تاریخ ایران باستان از کتابهای تاریخ مدارس حذف شده و یا قصد آن در نظر است، بخش شاخصی از همان پروپاگانداست که با اهدافی درازمدت برای مخاطب سادهدل و سطحینگر بیان میشود. فعالیتهای باستانگرایانه و ناسیونالیستی، مکملی برای وضع موجود است. دماگوگها و متخصصان دستکاریهای اجتماعی بخوبی میدانند که وقتی جامعهای در قبال تحریکات دریافتی، واکنش مقتضی بروز نمیدهد و در مقابل آنها مقاوم شده است، لازم است تا محرکهای تازهای را رونمایی کنند.
مقاومتهای مردمی در برابر نظامهای طبقاتی و ثروتهای انباشته، بخشی از سیر طبیعی تاریخ است. مهمترین ابزار برای مقابله با جنبشهای پیشرو و مترقی که در روند تکاملی تاریخ شکل میگیرند، تبلیغ و ترویج واپسگرایی و باستانپرستی است. بازگشتی ارتجاعی به هزار و پانصد یا دوهزار و پانصد سال پیش. افکار کهنهپرستی در جوامعی که امیدی به آینده ندارند و نگاهشان به گذشته است، شیوع و مقبولیت بیشتری دارد. آنان بجای توجه به پیشرفت و توسعه اجتماعی و انسانی، توجهشان به گذشتههای دور و رجوع به چیزهایی است که هزاران سال پیش و در سیر تکامل جوامع بشری منقرض […]