در قلابی بودن اثری که به عنوان منشور کورش در تهران به نمایش گذاشته شد و اهداف فریبگرانه سیاسی را دنبال میکرد، ظاهراً تردید چندانی نیست و شواهد موجود بر صحت آن دلالت دارد (بنگرید به: «منشور کورش قلابی نیست!» و پیوستهای آن)؛ اما گذشته از این، آیا اصالت منشور منسوب به کورش هخامنشی که در موزه بریتانیا نگهداری میشود، قطعی و بلاتردید است؟ آیا بطور قطع میتوان گفت که این کتیبه متعلق به زمان کورش است و به فرمان او نوشته شده است؟ آیا با توجه به اینکه:
۱- عوامل بریتانیا در سده نوزدهم بطور گسترده به جعل کتیبههای باستانی در بینالنهرین مشغول بودهاند (بنگرید به: «انگلیس و جعل کتیبههای باستانی بینالنهرین»).
۲- و در همان زمان فعالیتهای نژادگرایانه و باستانستایانه و آریاپرستانه همراه با وضع اصطلاح و مفهوم نوین «نژاد آریایی» رواج یافته است (بنگرید به: «اردشیر و شاپور ریپورتر، عاملان سلطه بریتانیا در ایران»).
۳- و نیز با توجه به اینکه تاکنون گزارشی از روند و چگونگی حفاری و جزئیات کشف و محل دقیق کشف این منشور منتشر نشده و اصولاً چنین گزارشهایی وجود خارجی ندارد (بنگرید به: «منشور کورش از آمل کورت») و حتی گزارشهایی مبنی بر حفاریهای مخفیانه (و احتمالاً جاسازیهای) هرمزد رسام در دست است (بنگرید به بخش کشف منشور کورش و اصالت آن در «منشور کورش هخامنشی»).
۴- و نیز با توجه به اینکه گویا تاکنون گزارشی از انجام آزمایشهای اختصاصی قدمتسنجی بر روی کانیها و از جمله سفال و گل پخته (همچون ترمولومینسانس/ گرماسنجی) بر روی منشور کورش دیده نشده است.
۵- و نیز با توجه با انبوه نمونههای کتیبههای قلابی که در سالهای اخیر در موزههای جهان شناسایی شده و بیشتر آنها همچون منشور کورش متعلق و منسوب به بینالنهرین و بابل بودهاند (بنگرید به فعالیت برادران ردی Ready در کتاب: Walker, C. B. F., Cuneiform, University of California Press, 1987).
۶- و نیز با توجه به اینکه تاکنون آوانویسی و ترجمه و ویرایشی که مورد قبول و پذیرش همگان باشد، امکانپذیر نشده و عملاً چنین کاری غیرممکن بوده و ترجمهها و ویرایشهای موجود از منشور (از جمله «منشور کورش هخامنشی» از این نگارنده) علاوه بر اینکه با یکدیگر در تغایر و تضاد به سر میبرند، دارای میزان معینی از استنباطهای ذوقی و شخصی نیز هستند.
۷- و نیز با توجه به نبود دلیل/ دلایل و شواهد قاطع و مستقلی که اصالت این کتیبه را نشان بدهد.
میتوان گفت که تردید و شبههای در اصالت آن وجود ندارد؟ آیا باید چشم و گوش بسته و با پیروی از اطاعت کورکورانه و پیروی از این اصل تبلیغاتی که «تکرار فراوان یک ادعا موجب اثبات آن میشود»، این کتیبه را اثری واقعی و باستانی دانست و یا اینکه با توجه به شواهد موجود، نیاز به مطالعه و بررسی بیشتر و دقیقتر دارد؟
البته اثبات تقلبی بودن این کتیبه به نفع کورش است، چرا که عملاً از «اعتراف» به تجاوز و تصرف دیگر کشورها و خود را منتخب خدا دانستن، تبرئه میشود.
پینوشت: چند سایت قومگرایانه یا یهودستیزانه از سلسله گفتارهای «رنجهای بشری» برای مقاصد خود سوءاستفاده میکنند. بسا ناپسند است که کسانی «رنجنامه بشر» را مصروف «رنجاندن بشر» کنند.