نگران آیندهای هستم که چوبههای دار جدیدی به نام نژادگرایی و باستانستایی و کوروشپرستی بر پای شود. نشانههای این سوءاستفاده و نگرانی نه فقط در داخل، که به شکل زیرکانهای در برخی کشورهای با سابقه استعماری دیده میشود.
جلوی پیشروی نژادپرستی آریاگرایانه و فاشیسم کورشپرستانه را بگیرید
١۴ مهر ١٣٩٢
ای زعما و بزرگان قوم! جلوی پیشروی نژادپرستی آریاگرایانه و فاشیسم خطرناک کورشپرستانهای را بگیرید که بطرزی نگران کننده و با گفتارها و رفتارهای عدهای از صاحبمنصبان دولتی و قضایی در جان جامعه ریشه میدواند و انواع دیگری از نژادپرستی و نفرتپراکنی میان مردم را با خود به همراه میآورد. جلوی تحرکات ضدبشریای را بگیرید که در دولت دهم و با «مردمفریبی» انگلیسی منشور کورش قلابی آغاز شد و اکنون پس از «دولتفریبی» آمریکایی شیردال قلابی به بیان ادعاهای نژادپرستانه و کشورگشایانه و داعیه تجدید مرزهای ایران بزرگ با الگو گرفتن از کوروش بزرگ رسیده که به نام آقای علی معلم دامغانی در مقام ریاست فرهنگستان هنر جمهوری اسلامی ایران منتشر شده(+) و شاید به تأسی از بیانات منتسب شده به ریاست بنیاد ایرانشناسی- با عنوان «کوروش و فرزندش توحید را گسترش دادند»(+) و بیانات بعدیِ معاونت اقوام دولت یازدهم بوده باشد که کشورگشاییها و تجاوزگریهای کورش را «جهاد فرهنگی برای گسترش توحید» دانسته بودند. نگذارید آینده فرزندان این میهن ستمکشیده که هزاران سال بود با انواعی از رنجها و شکنجها دست و پنجه نرم میکرد، بار دیگر و با تحریکات نوین و سابقهدار استعماری، و در جهت منافع سرمایهداری سلطهجوی بینالمللی، به کام نفرتپراکنان میان مردم و به میدانگاه خشونتورزانی تبدیل شود که در جامه فرهنگ و تاریخ و باستانشناسی و مذهب و حتی در شکلی از اسلامگرایی در حال دگردیسی به باستانگرایی فرو شدهاند. نگران آیندهای سخت تیره و تار هستم که با نادیده گرفتن همبستگیها و پیوندهای فرهنگی مردمان و نیز با ممانعت از چاپ کتاب رنجهای بشری تشدید میشود و روشنگری در قبال آنرا وظیفه اجتماعی تمامی انسانهای دوستدار صلح و همزیستی بشریت میدانم. نگذارید آنچه ناسیونالیستهای ملیگرای خونریز در بالکان و قفقاز و آناتولی و بینالنهرین و آسیای غربی به عمل آوردند، به ایران برسد و مردم مهرورز و زجرکشیده ما را با نسلکشیهای تازه به کام خویش برد.
جهانگشایی و تجاوز به سرزمینهای دیگران با توجیه متمدن کردن ملل وحشی و عقب افتاده!
۴ فروردین ۱۴۰۱
آقای خسرو معتضد، مؤلف کتابهای تاریخی و کارشناس برنامههای تاریخی در تلویزیون ایران و بسیاری رسانههای دولتی دیگر در مطلبی که خبرگزاری ایسنا(+) منتشر کرده، در توجیه حمله کمبوجیه به مصر چنین گفتهاند که «کمبوجیه قصد داشت مردم مصر را بجای پرستش آپیس به خداپرستی حقیقی رهنمون کند». همچنین گفتهاند که «ایرانیان رسالتی برای خود قائل بودند که وظیفه متمدن کردن ملل عقبمانده را در خود میدیدند». ایشان همچنین در گفتگو با روزنامه فرهیختگان(+) و در گفتاری با عنوان بامزۀ «در خدمت و خیانت به تاریخ» که در واقع آکنده از تحریف تاریخ و خیانت به تاریخ است، فرمودهاند: «ماساژتها اقوامی وحشی بودند که برای ایرانیان مزاحمت ایجاد میکردند و کورش میخواست با ازدواج با ملکه آنان(+) به این مزاحمتها پایان دهد». لازم به توجه است که استعمار غرب نیز با امثال همین توجیهاتِ مقابله با توحش و عقبافتادگی و ترویج تمدن و حقوق بشر، به کشورهای دیگر حمله کرده است و میکند.
براستی اگر مورخان کشورهای دیگر نیز همچون مورخان ایرانی، جهانگشاییها و جنگطلبیهای حکمرانان خود را با چنین ترفندهایی توجیه و تأیید کنند و حتی این تجاوزگریها را بخاطر انسانیت و اهداف انسانی بدانند، چه آیندهای در انتظار بشریت است؟
اهداف و سیاستهای کورشپرستی
سیاستی که قصد دارد از کورش شخصیتی معصوم و مدرن بسازد و او را به سرای مقدسات نقدناپذیر سوق دهد، چند هدف را دنبال میکند: فریب افکار عمومی و پرورش سربازان آماده جاننثاری برای مقاصد جدید استعماری، عَلَمکردن مستمسکی جدید برای علاقمندان به پهلوانپنبهپرستی، برپای کردن دکان کورشپرستی و کورشفروشی، بیبها کردن و فراموشانیدن بزرگان و افتخارات راستین ایرانزمین، نفرتپراکنی، و گسترش تفرقه میان مردم و اقوام با ظاهرسازیهای ملیگرایانه و ناسیونالیستی.
مقابله با موج مخرب آریاگرایی و کورشپرستی
امروزه از مهمترین وظایف دوستداران تاریخ و فرهنگ و جامعه ایران، مقاومت و مقابله در برابر موج مخرب و ویرانگری است که با نام آریا و کورش و زرتشت دست به جعل و تباهی و تحریف فرهنگ و یادمانهای کهن ایران میزند و میهندوستی را تبدیل به غلوگویی، تاریخسازی، خیالپردازی و نفرتپراکنی میان مردم کرده است. آسیبی که از این عده به جان فرهنگ و هویت ایران وارد میشود، ویرانگرتر از هر عامل دیگری است.
کورش و بنیانگذاری کشور ایران
۱٢ اردیبهشت ۱۳۹۱
یکی دیگر از نادرستیهایی که با پرچم ایراندوستی به ایران میزنند، این است که سعی میکنند با استناد به منشور، کورش را بنیانگذار کشور ایران معرفی کنند. در حالیکه نه تنها در منشور کورش و دیگر اسناد تاریخی چنین ادعایی نیامده، که حتی در زمان کورش و هخامنشیان چیزی به نام کشور «ایران» وجود خارجی نداشته است. اما اگر منظور کشوری است که بعدها ایران نامیده شد، در اینصورت باید گفت که قدمت این کشور و تمدن بسا بیش از زمان کورش است و چنین ادعایی موجب بیقدر کردن قدمت تاریخی یک تمدن کهنسال خواهد بود. کمترین آسیب چنین ادعایی این خواهد بود که مدعیانش نخواهند توانست از قدمت تمدن بیش از ۲۵۰۰ سال و دستاوردهای علمی و اجتماعی آن سخنی بگویند و یا از آن دفاع کنند.
همچنین بنگرید به:
کورش واقعی و کورش افسانهای
هخامنشیان و بردهگیری از پسران و دختران نوجوان
نسلکشیهای ایرانی در عصر اسلامی
ترویج باستانگرایی و جنگافروزی در کتابهای درسی مدارس
ملکه تومیریس و پایان تجاوزهای کورش هخامنشی
شورای روابط خارجی آمریکا و تلاش برای تقویت ناسیونالیسم در ایران