قهرمانان جوامع بیلیاقت
۱۶ مهر ۱۳۹۳
قهرمان جوامعی باش که لیاقت داشتن قهرمان را دارند. جوامع والایی که قدر و منزلت قهرمان را میفهمند، او را ارج مینهند و با او حال و آینده خویش را میسازند و اعتلاء میبخشند. قهرمان جوامع منحطی نباش که برای تسکین عقدهها و حقارتها و بینواییهای خود، نیاز به قهرمان دارند. به تعریف و تمجیدها و تشویقها و مزهریزیهای کوتاهمدتشان اعتنا نکن که چند شبی با تو ملعبه میکنند و دستمالیات میکنند و به تو مینازند و با تو فخر میفروشند و در نهایت همچون دستمال مصرفشدهای به دورت میاندازند و بیرونت میکنند. در بهترین حالت، تنهایت میگذارند و فراموشت میکنند و در بدترین حالت، به کمترین بهانهای لگدمال و لجنمالت میکنند، پا بر شانههایت میگذارند و خُرد و نابودت میکنند. تو ارزندهتر از آنی که قربانی کسانی شوی که آیندهای ندارند و میخواهند ترا نیز به باتلاق خویش بِکِشند و بُکُشند. قهرمان بشریت باش و نه قهرمان انگلهای بشریت. نگاه کن به تاریخ گذشتههای دور و نزدیک و بنگر به سرنوشت تلخ کسانی که قهرمان جوامع بیلیاقت بودهاند.
شادیهای بوکوحرامی، شادیهای اجتماعی در جوامع رو به انحطاط
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۶
گروه بوکوحرام در نیجریه مرتباً تعدادی از دختران را میرباید و پس از آنکه مدتی از آنها سوءاستفاده کرد، آزادشان میکند و دختران تازه دیگری را میرباید. پس از اینکه هر دسته از دختران آزاد میشوند، مردم به شکرانه این آزادی و پیروزی! به خیابانهای شهر میریزند و شادی و پایکوبی میکنند. آنها خدای بزرگ را که همیشه پشتیبان ملت غیور است، شکر میکنند. شادیهای اجتماعی در جوامع رو به انحطاط معمولاً از همین جنساند.
جوامع رو به اعتلاء و جوامع رو به انحطاط
تیر 1393
– جوامع رو به اعتلاء خرج میکنند برای ترویج دانایی. جوامع رو به انحطاط خرج میکنند برای ترویج جهل و حماقت.
– جوامع رو به اعتلاء از انتقاد استقبال میکنند تا خود را اصلاح کنند. جوامع رو به انحطاط هر نوع انتقادی را معادل توهین به گلهای سرسبد آفرینش میدانند و با چوب و چماق و چاقو بر سر منتقد میریزند.
– جوامع رو به اعتلاء کوچکترین حُسن دشمن را فرصتی میکنند برای تبدیل او به دوست. جوامع رو به انحطاط کوچکترین عیب دوست را بهانهای میکنند برای تبدیل او به دشمن.
– جوامع رو به اعتلاء سعی میکنند با تلاش بیشتر از دیگران جلو بزنند. جوامع رو به انحطاط دیگران را زمین میزنند تا بتوانند از او جلو بزنند.
– از ویژگیهای جوامع رو به انحطاط است که قوه تشخیص بزرگان و نامآوران و خادمان خود را از دست میدهد و به بیمایگان دل میبندد. بزرگان را خوار میدارد و خواران را بزرگ میپندارد.
– از ویژگیهای جوامع رو به انحطاط است که وقتی آینه میبیند بدان سنگ میزند.
– از ویژگیهای جوامع رو به انحطاط است که مطلقگرایی چنان اوج میگیرد که جز دو رنگ سیاه و سفید را نمیبینند و از تشخیص دامنه خاکستریها عاجز میمانند. در ذهنهای چنین جوامعی فقط «فرشته» و «دیو» وجود دارد که همانها نیز نه فرشته هستند و نه دیو.
– از ویژگیهای جوامع رو به انحطاط است که توان تربیت و جایگزینی بزرگان از دست رفتهاش را ندارد.
– جامعه در حال پیشرفت به شخصیتهای توانا و سازندهاش فرصت بالندگی میدهد. جامعه در حال سکون، شخصیتهایش در سکون و خمودگی نگاه میدارد. جامعه در حال پسرفت و تباهی، شخصیتهایش را تخریب و لگدمال میکند.
– بعضی از جوامع در حال پیشرفت هستند و ساکنانی سازنده دارند. بعضی از جوامع در حال سکون هستند و ساکنانی علیالسویه دارند. بعضی از جوامع در حال پسرفت هستند و ساکنانی تخریبگر دارند. جوامع نوع اخیر را با چنین ضربالمثلهایی میتوان شناخت که میگویند: «سال به سال دریغ از پارسال». به چنین جوامعی رو به انحطاط که قادر به ساختن آینده بهتری نیستند و همیشه حسرت گذشته بهتر خود را میخورند، میتوان گفت که «قدر امروز را بدانید، فردا روز بدتری است».
– نگاه جوامع رو به انحطاط همواره رو به گذشته است و دائماً شخصیتهای گذشته را ستایش میکنند. چرا که میدانند آیندهای ندارند و هر روزشان بدتر از دیروزشان است.
– بعضی از جوامع به درجهای از تربیت اجتماعی رسیدهاند که نیازی به بهبود جامعه ندارند. بعضی از جوامع در حال بهبود جامعه هستند. بعضی از جوامع قادر به بهبود جامعه نیستند. بعضی از جوامع اصولا نیاز جامعه به بهبود را درک نمیکنند. بعضی از جوامع بهبود جامعه را به زیان منافع شخصی خویش میدانند.
– واکنش و رفتار جوامع انسانی با استعمارگران و سلطهگران بر چند نوع متفاوت است: برخی از جوامع به میزانی از فهم اجتماعی رسیدهاند که اصولاً به سلطهگران فرصت غلبه را نمیدهند. برخی از جوامع با سلطهگران مبارزه میکنند و آنانرا شکست میدهند. برخی از جوامع با سلطهگران مبارزه میکنند، اما به دلایل متعدد از آنان شکست میخورند. برخی از جوامع با سلطهگران کنار میآیند و در برابر آنان تن به تسلیم میدهند. برخی از جوامع اصولاً متوجه حضور و غلبه سلطهگران نمیشوند. برخی از جوامع سلطهگران را با مبلغان مذهبی و مروجان ناسیونالیسم اشتباه میگیرند و آنان را موعود نجاتبخش تصور میکنند. برخی دیگر از جوامع با سلطهگران همکاری میکنند تا به قیمت خیانت به مردم به منافع بیشتری دست یابند.
– بهرهکشی و ظلم به انسانها در همه جوامع وجود داشته است. اما تفاوتها در این بوده که جوامع رو به اعتلاء با یکدیگر متحد شده و منتظر فرصتی برای رهایی بودهاند، اما جوامع رو به انحطاط به همنوع خود خیانت کردند تا منافع بیشتری را تصاحب کنند.