حمام
یکی از گناهان و اعمال زشت آدمیان به موجب متون زرتشتی، حمام رفتن زیادی است. چرا که بهزعم آنان حمام رفتن موجب آلوده شدن آب و آتش و زمین میشده است. در این زمینه در متن زرتشتی پهلوی ارداویرافنامه آمده است که او کسی را در دوزخ میبیند که: «اوم دید رووانِ مردی که گُه اود نَسا اود ریمَنی خوردن دهند»، «دیدم روان مردی که گُه و مردار و چرک به خوردش میدادند». ارداویرف میپرسد که گناه این مرد چه بود که چنین کیفر گرانی را تحمل میکند؟ سروش و آذر از سوی اهورامزدا جواب میدهند: «این رووانِ اوی دُروَند مردم که او گرمابَگی واس شُد هند»، «این روان آن مردم دروندی است که بسا به گرمابه میرفتند».
Gignoux, Philippe, Le Livre D`Arda Viraz, Paris, Editions Recherche sur les civilisations, 1984, Chapitre 41.
وضو
به موجب متون فقهی زرتشتی، هر مرد و زن مؤمنی میبایست پنج بار در شبانهروز برای نمازهای پنجگانه وضو بگیرند و ممنوع بود که کسی از خواب بیدار شود و پیش از آنکه وضو گرفته باشد، دست به چیزی بزند. برای بیتوجهی به احکام وضو مجازاتهای سختی وضع شده بود که در برخی مواقع شامل «مرگارزانی» (اعدام) میشد. آداب وضو ساختن چنین بود که شخص میبایست سه بار با گمیز (ادرار) گاو و سه بار دیگر با آب به این ترتیب شستشو کند: دست راست و سپس دست چپ از آرنج تا سر انگشتان، صورت از گوش تا زیر چانه، پای راست و سپس پای چپ از ساق به پایین. چنانکه گمیز گاو در دسترس نبود و بیم آن میرفت که وقت نماز بگذرد، میبایست از ادرار دیگر چارپایان (همچون گوسفند و خر) استفاده کند. و نیز چنانچه ادرار آن چارپایان نیز در اختیار نبود، باید با سه بار دست زدن در خاک تیمم میکرد. در تمام این مراحل خواندن ادعیه وضو نیز لازم بود که شامل دعای اَشِموُهو، دعای کِمنامزدا و چند دعای دیگر میشد.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به: رضی، هاشم، دانشنامه ایران باستان، جلد اول، تهران، ۱۳۸۱، صفحه ۵۲۸ و ۵۲۹، به نقل از سه متن پهلوی زرتشتی: شایست نشایست، بخش ۱۲، بند ۲۱؛ روایات داراب هرمزدیار، جلد اول، صفحه ۳۱۱؛ صد در نثر، درهای ۳۵ و ۵۰ و ۷۴.
غسل
تقدس افراطی آب و آتش در دین زرتشتی عصر ساسانی موجب شده بوده که برای آلوده نشدن آب، از پیشاب (ادرار) گاو برای غسل کردن استفاده شود. در برخی مواقع نیز (مثلاً به هنگام زاییدن طفل مرده) میبایست آنرا مینوشیدند. در پرسش و پاسخی که میان موبدان زرتشتی با پیروان مزدک(+) برجای مانده است، مزدکیان به این رویه و نیز به نهادن خوراک نزد آتش و محرومکردن مردم نیازمند انتقاد و اعتراض میکنند. موبد در پاسخ آنان و ضمن طفره رفتن از پاسخ منطقی و مرتبط با موضوع، به تهمت و تهدید و فحاشی روی میآورد و میگوید که از بین بردن همه دیوپرستان و کشتن همه دینستیزان، کاری عادلانه و قانونی است. او همچنین میافزاید که لاشه مردم پلید و بددین را نمیباید در نزد بهدینان گذارد، بلکه میباید آنان را در بیابانی دار زنند و بر دار بمانند تا بپوسند.
دینکرد، کتاب سوم، دفتر یکم، ترجمه فریدون فضیلت، تهران، انتشارات دهخدا، ۱۳۸۱، صفحه ۱۱ تا ۱۴؛ دوستخواه، جلیل، اوستا، چاپ هفتم، تهران، انتشارت مروارید، ۱۳۸۲، جلد دوم، صفحه ۷۱۳ تا ۷۱۶؛ و بخشهای گوناگون متن پهلوی ماتیگان هزاردادستان.
مجازات شرعی برای غسل مس میت
غسل مس میت یا «بَرِشنوم» در دین زرتشتی دارای احکام و آداب پیچیده و دشواری بود که یکی از آنها عبارت بود از شستشوی بدن با پیشاب (ادرار) گاو و ریختن آن از فرق سر تا به پایین. چنانچه کسی احکام شرعی غسل مس میت یا برشنوم را به درستی انجام نمیداد، محکوم به مجازاتهای سهمگینی در این جهان و نیز در جهان آخرت میشد. مجازات اُخروی در جهنم به ترتیبی مقدر و مقرر شده بود که قبلاً در «دوزخ و شکنجههای دوزخی در دین زرتشتی»(+) از آن یاد کردیم؛ اما مجازات این جهانی و ترتیب اجرای حد شرعی آن چنین بود که دست و پای آن «دیو پرست» را میبستند، سرش را میبریدند، پوستش را میکندند، و بدنش را جلوی پرندگان لاشخور میانداختند. چنانچه شخص گناهکار پیش از اجرای حکم از گناه خود توبه میکرد و کفاره گناه خود را به موبدان پرداخت مینمود، مشمول بخشش و ترحم میشد و مجازات او در جهان آخرت بخشیده میشد. اما اجرای مجازات این جهانی (بدان صورت که شرح آن رفت) کماکان به قوت خود باقی بود. به نظر میآید که چنین ترفندی برای تصرف و مصادره اموال محکومین به اعدام وضع شده بوده است.
برای آگاهی بیشتر بنگرید به: وندیداد، فرگرد ۹، بند ۴۹؛ رضی، هاشم، دانشنامه ایران باستان، جلد اول، تهران، ۱۳۸۱، صفحه ۴۹۹ و ۵۲۹؛ دوستخواه، جلیل، اوستا- کهنترین سرودهای ایرانیان، جلد دوم، چاپ هفتم، تهران، ۱۳۸۲، صفحه ۷۷۹ و ۷۸۰.