قبلاً از قتلعام سکاییان به دست داریوش و به جرم نپرستیدن اهورامزدا یاد کردیم. گزارشی که روایت بلاواسطه داریوش در کتیبه بیستون بود و خواسته بود که کسی کارهای او را که از روی «راستی» انجام شده، دروغ نپندارد. اما بجز این، کتزیاس نیز که مورخ و پزشک رسمی دربار هخامنشی بود، از افتخارات داریوششاه یاد کرده و آورده است که داریوش در حمله به سرزمین سکاییان غربی (کالسِدونیها) دستور داد تا خانهها و معابد آنان را ویران کنند و به آتش بکشند. او همچنین آورده است که باقیمانده آنان در زمان خشیارشا محاصره شدند و تا «آخرین نفر» قتلعام گردیدند. و چنین بود که نسل سکاییان کالسدونی از زمین برانداخته شد.
بنگرید به: خلاصه تاریخ کتزیاس، ترجمه و تحشیه کامیاب خلیلی، تهران، ۱۳۸۰، ص ۵۷ و ۶۶.
لشکرکشی ناکام داریوش به دانوب و مقاومت سکاییان
۹ مرداد ۱۳۸۷
داریوش مدتها دشتهای سکاییان غربی (ماساژتها/ ماساگتها) در فاصله میان رودهای دانوب و دُن را در تعقیب سکاییان درنوردیده بود. سکاییان با شگردی جالب، نه میگریختند، نه حمله میکردند، نه تن به جنگ میدادند و نه تسلیم میشدند. آنان به داریوش که پیغام داده بود «یا اطاعت کنید و یا بجنگید» پاسخ داده بودند که «ما نه عادت به اطاعت داریم و نه دلیلی برای بیهوده جنگیدن. اما چنانچه داریوش به ما یورش آورد، خواهد دید که چگونه از خود دفاع میکنیم». پس از این پاسخ دندانشکنانه، داریوش که از تعقیبی بیثمر خسته شده بود، مأیوس و ناامید از نبرد و پیروزی بر آنان به کشور بازگشته بود.
بنگرید به: رجبی، پرویز، هزارههای گمشده، جلد دوم، ۱۳۸۰، ص ۲۶۴ تا ۲۷۴.