در سالهای اخیر، رسانههای فارسیزبان آکنده از دروغهای تاریخی، ادعاهای محیرالعقول، جعل اسناد و منابع و نیز اکتشافات عجیب و غریب شدهاند. بیشتر این فریبگریها به دوره هخامنشی منتسب میشوند، چرا که افکار عمومی بدان دوره تعلق خاطر پیدا کرده است. تعلق خاطری که نه متکی به واقعنگری و خردورزی، که مبتنی بر زودباوری و خودفریبی است.
یکی از خبرگزاریهای دولتی که سابقه فراوانی در جعل چنین اخباری دارد، به نقل از مسئولان محلی استان ماردین ترکیه اعلام کرده که یک شهر هخامنشی در نتیجهٔ کاوشهای جدید محوطه باستانی «دارا» کشف شده است. در این ادعا، انبوهی از اطلاعات غلط، آشفته و خودساخته، همراه با نقلقولهای مجعول بیان شده بود.
رسانهها و نشریات بیشماری نیز با اتکای به آن خبرگزاری این خبر را منتشر کردند و گروهی از مخاطبان بیاطلاع و احساساتی نیز خبر را باور کردند و آنرا سند پرافتخار دیگری برای تمدن درخشان ایرانزمین دانستند. باور کردن چنین ادعاهایی در جامعهای که متوسط غالب مردم آن قدرت درک اندک و توانایی کمی در تشخیص راست از دروغ دارند، بهیچوجه عجیب نیست.
بسیاری از روزنامهنگاران اینگونه کوتاهیهای خود را چنین توجیه میکنند که ما خبر را از فلان خبرگزاری گرفتیم و مسئولیت درستی یا نادرستیاش با آنها است. اما آیا این رافع مسئولیت است؟ پس وظیفه و تخصص روزنامهنگار چیست؟ توانایی او برای پیگیری و محک اخبار و مو از ماست کشیدن که جزو اصول روزنامهنگاری است، کجا رفته؟ آیا کار یک روزنامهنگار منحصر است به کپی کردن مطالب و بازنشر آن بدون هیچگونه بررسی و تدقیق و موشکافی؟ پس در این صورت تفاوت یک روزنامهنگار با شخص عادی در چیست؟
البته بدیهی است که میباید از همه نشریات و رسانههایی که به این تله نیفتادند و دقت و موشکافی لازم را بکار بردند، تشکر و قدردانی کرد.
نگارنده بر این گمان است که دست مرموزی پشت چنین اخباری خوابیده است. دستی که همچون دستِ «دوستنما» و سفیدشدهٔ گرگ در فکر حمله به فرهنگ و تمدن کشوری است که همچون برهای بینوا از مادر به دور افتاده است. و همچنین دستهای فروشندگان آثار عتیقهٔ قلابی که سعی میکنند با همراه کردن عکس اشیای موردنظر خود در دل اینگونه اخبار، بازار بهتری برای خود دست و پا کنند.
عرضهکنندگانِ اخبار قلابیای که تاریخ و هویت یک ملت را نشانه میگیرند، همچون فروشندگان مواد مخدر و حتی زشتتر و خطرناکتر از آنان هستند. هر دوی آنان برای سود خود کالایی ویرانگر را عرضه میدارند و مشتریانِ بینوا بخاطر نیاز به تخدیر خود بدان روی میآوردند. اما کالا و تخدیری که در نهایت مال و جان و جسم و روان آنان را (و در اینجا هویت و حیثیت کشوری دیرپا را) به تباهی میکشد.
شکل و ساختار خبر آشکارا نشان میداد که با یک جعل جدید روبرو هستیم. جعلی که میشد با پوزخندی دردآور از کنارش گذشت. اما حجم عظیم گسترش و انتشار خبر و اصرار بسیاری از رسانهها بر درستی آن، ناچارم کرد تا موضوع را با صاحبنظران محلی در میان بگذارم.
به این منظور با آقایان بیرگول آچیکیلدیز (Birgül Açıkyıldız) استاد دپارتمان باستانشناسی دانشگاه آرتوکولوی ماردین، و آقای محمد بیلدیرجی (Mehmet Bildirici) پژوهشگر سازههای آبی باستانی استان ماردین- مکاتبه کردم و چند سؤالی را مطرح کردم که آیا اخیراً در محوطه دارا کاوشهایی انجام شده است؟ در این صورت، آیا این کاوشها به نتایج جدیدی مبنی بر کشف یک شهر هخامنشی منجر شده است؟ آیا باستانشناسان یا مقامات مسئول استان ماردین چنین ادعا و اظهارنظری را مطرح کرده و در رسانههای محلی یا بینالمللی منتشر شده است؟
پاسخ آنان که از روی لطف برای نگارنده ارسال داشتند، چنین بود که اکنون در «دارا» عملیات حفاری جدیدی در دست انجام نیست و در نتیجه به نتایج جدیدی نیز منجر نشده است. آنان همچنین بر دادههای قبلی تأکید کردند که بر اساس آخرین مطالعات، دارا یک شهرک نظامی رومی است که برای مقابله با هجوم نظامی ساسانیان ساخته شده است. آقای آچیکیلدیز ضمن ابراز تعجب از اخبار رسانههای ایرانی، از اظهارنظر مقامات استان ماردین در خصوص کشف شهر هخامنشی اظهار بیاطلاعی کرد و نشر آن در رسانهها را تکذیب نمود. آقای بیلدیرجی نیز نسخهای از مطالعات پژوهشگران آلمانی را ارسال کردند که در وبسایت ایشان در دسترس است و خلاصهای از آن در پایینتر امده است.
از سازندگان چنین اخبار موهوم هیچ انتظاری نیست، چرا که آنان منافع و مقاصد خود را تعقیب میکنند و به هیچ هشداری توجه ندارند. اما آیا رسانههای منتشرکننده این اخبار و کسانی که بسادگی آنها را باور میکنند، میدانند که چنین اخباری (مانند ماجرای کشف بقایای ارتش کمبوجیه در مصر) چگونه حیثیت ما و باستانشناسی ما را مضحکه و مسخرهٔ جهانیان میکند؟ آیا میدانند که همگان ما را به چشم موجودات حقیر و نیازمند توجهی مینگرند که داشتههای اصیل و گرانقدر خود را رها کرده و به دنبال موهومات و چرندیات افتادهاند؟
* * *
تاکنون آثار ایرانی فراوانی در ترکیه کشف و شناسایی شده است. یکی از مهمترین آنها کتیبه خشیارشا به خط و زبان فارسی باستان در صخرههای میان شهر وان و دریاچه وان است. اما «دارا» (که شباهت نام آن با نام داریوش دستمایه این تقلب شد) چیست و کجاست.
معنا و ریشه و تلفظ دقیق واژهٔ «دارا» به دلیل دیرینگی زیادش ناممکن است. این واژه را به شکلهای «دَرَه»، «دارَه» و «دَرا» هم میتوان خواند. در ترکیه شکل اول، یونان شکل دوم و در سوریه شکل سوم آن رایج است و تداول دارد. دارا همچنین نام شهری در جنوب سوریه هم هست که آنان بدان «دَرعا» میگویند. نام «دورااوروپس» که یک محوطه باستانی اشکانی- رومی در شرق سوریه است، احتمالاً با این نام در پیوند است. این نام همچنین نام شهری در اتیوپی و نام قومی کهن در شمال یونان نیز هست که هنوز هویت خود را حفظ کردهاند. بعید نیست که این نام با نام «دَرَنگ» (نام کهن سیستان و برگرفته از مفهوم «زمان») در پیوند باشد. اما چنین احتمالی نیاز به منابع کافی دارد.
اما «دارا»ی مورد بحث ما، نه یک شهر، که نام یک قلعه یا شهرک نظامی با سازههای آبی و باروهای بلند است که در اوایل سده ششم پس از میلاد (یعنی حدود هفتصد تا هشتصد سال پس از عصر هخامنشی) به دست رومیان و در زمان امپراتوری روم شرقی (بیزانس) ساخته شده است. باستانشناسان ترکیه برای قدمتسنجی کانیهای باستانی از روش گرماتابی (Thermoluminescence) استفاده میکنند که متأسفانه ابزارهای آن همچون دیگر ابزارهای قدمتسنجی در ایران وجود ندارد و بکار گرفته نمیشود. در اين روش که برای تعیین قدمت در دامنه بین 300 تا 10.000 سال بکار میرود، با گرما دادن به سطوح کانیها، سيگنالهای نوری تابشیافته و میزان راديواکتيو آنها اندازهگیری میشود.
قلعه دارا در بینالنهرین شمالی (اکنون در استان ماردین ترکیه)، 30 کیلومتری جنوبشرقی شهر ماردین و در نزدیکی روستای کردنشین «اُغوز» و در حاشیه راهی که از «قیزیلتپه» به «نُصیبین» میرود، جای دارد. فاصلهٔ آن با مرز سوریه در حدود 20 کیلومتر است.
این قلعه در شرقیترین ناحیه روم و در نزدیکی مرز ایران ساخته شده بود. مرز ایران در آن زمان که همزمان است با عصر ساسانیان، در حوالی رود چاچاک که یکی از شعبههای رود فرات است، جای داشته است. آخرین شهر غربی ایران در این ناحیه، شهر نصیبین (Nosaybin) بوده است (این شهر را در تداول امروز ایران Nasibeyn میخوانند که اشتباه است).
از آنجا که بین شاهنشاهی ایران ساسانی و امپراتوری روم همواره جنگ و نبرد در جریان بوده است، این قلعه برای حفاظت از کشور روم در برابر تهاجم سپاه ساسانی ساخته شده بوده است. در این قلعه سازههای آبی متعدد و متنوعی از قبیل سد، آبانبار و راهآب وجود دارد که تمهیدی برای زمانهای محاصره بوده است.
پژوهشگر آلمانی، گونتر گاربرشت (Gunter Garbrecht) مطالعات مفصلی را پیرامون قلعه دارا و سازههای آبی آن انجام داده و در سال 1991 با عنوان: Mardin Dara- Anastasiopolis متشر کرده است. آقای بهرام مراوندی نیز به خواهش نگارنده بخش کوتاهی از این متن آلمانی را ترجمه کردهاند که از ایشان سپاسگزارم:
“رومیها در ابتدا تا بینالنهرین میخواستند پیش بروند. لیکن بر خلاف قصد اولشان، در نهایت فقط تا منطقه آناتول پیش رفته و آنجا را به صورت مستمر به تصرف خود درآوردند. به این دلیل برای مقابله با پارتها و ایرانیها رهگذرهای ورودی شمال بینالنهرین که به داخل آناتول میرفتند، در دارا بوسیله یک دیوار بسته شدند.
دارا امروزه در ویرانههای باستانی معروف به آناستازیپولیس قرار دارد. براساس کتاب پروکوپیوس شهر داراس توسط آناستازیوس که در سالهای ۴۹۱ تا ۵۱۸ میلادی زندگی میکرده، تاسیس شده است. این شاه تلاش میکرد تا در نزدیک مرز ایران باستان، بوسیله یک دیوار در اطراف دهکده دارا که در آن زمان ناشناس بود، شهری بنام دارا تأسیس کند تا به عنوان یک محافظ در برابر مهاجمان قرار گیرد. در سال ۵۲۷ میلادی، پس از مدت کوتاهی بعد از تاجگذاری ژولیان (امپراتور روم)، دارا در جنگهای اول با ایرانیان به مدت طولانی محاصره شد، بدون اینکه تصرف شود. آناستازیپولیس که براساس تأسیسکنندهٔ آن نامگذاری شده بود، در سال ۵۳۰ میلادی توسط لشکر روم در یک جنگ سخت با ایرانیان از محاصره آزاد شد.
پروکوپیوس تاریخنگارِ همراه بلیسار که فرماندار جنگی دارا بود و ایرانیان را شکست داده بود، در سال ۵۳۰ به دارا بازگشته و در مورد سدهای ساخته شده در این منطقه توضیح داده است. بر اساس نقلقولها دارا (یا داراس) در بین سالهای ۵۳۹ تا ۵۴۴ میلادی در دومین جنگ با ایران، ماهها توسط ایرانیان تصرف شده بود و در این بین آبهای ورودی از جمله رود کوردِس قطع شده بود.”
در پایان یادآور میشوم که سالانه در حدود سه میلیون نفر توریست خارجی ار آثار استان ماردین ترکیه بازدید میکنند و یازده میلیون دلار فقط برای مرمت یکی از قلعههای استان به نام قلعه ماردین اختصاص یافته است. همچنین اضافه کنم که تاکنون هیچ شهر هخامنشی- چه در ایران و چه در جای دیگر- شناخته نشده و این یکی از ابهامات موجود از عصر هخامنشی است.
همچنین بنگرید به:
گفتگو با برنامه هفت اقلیم در رادیو فرهنگ: کشف شهر هخامنشی در ترکیه کذب است و پایگاه اطلاعرسانی رادیو. (بشنوید)
روزنامه اعتماد و گزارشی از تکذیب کشف شهر هخامنشی
همشهری: خبر دروغین کشف شهر هخامنشی در ترکیه، جنجال برای هیچ
وبسایت رسمی فرمانداری ماردین
میراث فرهنگی منطقه جنوب شرق ترکیه
نخستین سمپوزیوم بینالمللی تاریخ ماردین