آگاهی از وقایع تاریخی موجب پیشگیری از تکرار فجایع میشود. سیاسیون و مورخان وابسته که با تعلق خاطر به منافع طبقاتی و بیاعتنایی به انسان و رنجهایش، وقایع ناگوار تاریخی را انکار یا توجیه میکنند و یا در قبال آنها دست به سکوت میزنند، انسانها را میفریبند و ابایی از تکرار فجایع ندارند.
در منابع مختلف تاریخی از باج و خراج سنگینی که پادشاهان هخامنشی از زمان کورش به بعد بر کشورهای تصرف شده و مردمان مغلوب تحمیل میکردند، به تفصیل سخن رفته است. این خراجها شامل حجم کلانی از طلا، نقره، اسب، و انواع اجناس و کالاها میشده است. اما قسمت مهمی از خراجهای مردمان تحت سلطه هخامنشیان که امروزه عمدتاً از کتابهای تاریخی ترجمه شده به فارسی حذف و سانسور میشود، عبارت است از اجبار به تقدیم تعداد کثیری پسران نوجوان و دختران باکره که میبایست طبق سهمیهبندی و در موعد مقرر تحویل دربار شاهی میشدند.
مورخان کلاسیک از جمله هرودوت و محققان معاصر از جمله داندامایف، لوکونین، و کوک آوردهاند که کشور بابل که مغلوب تهاجم سپاه کورش شده بود، موظف بود علاوه بر خراج نقدی سالانه که شامل ۱۰۰۰ تالان (حدود ۳۰۰۰۰ کیلوگرم) نقره میشد، تعداد ۵۰۰ نفر پسر نوجوان را نیز تحویل دربار پارسیان دهد. کشور حبشه (اتیوپی) در این بردهگیری و بهرهکشی سهم کمتری داشت و به پنج پسر در هر سه سال اکتفاء میشد (پییر بریان ۵۰۰ پسر نوشته است). کولخیس در گرجستان و دیگر مستعمرات قفقاز مشترکاً موظف بودند در هر پنج سال ۱۰۰ پسر نوجوان و ۱۰۰ دختر باکره به عنوان برده و کنیز تقدیم بارگاه پادشاه هخامنشی […]