دوره نوسنگی، عصر طهمورث، ۱۰.۰۰۰ سال تا ۷.۰۰۰ سال پیش
پیشگفتار | دوران پارینهسنگی، عصر کیومرث | دوره میانسنگی، عصر هوشنگ | دوره نوسنگی، عصر طهمورث | دوره مس، عصر جمشید | دوره مفرغ، عصر ضحاک | دوره آهن، عصر کاوه و کیانیان
دوره نوسنگی (Neolithic) را با نام عصر سنگ جدید (New Stone era) و نیز بخصوص آغاز آنرا با نام انقلاب نوسنگی (Neolithic Revolution) میشناسند.
در دوره نوسنگی وضعیت آبوهوایی بهبود چشمگیری مییابد. قرارگاههای کوچک انسان در دوره میانسنگی توسعه مییابند و همراه با گسترش کشاورزی و اهلی شدن کامل حیواناتی همچون بز و گوسفند، تبدیل به سکونتگاههایی میشوند که میتوان نام آنها را خانه و روستا نهاد. پیدا شدن جمجمههایی از میش بدون شاخ از اهلی شدن گوسفند پیش از این دوره حکایت میکند. انسان به فنآوری سفال دستساز پی میبرد و همزمان با آن ظروفی همچون کاسه و سینی از جنس سنگ میسازد. پیکرکهای گلی به فراوانی ساخته میشوند. پیدا شدن تعداد زیادی دوک نخریسی سنگی نشان از آشنایی انسان با ریسندگی و در نتیجه بافت پوشاک دارد. حصیربافی و فرشبافی (و نه قالیبافی) رایج میشود. کشت گندم، جو و عدس متداول میگردد و تداوم آن، اهلی شدن این غلات را به همراه دارد.
انسان عصر نوسنگی هنوز با خانواده به مفهوم بعدی آن آشنا نیست و احتمالاً تمامی افراد یک روستا در حکم یک خانواده بزرگ واحد هستند. هر چند که از چگونگی مناسبات زن و مرد اطلاعی در دست نیست، اما وجود انبارها و تنورها و اجاقهای مشترک، و نیز مکان متمرکزی برای نگهداری ابزار زراعی، بر زندگی اشتراکی آنان و نبود مالکیت خصوصی دلالت میکند.
زندگیِ به تمام معنا اجتماعی انسان در دوره نوسنگی به پیدایش لازمههای اجتنابناپذیر همزیستی منجر میشود که برخی از آنها عبارتند از: ظهور فرهنگ عمومی، قراردادهای اجتماعی و نظامهای همزیستی، و نیز باورداشتهای کیهانی و دینی مشترک اما بدون تمرکز.
در میانههای عصر نوسنگی، یعنی از حدود ۸.۵۰۰ تا ۷.۵۰۰ سال پیش، یک دوره نه چندان سخت یخبندان روی میدهد که آسیب فراگیر و گستردهای به روند زندگی بشر نمیزند.
نمونه سکونتگاههای برجای مانده از زندگی انسان در دوره نوسنگی عبارتند از:
– تپه علیکُش دهلران. در حفاریهای این روستای عصر نوسنگی نمونههایی از اتاقهای مربعشکل با ابعاد تقریبی دو متر دیده شده است. کف این اتاقها با گِل سبزرنگ و دیوارهای داخلی آن با گِل سرخرنگ اُخرا رنگآمیزی میشده است. ساکنان علیکش برای پوشاندن کف اتاقهای خود از حصیر بافته شده و قیر طبیعی بهره میبردهاند. با اینکه بقایای حصیر به دست نیامده، اما نقش بافت حصیر بر روی قیرهای اندود کف اتاقها مشاهده شده است. در تپه علیکش دکمههایی از جنس صدف و دندان گراز به دست آمده است. آنان اجساد مردگان را در داخل اتاق و بر شانه چپ و رو به سمت جنوب غربی (محل غروب خورشید در انقلاب زمستانی) دفن میکردهاند، اما بعدها این شیوه را ترک میکنند و مردگان را در بیرون خانه دفن میکنند.
– تپه سراب در جنوب کرمانشاه. در این تپه یکی از کهنترین و سالمترین نمونههای پیکرکهای گلی با قدمت ۹.۰۰۰ سال که زنی نشسته را نشان میدهد، به دست آمده است.
– تپه گنجدره در غرب هرسین. در این تپه یکی از کهنترین نمونههای تابوت گلی و نیز سفال دستساز با قدمت ۹.۵۰۰ سال پیدا شده است.
– قرهتپه قمرود در شمال قم. در این تپه یکی از کهنترین نمونههای بنای عمومی متشکل از اتاقی مربعشکل به ابعاد پنج متر شناخته شده است.
– دیگر نمونههای سکونتگاههای دوره نوسنگی عبارتند از: تپه تلباکون در نزدیکی تختجمشید، تپه زاغه در بویینزهرا و تپه سنگ چخماق در شاهرود.
مقایسه دوره نوسنگی با عصر طهمورث
مشخصههای زندگی انسان در عصر طهمورث که در شاهنامه فردوسی آمده، عبارت است از: آشنایی انسان با ریسندگی (پس از پشت میش و بره پشم و موی/ بُرید و به رشتن نهادند روی)، ابداع فرشبافی و گستردنیها (به کوشش از آن کرد پوشش بجای/ به گستردنی هم بُد او رهنمای)، گسترش اهلی شدن حیوانات (ز پویندگان هر که بُد نیک رو/ خورش کردشان سبزه و کاه و جو)، اهلی کردن پرندگان (چون این کرده شد ماکیان و خروس/ کجا بر خروشد گه زخم کوس)، پیدایش دستوری به نام شهرسپ (خَنیده به هر جای و شهرسپ نام/ نزد جز به نیکی بهر جای گام، همه راه نیکی نمودی به شاه/ همه راستی خواستی پایگاه)، حمله مجدد دیو سیاه (دمنده سیه دیوشان پیشرو/ همه به آسمان برکشیدند عَو)، آموختن خط از دیوان (نبشتن به خسرو بیاموختند/ دلش را چو خورشید بفروختند).
این مشخصهها مطابق است با چگونگی زندگی انسان در دوره نوسنگی (از ۱۰.۰۰۰ سال تا ۷.۰۰۰ سال پیش). در این دوره انسان با ریسندگی و فرشبافی آشنا میشود، کشاورزی و اهلی کردن تعدادی از حیوانات را تکمیل میکند، همراه با پیدایش زندگی روستایی، قراردادها و دستورات اجتماعی و آیینهای پذیرفته شده عمومی را وضع میکند، و تغییر و تحولات گستردهای در نحوه زندگی او رخ میهد.
اشاره فردوسی به حمله مجدد دیو سیاه به احتمال یادمان و اشارهای به همان دوره نه چندان سخت یخبندان در میانه عصر نوسنگی است (بنگرید به دیو سیاه در دوره پارینهسنگی). اما انتساب پیدایش خط به این دوره، حدود دو هزار سال کهنتر از یافتههای باستانشناختی است.
با توجه به مقایسه دادههای باستانشناختی با رویدادهای شاهنامه فردوسی، به نظر میرسد که عصر طهمورث (به استثنای داستان پیدایش خط) با دوره نوسنگی مطابقت دارد.