این روزها در معماری و شهرسازی کوشش میشود که تا جای ممکن تمامی بناها و گذرها در امتداد محور شمالی- جنوبی و یا شرقی- غربی ساخته شود. اما در دوران باستان از چنین شیوهای پیروی نمیشده است. یافتههای کاوشهای باستانشناختی نشان میدهد که نه تنها در بناهای بزرگ، بلکه حتی در معماری ساده و روستایی هزاران سال پیش، محور همگی بناها و گذرهای شهر و روستا با توجه به وضعیت اقلیمی و آبوهوایی منطقه و با در نظرداشت مقدار نور خورشید، سمت وزش باد و دیگر لازمههای اقلیمی طراحی و ساخته میشدهاند.
از سوی دیگر، در کارکردهای آیینی برخی بناها، لازم بوده است تا بجز نمونههای بالا به ویژگیهای نجومی و تقویمی بنا هم توجه شود و چنین است که در تمامی بناهای همگانی و آیینی دوران باستان از این نکته غفلت نشده و طراحی و ساخت آنها با در نظرداشت باورهای نجومی و کیهانی و نیز زمان برگزاری آیینها انجام میشده است.
این سخن نادرست اما مشهور را همگان بارها شنیدهاند که تختجمشید بنایی برای برگزاری جشن نوروز بوده است. ادعایی که هیچگاه دلیل و مدرکی برای آن به دست نیامد و هیچگاه نیز گویندگان آن نیازی به ارائه سند یا شاهدی ملموس احساس نکردند. در این میان، شادروان یحیی ذکاء (و سپس آقای علی حصوری) کوشیدند تا میان «سنگ اندازهگیری» که در کف و میانه کاخ سهدری تختجمشید قرار دارد، با رسیدن خورشید به نقطه اعتدال ارتباطی پیدا کنند و سپس اظهار داشتند که در بامداد روز نوروز، پرتوهای خورشید در امتداد درگاه کاخ سهدری و سنگ اندازهگیری میتابد و این لحظه نشانه رسیدن خورشید به نقطه اعتدال است.
یحیی ذکاء، نوروز، ۱۳۵۸، ص ۵۵؛ علی حصوری، مجله چیستا، سال چهارم، شماره ۶، بهمن ۱۳۶۵، ص ۴۶۵.
اما محاسبهها و بررسیهای میدانی این نگارنده نشان میدهد که نه تنها چنین واقعهای در تختجمشید رخ نمیدهد، بلکه پرتوهای خورشید بامدادی در نوروز که از درگاه کاخ سهدری وارد میشوند، حتی به این سنگ شاخص نزدیک هم نمیشوند و با آن فاصلهای بسیار دارند. به عبارت دیگر بین این سنگ و اعتدال بهاری ارتباطی وجود ندارد.
محور تختجمشید و تمامی بناهای آن در امتداد شمال غربی به جنوب شرقی واقع شدهاند؛ بطوریکه از چهار جهت اصلی به اندازه ۲۰ درجه غربی انحراف دارد. به این ترتیب هنگامی که خورشید در هنگام انقلاب تابستانی طلوع میکند، چند درجه نسبت به محور تختجمشید انحراف شمالی دارد و کوه مشرف به تختجمشید مانع دیدار پرتوهای آن میشود. اما پس از چند دقیقه که خورشید کوه را پشت سر میگذارد و از بالای آن طلوع میکند، در امتداد محور تختجمشید واقع شده است. در واقع محور تختجمشید در راستای انقلاب تابستانی و از سوی دیگر، عمود بر آن ساخته شده است.
در میانه همه کنگرههای تختجمشید، سازهای وجود دارد که با آفتابسنجهای تقویم آفتابی نقشرستم (کعبه زرتشت) شباهت فراوانی دارند و شواهدی مبنی بر کارکرد تقویمی در آنها دیده میشود. نمای این آفتابسنجها و کنگرههای در برگیرنده آن، علیرغم تعداد بسیار فراوان، تنها در دو جهت ساخته شدهاند: یا در امتداد پرتوهای خورشید بامدادی انقلاب تابستانی هستند و یا در تقاطع با آن. به این ترتیب، به هنگام انقلاب تابستانی یا آغاز تابستان، تمامی اضلاع آفتابسنجهایی که نمای آنها در امتداد پرتوهای خورشید است، در معرض نور خورشید قرار میگیرند و هیچیک از اضلاع هفتگانه آن در سایه قرار نمیگیرد. اما از سوی دیگر، تمامی اضلاع آفتابسنجهایی که نمای آنها در تقاطع با پرتوهای خورشید قرار دارند، در سایه کامل قرار میگیرند و نور خورشید به هیچیک از اضلاع هفتگانه آنها نمیتابد. این وضعیت در آفتابسنجها، فرا رسیدن فصل تابستان را نوید میدهند. اضلاع این آفتابسنجها توانایی اینرا هم دارند که هنگامهای دیگری از سال همچو نوروز و میتراکانا/ مهرگان (اعتدال بهاری و پاییزی) و نیز انقلاب زمستانی یا شب چله/ یلدا را نشان دهند.
بجز این به نظر میآید که در ساخت دروازه ورودی تختجمشید یا کاخ دروازه همه ملتها (ویسَـه دَهیو) بیشتر از دیگر بناهای تختجمشید به کارکردهای تقویمی توجه شده است. این بنا بگونهای طراحی و ساخته شده که بجز آغاز تابستان، به هنگام اعتدالین و انقلاب زمستانی نیز پرتوهای خورشید بامدادی بگونهای خاص به درون بنا بتابند. برای اینکار از روزنههای تشکیل شده در میان درگاههای شمال شرقی و جنوب شرقی بنا استفاده میشده است. دلیل اینکه دروازه همه ملتها نسبت به دیگر بناهای تختجمشید اختلاف محوری در حدود یک درجه دارد و نیز اندازههای درگاههای آن با یکدیگر متفاوت است، در همین ویژگی و کارآیی آن نهفته است.
جزئیات این کارکردهای تقویمی همراه با محاسبهها و عکسها و نقشههای مربوط در کتابی مستقل در دست انتشار است.