اخترباستانشناسی و چارتاقی: ملاحظات کیهانی و جهتگیریهای خورشیدی در معماری چارتاقی و الگوهای چلیپایی باستانی
پژوهشهای نگارنده که نخستین بار در سال ۱۳۸۰ منتشر شد، نشان میدهد که بسیاری از چارتاقیهای ایران (چهارطاقیهای ایران)* بگونهای طراحی و ساخته شدهاند که میتوان زمان رسیدن خورشید به برخی از مواضع سالانه و از جمله نقاط انقلاب تابستانی و انقلاب زمستانی (آغاز تابستان و آغاز زمستان) و اعتدالین را با دقت زیادی و با دیدار طلوع خورشید از میان روزنههای تشکیل شده در میان اضلاع داخلی پایههای بنا تشخیص داد.
در تقویمهای آفتابی دیگر که این نگارنده آنها را معرفی کرده است، این امکان تنها با دیدار سایههای خورشید بامدادی فرا دست میآید، اما در چارتاقیها علاوه بر سنجش زمان از طریق سایههای ایجاد شده در میان پایههای چندگانه داخلی بنا که با پلان صلیبی خود در حکم یک آفتابسنج هستند، میتوان قرص خورشید را نیز از روزنه ویژهای که رو به سوی محل طلوع خورشید در انقلاب زمستانی و انقلاب تابستانی و اعتدالین دارد، تماشا کرد.
در این چارتاقیها، نسبت خاصی میان پهنای پایهها به طول هر ضلع آن وجود دارد که در نتیجه آن، زاویه تشکیلشده میان خطدیدهایی که از میان پایههای داخلی بنا میگذرد، با تغییرات میل خورشید در طول سال برابر است و میتوانستهاند با چنین ویژگی جالبی، هنگامهای مفروض سالیانه را تشخیص داده و استخراج کنند. چارتاقیهای نیاسر، نویس و بتخانه، از مهمترین این بناها هستند. […]