Skip to content
 

روزهای هفته در ایران باستان

این گفتار نگارنده در کتاب «نوروزنامه»، ۱۳۸۶، صفحه ۵۵ تا ۵۸، نیز منتشر شده است.

کاربرد هفته و روزهای هفت‌گانه آن اهمیت فراوانی در نظام‌های گاهشماری (خورشیدی یا قمری) دارد. با اینکه گاهشماری‌های گوناگون جهان در بسیاری از جزئیات محاسباتی و دیگر ویژگی‌ها با یکدیگر متفاوت هستند؛ اما شیوه روزشماری بر مبنای هفت روز هفته در همه آنها یکسان است. می‌دانیم که شمار روزهای ماه و سال در گاهشماری‌های گوناگون و حتی در هر گاهشماری خاص، با یکدیگر یکسان نیستند و گاه در طول تاریخ و برای اصلاح آن، تغییراتی در شمار آنها داده شده است. همچنین ممکن است که شمار روزها در سال‌های کبیسه دچار افزودگی‌هایی شوند. اما اهمیت دیگر روزشماری بر مبنای روزهای هفته در این است که هیچگاه و به هیچ علتی، ترتیب و توالی روزها و تعداد آن تغییر نمی‌کند و پیوستگی روزهای آن تابع نظام‌های گاهشماری نیستند. به عبارت دیگر «هفته‌شماری» خود به تنهایی و بدون ارتباط با هر گاهشماری دیگری، یک نظام ساده، دقیق و فراگیر در محاسبه‌های تقویمی در سراسر جهان دانسته می‌شود. این ویژگی ممتاز، اهمیت فراوانی در تطبیق مناسبت‌های تاریخی و درک میزان درستی یا نادرستی داده‌های تاریخی دارد. تنها تفاوت موجود در هفته‌شماری‌، روز تعطیل قراردادی آن است که از روز آدینه تا روز دوشنبه در میان ادیان و فرهنگ‌های گوناگون، متغیر است.

امروزه بسیاری بر این گمانند که در ایران باستان و نیز در گاهشماری‌های ایرانی از واحد هفته استفاده نمی‌شده و در نتیجه نام‌هایی نیز برای روزهای هفته در فرهنگ ایران وجود نداشته است. این باوری بسیار فراگیر و گسترده است. البته چنین گمانی دلایلی نیز دارد و آن اینکه در متون اوستایی و پهلوی نامی از هفته و روزهای آن برده نشده است. همچنین این را نیز می‌دانیم که گاهشماری عصر ساسانی بدون هفته‌شماری بوده و روزهای هر ماه، صرفاً با نام ویژه همان روز شناخته می‌شده است. تا اینجا می‌توانیم چنین بپنداریم که در گاهشماری رسمی و دولتی ساسانی، از روزهای هفته بهره‌گیری نمی‌شده است؛ اما نمی‌توانیم این گمان را به همه دوره‌های تاریخ ایران، همه تقویم‌ها و همه اقوام و ادیان تعمیم دهیم. 

از سوی دیگر از دخل‌ و تصرف‌های فراوان ساسانیان و به ویژه موبدان درباری آن دوره در تاریخ و فرهنگ ایران آگاهی داریم و می‌توانیم چنین احتمال دهیم که کنار نهادن هفته‌شماری از تقویم‌ها نیز دستاورد چنین تحریف‌هایی باشد. برای اثبات چنین گمانی، منابع و اسناد فراوانی در دست نیست. به ویژه که متون پهلوی و نیز تاریخ‌نامه‌های سده‌های میانه در این زمینه سکوت کرده‌اند. چرا که متون پهلوی معمولاً بازگوکننده دیدگاه رسمی دین و دولت ساسانی بوده و بر تاریخ‌نامه‌های سده‌های میانه تأثیری فراوان نهاده‌اند.

نگارنده بر این باور است که هفته‌شماری و نام روزهای آن در ایران باستان وجود داشته و تنها گاهشماری رسمی زرتشتی ساسانی فاقد آن بوده است. شواهد این فرضیه چهار دسته هستند:

نخست اینکه شمار هفت‌گانه روزهای هفته، در زمان‌های بسیار دور، از اهله‌ هفت روزه ماه برگرفته شده و از آنجا که گاهشماری قمری ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین شکل گاهشماری است و تشخیص اهله‌های ماه، آسان‌ترین و سریع‌ترین شیوه درک گذر زمان است؛ بی‌گمان جوامع بشری از گذشته‌های دور و بدون آموختن از یکدیگر، به آن پی برده و از آن بهره گرفته‌اند.

دوم اینکه در شاهنامه فردوسی بیشتر از یکصد و بیست بار واژه هفته و دو بار واژه چارشنبه بکار رفته است: «ستاره شُمَر گفـت بهرام را/ که در چارشنبه مزن کام را» (از داستان نبرد بهرام چوبینه با پرموده پسر ساوه شاه).

از آنجا که شاهنامه فردوسی را مبتنی بر داستان‌ها و گزارش‌های کهن می‌دانند، بعید است که فردوسی بدون اینکه چنین مفهومی در متون مبنا بکار رفته باشد، تا این اندازه از آن بهره گرفته باشد.

سوم اینکه متون مانوی، کاربرد فراگیر و گسترده روزهای هفته را تأیید می‌کنند. در متون مانوی یافت‌شده در «تورفان» و نیز در «موگ‌تاگ» از روزهای یکشنبه و دوشنبه با نام‌های «مهر روز/ خور روز» و «ماه ‌روز» یاد شده و این دو، روزهای روزه‌داری مانوی دانسته شده است. البته در متون مانوی، همراه با روزهای هفته، از نام‌های سی‌گانه برای روزهای ماه نیز استفاده می‌شده است و همچنین می‌دانیم که روز دوشنبه، روز مقدس و تعطیل مانویان بوده است.

برای آگاهی بیشتر بنگرید به: آ. فریمن، پژوهش در متون موگ‌تاگ، مسکو، ۱۹۶۲، به روسی.

چهارم اینکه متون و منابع کهن چینی نیز کاربرد هفته در ایران باستان و حتی نام روزهای آن را گزارش کرده‌اند. در یک متن نجومی کهن بودایی که در سال ۷۵۹ میلادی از سانسکریت به چینی ترجمه شده و «یانگ چینگ فنگ» در سال ۷۶۴ میلادی حاشیه‌ای بر آن بازنوشته است؛ از نام روزهای هفته در زبان چینی و معادل آنها با روزهای هفته در فارسی میانه و سغدی یاد کرده است. در این متن، نام ایرانی روزهای هفته که از یکشنبه آغاز می‌شوند، بدینگونه بازگو شده است: یوشمبت (روز تعطیل)، دوشمبت، سه‌شمبت، چرشمبت، پنج‌شمبت، شش‌شمبت، شمبت. در همان متن، معادل سغدی این نام‌ها بدینگونه با مبدأ یکشنبه باز آمده است: مهر روز (خورشید روز)، ماه ‌روز، بهرام روز، تیر روز، اورمزد روز، ناهید روز و جیان روز (کیوان روز). همانگونه که دیده می‌شود این نام‌ها از نام هفت اختر سیار آسمان، یعنی خورشید و ماه و پنج سیاره شناخته‌شده آن زمان برگرفته شده است.

برای آگاهی بیشتر بنگرید به: کونگ فانگ ژن، واژه‌هایی از گاهشماری ایران در چین باستان، ترجمه محمد باقری، در: تحقیقات اسلامی، سال هشتم، شماره ۱ و ۲، ویژه‌نامه تاریخ علم، ۱۳۷۲، صفحه ۱۳۹ تا ۱۴۴.

با توجه به شواهدی که بطور خلاصه گفته آمد، به نظر می‌رسد که روزهای هفته، همراه با نام‌هایی ویژه، در گاهشماری‌های ایران باستان کاربرد داشته و حتی تعطیلی روز یکشنبه در تقویم میلادی از روز تعطیل ایرانی، یعنی یکشنبه برگرفته شده است. می‌دانیم که نام روز یکشنبه در هر دوی آنها به یک معنا است و «Sun day» دقیقاً به معنای «خورشید روز» است. اما در دوره ساسانی و همراه با دیگر تحریف‌های بی‌شمار آنان از آیین و فرهنگ ایران باستان، روزهای هفته‌ را نیز از گاهشماری خود حذف می‌کنند و تنها نام روزهای ماه را بکار می‌گیرند. آنان به احتمال برای جبران این کمبود از روزهای سه‌گانه منسوب به «دی» (روزهای هشتم، پانزدهم و بیست‌و‌سوم هر ماه) همراه با «اورمزد روز» (روز یکم هر ماه) بجای روزهای تعطیل استفاده می‌کرده‌اند. این نکته نیز لازم به یاد‌آوری است که نام‌های سی‌گانه روزهای ماه در همه تقویم‌های ایرانی بکار رفته و خاص تقویم ساسانی نیست.

web analytics