Skip to content
 

پیشگفتار کتاب فرهنگنامه عکس ایران و مراسم رونمایی آن

کتاب فرهنگنامه عکس ایران اثر رضا مرادی غیاث آبادیآنچه از آثار فرهنگی و دستاوردهای زندگی پیشینیان برجای مانده و برای گردآوری و نگهداری آنها کوشش می‌شود را می‌توان به سه دسته اصلی تفکیک کرد:

۱- آثاری که خوانده می‌شوند یا «خواندنی‌ها»، همچون کتیبه‌ها، کتاب‌ها، سندها و نامه‌ها.

۲- آثاری که شنیده می‌شوند یا «شنیدنی‌ها/ شنیداری‌ها»، همچون زبان‌ها، گویش‌ها، افسانه‌ها، حکایت‌ها، ترانه‌ها، باورداشت‌ها و موسیقی‌ها و نغمه‌ها.

۳- آثاری که دیده می‌شوند یا «دیدنی‌ها/ دیداری‌ها»، همچون بناها، ابزارها، جامه‌ها، خوراکی‌ها، جشن‌ها، پیشه‌ها، نمایش‌ها، بازی‌ها و نگاره‌ها.

«فرهنگنامه عکس ایران»، انتشار رده‌بندی شده و روشمندِ سومین بخش یاد شدهٔ بالا یا «دیداری‌ها» را به عهده گرفته و کوشش می‌کند تا با ارائه عکس به انگاشت «سند راستین» و نیز با رده‌بندی گونه‌ای (تیپولوژی) این آثار، مواد و افزار لازم برای بررسی‌های علمی و مستند و سازمان‌یافته را فراهم نماید.

عکس و عکاسی پدیده‌ای تازه است. شاید همانگونه که امروزه آثار به دست آمده از این پدیده را «عکس» و همهٔ «دوربین‌بدستان» را «عکاس» خطاب می‌کند، به گاه اختراع خط و قلم نیز همهٔ «قلم‌بدستان» را «خطاط» خطاب می‌کردند. اما به مرور که پدیدهٔ خط دارای پیشینه کافی در میان مردم گردید، واژه‌هایی متعدد برای گونه‌های مختلف این پدیده پدیدار گردید و زبان مردم بین آنها تفاوت‌هایی بزرگ قائل شد: «خطاط» برای کسی که قلم را تنها برای زیبانویسی (بدون نگرش در مفهوم آن) بکار می‌بندد. «کاتب» برای کسی که قلم را برای نوشتن اندیشهٔ دیگران یا رویدادهای روزانه (بدون پافشاری در زیبانویسی) بکار می‌اندازد. «ناسخ» برای کسی که قلم را برای نسخه‌پردازی و رونویسی از نوشته‌های دیگران (بدون نگرش در مفهوم آن و حتی بدون پافشاری در زیبانویسی) استفاده می‌کند. «نویسنده» برای کسی که قلم را برای نگارش اندیشه و معانی ایجادی خود (باز هم بدون رویکرد به زیبانویسی) بکار می‌بندد. «نقاش» برای کسی که قلم را برای ایجاد یک نگاره (حتی بدون نوشتن کلمه‌ای) به دست می‌گیرد. و بسیاری واژه‌های قدیم و جدید دیگر مانند: کتیبه‌ساز، تصویرگر، گرافیست، تایپیست و دیگر.

بدین لحاظ پدیده عکاسی به دلیل اینکه هنوز پیشینهٔ کافی در بین مردم به دست نیاورده است و هنوز نقش خود را در مقام یک «ابزار نوپیدای بیان» به اندازهٔ لازم ایفا نکرده است، بطور اعم در همهٔ زبان‌ها با مفاهیم «عکس و عکاس» نامبر می‌شوند.

بی‌گمان روزی فرا خواهد رسید تا واژه‌های جداگانه‌ای برای «دوربین‌بدستان» پیدا شود: برای ایجادکنندگان عکس زیبا، برای پدیدآورندگان عکس سفارش داده شده و کپی‌کارها، برای ثبت‌کنندگان لحظه‌های واقعی و مستند، برای پدیدآورندگان عکس‌های علمی یا عکس‌هایی دربردارندهٔ اندیشه و تفکری خاص. همچنین واژه‌های جداگانه‌ای برای عکس: برای عکس زیبا، برای عکس سفارشی، برای عکس خبری، برای عکس مستند، برای عکس علمی و بسیاری دیگر.

«فرهنگنامه عکس ایران» با در نظر داشتن اندیشه و دیدگاهی خاص، کوشش در ثبت آثار و فرایندهای واقعی و مستند می‌نماید. گونه‌ای در عکاسی که با هجوم گستردهٔ عکس‌های «فقط زیبا» تحت ستم فراوانی قرار گرفته است. به گونه‌ای که عکس خوب را فقط با محک زیبایی و رنگارنگی آن می‌سنجند و بسیارند کسانی که گویا فراموش کرده‌اند که عکس در مرتبهٔ نخست یک سند است و در مرتبه بعدی یک «تابلوی رنگارنگ زیبا». عکاس در درجهٔ اول پدیدآوردندهٔ «گونه‌ای نو در بیان» و پدیدآورندهٔ یک سند در چارچوبی خاص و در زمانی خاص و با اندیشه و تفکری خاص است، و در درجه بعدی ایجادگرِ یک «تابلوی رنگارنگ زیبا». اطلاق نام عکاس به هر کسی که تنها دکمه‌ای را می‌فشارد، مانند اطلاق نام نویسنده است به هر کسی که قلمی را در دست می‌گیرد.

* * *

ایده و فرایند اجرای «فرهنگنامه عکس ایران» در فروردین‌ماه سال ۱۳۷۲ شکل گرفت و آغاز گردید. از آن هنگام تا سال ۱۳۷۶ بخش‌هایی از این طرح در قالب مجلدهای کوچک و موضوعی با عنوان عمومی «دایره‌المعارف عکس ایران» منتشر شد و در همان سال چاپ دوم همگی آنها در یک جلد منتشر شد.

از آن پس تصمیم بر آن شد که از انتشار مجلدهای کوچک و موضوعی صرفنظر گردد و کوشش شود تا در یک کتاب به موضوع‌های متنوع و گوناگونی پرداخته شود. کتابی که بتواند به مرور و در ویرایش‌های سپسین کامل‌تر و پربارتر گردد و در هر ویرایش به تعداد موضوع‌ها و مدخل‌های آن افزوده گردد. چاپ فعلی کتاب «فرهنگنامه عکس ایران» که تاکنون هفده سال پژوهش و سفر و عکاسی در ایران را پشتوانهٔ خود دارد، برآیند آن تصمیم است.

ناگفته پیداست که عکاسی مستند برای کتابی با اهداف و آرمان‌های پیش‌گفته، تا چه اندازه با دشواری‌ها و بازدارنده‌های جدی روبرو خواهد شد. مانع‌تراشی‌های فرمایشی، سوءظن‌ها، نبود ابزار و نقشه‌ها و منابع راهنمای کافی برای دستیابی به آثار، حوادث طبیعی و بلایای انسانی و جانوری تنها بخش کوچکی از آن دشواری‌ها و موانع است که بیش از این نیازی به یادکرد از آنها نیست.

بر خلاف تداولِ معمول و متداول، عکس‌های مدخل‌های منتخب برای درج در کتاب «فرهنگنامه عکس ایران» را نمی‌توان به سبب نازیبایی ظاهری و تخریب و تباهی بیش از اندازه و یا وجود الحاقات و افزوده‌های متفرقه در پیرامون بنا که در مجموع منجر به عکسی نازیبا می‌شود، حذف کرد و یا از عکاسی و انتشار آنها خودداری ورزید. فرسایش و فرسودگی آثار و یا دخالت‌های مخرب انسانی در آنها نمی‌تواند و نباید مانع عکاسی و نشر اثری کهنسال و یا منحصربفرد شود. شاید در تداول بتوان به راحتی از چنین عکس‌ها و عکاسی‌هایی صرفنظر کرد، اما چنین شیوه‌ای مغایر با برنامه «فرهنگنامه عکس ایران» است و همواره کوشش شده که بتوان به‌رغم فرسودگی شدید یک اثر، ساخت‌و‌سازهای بی‌قواره در پیرامون آن، پارچه‌نوشته‌های آویخته بر پیکر آن، میخ‌های فرو رفته بر جان آن، شعارها و یادگاری‌های نوشته شده بر اندام آن، بتوان عکسی که تا جای ممکن گویا و آراسته باشد، تهیه کرد. آنچه که منجر به کادربندی‌های نادرست و یا زاویه‌های بسیار باریک یا بسیار عریض در عکس‌ها شده است، ناشی از همین مشکلات و معذورات بوده است.

عکس‌های کتاب حاضر از میان بایگانی عکس‌های نگارنده و بر اساس ویژگی‌ها و مشخصه‌های تعریف‌شده و متناسب با حجم فعلی کتاب انتخاب شده است. تمامی عکس‌ها بنا به شیوه و برنامه همیشگی به صورت سیاه و سفید منتشر شده‌اند، مگر عکس‌ مدخل‌هایی که حضور رنگ در آنها یکی از مشخصه‌های منحصر و ممتاز آنها بوده است. به همین دلیل بخش «کاشیکاری و آجرکاشی» و «دیوارنگاره» به صورت رنگی چاپ شده‌اند. علاوه بر این، گزیده‌ای رنگی از بخش‌های گوناگون کتاب در پیوست پایانی آورده شده است.

نگارنده به دلیل اینکه در تمام مدت عکسبرداری و سفر و پژوهش در ایران، در همه جا از محبت و صفا و مهربانیِ بی‌دریغِ مردم برخوردار بوده، پاداش و بهره خویش را از پدید آوردن فرهنگنامه عکس ایران به دست آورده است. همین که سالیان دراز برای پژوهش‌های میدانی و عکاسی از ایران و یادگارهای پیشینیان و آشنایی با فرهنگ مردم به هر گوشه و کرانه این سرزمین سفر کرد و زیر آسمان پهناور شبانه‌اش به تماشای تماشاگه نیاکان پرداخت و از مردم خوب و خونگرم و دوست‌داشتنی روستاها و شهرهای دورافتاده مهر بی‌شمار دید و یادبودها و خاطره‌های فراوان و فراموش‌نشدنی گرد آورد، بزرگترین و با ارزش‌ترین پاداش ممکن بوده است.

به شادی و خرمی و پدرامی
رضا مرادی غیاث‌آبادی
مردادماه ۱۳۷۵/ اسفندماه ۱۳۸۸

مراسم رونمایی کتاب فرهنگنامه عکس ایران

۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۲

رونمایی کتاب فرهنگنامه عکس ایرانمراسم رونمایی کتاب فرهنگنامه عکس ایران در روز بیستم اردیبهشت‌ماه ۱۳۹۲ در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، تالار کارنامه نشر، با شرکت و همراهی گروهی از صاحب‌نظران و پژوهشگران ایران‌شناسی، هنرمندان عکاس، روزنامه‌نگاران و دیگر علاقه‌مندانی که از روی لطف و مهر همیشگی در این مراسم حاضر شده بودند، برگزار شد.

در نشست رونمایی از این کتاب، تعدادی از صاحب‌نظران و از جمله آقایان ایرج افشار سیستانی (ایران‌شناس) و داریوش مطلبی (کارشناس نشر و اطلاع‌رسانی)، به معرفی و بیان نظرات خود پیرامون این کتاب پرداختند که ضمن تشکر از لطف همه آنان، گزیده‌ای از سخنان ایشان را تا جایی که دوستان در اختیارم نهادند، در ادامه می‌آوردم. همچنین از زحمات کارکنان گرامی سرای اهل قلم، خانم نظربلند (مدیر جلسه) و آقای مهدی غفوری (هنرمند و پژوهشگر عکاسی) برای تقبل زحمات و علاقه‌مندی‌های فراوان کمال تشکر را دارم.

رونمایی کتاب فرهنگنامه عکس ایران، رضا مرادی غیاث آبادینگارنده نیز در پایان جلسه سخنان کوتاهی را به عرض حضار رساند و از جمله گفت که فرهنگنامه عکس ایران را به‌رغم بزرگی فعلی آن، پایان کار نمی‌داند و صرفاً آنرا مرحله‌ای آغازین برای آرمان‌های بلند دیگر می‌داند. آرمان‌هایی که می‌باید آنرا با کوشش گروهی و با در نظر داشتن سرزمین‌ها و فرهنگ‌های متنوع- اما یکپارچه- فلات ایران دنبال کرد. نگارنده همچنین ناخوشنودی خود از روند رو به نابودی آثار و یادمان‌ها و سنت‌های ایرانی ابراز داشت و خاطرنشان کرد که فعالیت‌های رسانه‌ای متداول در سال‌های اخیر در زمینه حفاظت از آثار، عمدتاً شکلی تبلیغاتی و شعارگونه و گاه تجاری دارد و نه تنها نتوانسته است مانع تخریب یادمان‌های کهن (اعم از آثار ملموس همچون بناها و یا آثار ناملموس همچون آیین‌ها و زبان‌های محجور) شود، که حتی به دلیل انحراف فکر مخاطب به سمت سوژه‌های اغواگرانه، مانع از توجه جدی به آثاری شده است که واقعاً و براستی در حال نابودی هستند. نگارنده یکی از استنباط‌های خود از سال‌ها سفر در ایران و معاشرت با مردمان نواحی گوناگون چنین تحلیل کرد که مردمان ساکن در ایران به‌رغم تفاوت‌های ظاهری فرهنگی و آیینی و زبانی که فقط در پوسته و لایه‌های بیرونی است، دارای ریشه‌های مستحکم و درهم تنیده و شباهت‌های بنیادین فرهنگی و اجتماعی هستند. این شباهت‌های بنیادین و سرنوشت مشترک، موجب ایجاد روحیه همبستگی و همدلی شگرفی در میان آنان شده است. همبستگی‌هایی که در برخی دوره‌های انحطاط مدنی (همچون عصر هخامنشی) دچار آسیب‌هایی شده اما بزودی آنرا جبران کرده است.

آقای داریوش مطلبی طی سخنان خود اظهار داشتند که در هجده سالی که به عنوان کارشناس نشر فعالیت می‌کنم و تقریباً تمامی کتاب‌‌های منتشر شده در ایران را می‌بینم، انصافاً کتاب فرهنگنامه عکس ایران جزو یکی از شاهکارهای حوزه نشر است. ایشان این‌ کتاب را با نمایه جامع و دوزبانه‌ای که دارد، به عنوان اثری مرجع که تمدن و فرهنگ ایران را در قالب عکس‌های طبقه‌بندی شده نمایش می‌دهد، دانستند و گفتند که در فرهنگنامه عکس ایران نوآوری‌هایی صورت گرفته که آنرا به یک اثر بی‌بدیل تبدیل کرده است. عکس‌های ارائه شده در این کتاب را نمی‌توان تنها از جنبه زیبایی نگریست، بلکه در این عکس‌های مستندنگاری شده می‌توانیم به اعتقادات و سبک زندگی مردم بخش‌های مختلف ایران پی ببریم.

سخنرانی آقای ایرج افشار سیستانی

جناب استاد افشار که سخنران اصلی مراسم بودند، متن مکتوب سخنرانی خویش را برای انتشار در اختیارم نهادند. با اینکه که نگارنده خود را لایق و قابل صفاتی که ایشان برایش برشمرده‌اند، نمی‌داند و خود را پژوهشگر و جستجوگری کوچک می‌داند، اما متن گفتار ایشان را بنا به یادبود و احترام به ایشان و با تقدیم سپاس  و قدردانی در اینجا می‌آورد:

رونمایی فرهنگنامه عکس ایران، ایرج افشار سیستانیبنام خداوند جان و خرد/ کزین برتراندیشه برنگذرد. درود بر روان پاک درگذشتگان رشید و پژوهشگران و نویسندگانی که در راه بزرگداشت و پاسداری فرهنگ ایران، مردانه کوشش کرده‌اند. درود بر دست‌اندرکاران آیین رونمایی کتاب فرهنگنامه عکس ایران.

یکی از ارزشمندترین سازه‌هایی که در پیمایش تاریخ، آبرو و ماندگاری به ملت‌های دارنده فرهنگ جهان بخشیده، وجود چهره‌های درخشانی است که در زمان زندگی و پس از آن، تأثیر پایدار و نیستی‌ناپذیر، در جامعۀ خود گذارده‌اند. ملت رشید و آزاده ایران، در پیمایش تاریخ دیرپای خویش، بسیاری از این چهره‌ها در میان خود دیده، که آوازه نقش و نامداری گروهی از آنان، جهانگیر گشته است. مردمانی که برآنند، تا هستی و فرهنگ و هنر خویش را از گزند دست‌اندازی در امان نگه دارند، می‌کوشند تا بر چهره‌های توانای پهلوانان ملی، سیاستمداران و فرهنگ‌آفرینان توانمند سرزمین خویش تکیه کنند و نام، یاد و آثارشان را گرامی بدارند. رونمایی کتاب و بزرگداشت این چهره‌ها، بزرگداشت تاریخ و فرهنگ یک ملت است.

استاد رضا مرادی غیاث‌آبادی، نویسنده و پژوهشگر ایران‌شناس معاصر، اهل کهن‌دیار فراهان، خاستگاه مستوفیان با فرهنگ، دبیران دانا، نویسندگان زبردست، وزیران کاردان، ادیبان سخن‌ور و پارسایان آگاه است. استاد مرادی غیاث‌آبادی از پژوهشگران سخت‌کوش کشور می‌باشد که در زمینه اخترباستان‌شناسی و ایران‌شناسی، استاد است. و بیش از بیست سال در خدمت دانش، فرهنگ و هنر کوشش کرده و میراث‌بان پرتلاش ایران بوده و پذیرفته‌شده در هنر نقد و بررسی است. آقای مرادی ویژگی‌های گوناگونی دارد که در اینجا زمان پرداختن به آنها نیست. آنچه در یک سخن می‌توان گفت، اندیشمندی است که هم مورد پذیرش و احترام دانشوران ایرانی و هم فرهیختگان دیگر کشورها بویژه آسیای مرکزی است.

آقای مرادی غیاث‌آبادی آثار ارزشمند و ماندنی در زمینه‌های اخترباستان‌شناسی، ایران‌شناسی و هنری به یادگار نهاده و بیش از سی عنوان کتاب از جمله فرهنگنامه عکس ایران و ده‌ها جستار علمی و پژوهشی او، چاپ و منتشر شده است. بنابراین می‌توان گفت که برگ‌های زرین تاریخ کشورمان گواه کوشش‌های مردان و بانوان فرهیخته و توانایی چون مرادی غیاث‌آبادی است، که برای جاودانگی ایران و پایندگی  آیین و فرهنگ شکوهمند آن کوشیده و می‌کوشند. در اینجا بایسته است از شماری از آثار وی یاد شود:

– فرهنگنامه ایران باستان: شامل چهار هزار مدخل، درباره نام‌های شخصیت‌های تاریخی و اسطوره‌ای، نام‌های شاهنامه و اوستا، آثار باستانی، کتیبه‌های تاریخی، محوطه‌های باستانی، متن‌های تاریخی و معرفی خاورشناسان است. این فرهنگنامه نوشتاری، در راستای فرهنگنامه عکس ایران است.

– چارتاقی‌های ایران: در این اثر این کشف ایشان نوشته شده که چارتاقی‌ها به گونه‌ای طراحی و ساخته شده‌اند که در آغاز هر فصل سال، از میانه یکی از پایه‌های آنها برآمدن خورشید دیده می‌شود.

– ایران چیست؟: در این کتاب، نام و مصداق ایران، در پیمایش تاریخ بر پایه نوشته‌های تاریخی و جغرافیایی، که تاکنون برجای مانده، بررسی شده است.

استاد مرادی که از کودکی و نوجوانی به عکاسی علاقه داشته و این فن، هنر دلخواه او بوده، در سال ۱۳۷۲ تصمیم گرفت کتابی را تهیه کند که در آن عکس‌های هر پدیده‌ای در ایران، به گونه طبقه‌بندی شده منتشر شود. برای اجرای این اندیشه، شروع به سفر به سراسر ایران می‌کند. سفرهایی که بدون هیچگونه توانش و پشتیبانی کسی و نهادی انجام شد. به همین رو او در کنار پژوهش‌های اخترباستان‌شناسی و ایران‌شناسی به این هنر پرداخت که نخست به گونه جزوه‌های کوچک منتشر می‌شد. سپس قرار شد که از انتشار جزوه‌ها خودداری شود، تا کتاب نهایی به گونه کامل چاپ و نشر گردد. این کاری است که امروز گواه رونمایی آن هستیم.

کتاب مورد گفتگوی این نشست، یعنی فرهنگنامه عکس ایران، در اندازه رحلی، در یک هزار و پانصد و سی و شش صفحه توسط نشر نمونه و نامور نوید شیراز چاپ و به مردم خوب ایران عرضه شده است. اما ارزش این فرهنگنامه از این رو نیز هست که با پیشگفتار و افزوده‌های علمی و پژوهشی، و به ویژه پیشنهاد شیوه طبقه‌بندی فرهنگ دیداری ایران نوشته آقای مرادی همراه شده است. این اثر دارای حدود دو هزار عکس گوناگون، زیبا، دلپذیر و دیدنی در زمینه معماری، محوطه‌های باستانی، هنرهای سنتی و صنایع دستی، سازهای سنتی، ایل‌ها و طایفه‌ها، سنگاب، گچبری، آجرکاری، مناره، ستون، گنبد، دیوار، درکوبه، پوشاک، خوراک و پخت نان، ابزارآلات، گاوآهن، چرخ‌سازی، زغال‌سازی، و صدها گونه دیگر است. عکس‌های کتاب به ترتیب موضوعی طبقه‌بندی شده و به آسانی قابل دسترس می‌باشد. برخی از عکس‌هایی که در این فرهنگنامه چاپ شده‌اند، آثار آنها در پیمایش زمان بر اثر رویدادهای طبیعی یا راهسازی و غیره از میان رفته‌اند. همچنین آخرین نسل هنرمندان و صنعتگران سنتی که در گذشته‌اند و جانشینی ندارند در کتاب آمده است. عکس‌ها زبان جهانی فرهنگ‌ها بوده و نشان دهنده پدیده‌های اجتماعی در زندگی انسان و سرچشمه ژرف‌ترین نشانه‌های فرهنگی، هنری و اجتماعی هستند.

زیرنویس عکس‌ها به زبان‌های فارسی و انگلیسی است و در همه کشورها قابل بهره‌برداری می‌باشد. همچنین دارای نمایه فارسی و انگلیسی بسیار باارزش است.

در اینجا از تلاش‌های بسیار استاد مرادی، مؤلف و تهیه‌کننده کتاب ارزشمند فرهنگنامه عکس ایران که برای نخستین بار توسط انتشارات گرامی نوید شیراز چاپ و منتشر گردیده است، سپاسگزاری نموده و امید است این حرکت هنری و فرهنگی ارزنده، پایدار باشد. در پایان ضمن ادای احترام به جایگاه علمی و پژوهشی استاد مرادی غیاث آبادی، امیدوارم برگزاری چنین نشست‌هایی، انگیزه آشنایی جوانان عزیز، به ویژه دانشجویان گرانقدر و آینده‌سازان کشور با چهره‌های درخشان پهنه فرهنگ و هنر باشد و دریابند که کهن سرزمین ایران چه دانشی مردانِ سخت‌کوشی را در دامان خود پرورانده است و آرزومند است راهی که استاد پیموده‌اند، سرمشقی شایسته برای جوانان ایران باشد.

استاد مرادی چهره درخشانی است که نام او در تاریخ ایران به نام پژوهشگر و نویسنده‌ای برجسته به یاد خواهد ماند.

هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق/ ثبت است بر جریده عالم دوام ما.

web analytics