اعتبار اهل قلم و تحقیق و روزنامهنگاران سخت به دست میآید اما آسان از دست میرود. یکی از شاخصههای کسب اعتبار یا از دست دادن اعتبار حرفهای، موضعگیریهایی است که آنان در قبال موج اخبار و ادعاهای خیالی و دروغین از خود بروز میدهند. با اینکه انتشار شایعههای وهمی کاری مذموم و ناپسند است، اما چنین هنگامههایی فرصت مناسبی است تا خوانندگان به شناخت بهتری از درک علمی و قوه تشخیص محققان و روزنامهنگاران دست یابند. خواننده تیزبین، رفتارها و موضعگیریها را زیرنظر دارد و در چنین مواقعی است که برای نویسنده یا روزنامهنگار خاصی اعتبار بیشتری قائل میشود و یا اعتبارش را کاهش میدهد. همچنین انتشار چنین اخبار و ادعاهایی، فرصت مناسبی است برای محققان و روزنامهنگاران و فعالان اجتماعی تا با موضعگیریهای سنجیده و واقعگرایانه و دوری جستن از افتادن به گودال دروغپردازان، اعتبار حرفهای خود را بیشتر کنند.
شاید باورکردن برخی ادعاهای به ظاهر علمی و شبهواقعی و اخبار مجعول برای خواننده عادی ایراد چندانی نداشته باشد، اما باور کردن و نشر دادن آنها توسط محققان و فعالان و روزنامهنگاران به سرعت منجر به از دست رفتن اعتبار آنان خواهد شد. چرا که خواننده از آنان انتظار دارد از قوه ادراک و محک مناسبی برای تشخیص راست از دروغ برخوردار باشند.
این نکته شامل حال روزنامهنگاران نیز میشود. خوانندگان و مخاطبان رسانهها از روزنامهنگاران انتظار دارند که از قوه تشخیص خوبی برخوردار باشند و نتوان آنان را به راحتی فریب داد. روزنامهنگاران بزرگی که شهرتی جهانی دارند و خوانندگان به استناد امضای آنان تردیدی در صحت گزارش یا خبر نمیکنند، چنین اعتباری را به سادگی به دست نیاوردهاند.
در دورانی که با گسترش وبسایتها و وبلاگها و خبررسانها، به دامنه رسانههای همگانی افزوده شده، به همان میزان تشخیص رسانههای معتبر دشوارتر شده است. بهترین زمان برای خوانندگان که به دنبال شناسایی رسانهها و نویسندگان معتبر هستند، و نیز بهترین زمان برای اینکه رسانهها و نویسندگان اعتبار خود را نشان دهند، به هنگامی است که موجی گسترده از یک خبر و ادعای مجعول یا مشکوک براه افتاده و فراگیر شده است.
چرا خبرنگاران بازی میخورند؟
۱۰ مهر ۱۳۹۲
میگویند خبرنگار چشم بیدار سیاست و جامعه است. میگویند خبرنگار میباید دارای چنان دقت و نکتهسنجی و تیزنگری و هشیاری باشد که نتوان او را فریفت و گمراه کرد. چرا که فریب دادن خبرنگار به معنای فریب دادن کل جامعه است. اما چرا نسل امروز خبرنگاران و روزنامهنگاران ما بعضاً به سادگی بازی میخورند؟ چرا کمتر توجه دارند که بسیاری از اخبار حوزه باستانشناسی و میراث فرهنگی در ایران و جهان را سیاستمداران حیلهگر، کارشناسان منفعتطلب، کورشپرستان، عتیقهفروشان و دلالان اشیای قلابی و آثار باستانی میسازند و در رسانههای وابسته به خود (که در ایران نیز کم نیستند) منتشر و شایع میکنند؟
چرا آنچه عدهای از خبرنگاران ما مینویسند با آنچه افکار عمومی سادهنگر و زودباور در وبلاگها و شبکههای اجتماعی مینویسند، تفاوت چندانی ندارد و همگی حاکی از بازیخوردگی، نسنجیدهنویسی، دستپاچگی، ذوقزدگی و سطحینگری است؟ چرا بابت انتشار اطلاعات غلط و پیگیری نکردن صحت اخبار، از خوانندگان خود عذرخواهی نمیکنند و در رفع تقصیر و جبران گذشته نمیکوشند؟
اگر قرار باشد خبرنگاران ما که چشم و چراغ شبهای تار هستند، چنین باشند، پس تودههای مردم در این روزگار پرفریب و نیرنگ باید به چه کسی اعتنا و اتکا کنند؟