در سالهای اخیر دیده میشود که برخی از پژوهشگران و نویسندگان، نام کشور و تمدن «عیلام» را به صورت «ایلام» مینویسند. اما هر قدر کوشش میکنم، نمیتوانم خود را متقاعد کنم که املای سنتی و شناختهشدهٔ یک نام را به نفع املای پیشنهادی و تازهای کنار بگذارم که دلایل قانعکنندهای برای آن وجود ندارد. پیشنهاددهندگان بر این باورند که چون در زبان فارسی حرف و آوای «ع» نداریم، پس میباید «عیلام» را به شکل «ایلام» نوشت. این توجیه به چند دلیل کافی به نظر نمیرسد:
۱- نگارش «عیلام» کاملاً شناختهشده و متداول است. در واقع نویسنده به هنگامی که قصد نگارش این نام با املای «ایلام» را داشته باشد، نیاز به دلیل کافی دارد و میباید بتواند از عهده پاسخ مخالفان برآید. املای متداول در ذات خود نیاز به توجیه ندارد.
۲- درست است که آوای «ع» در زبان فارسی وجود ندارد، اما در بسیاری از زبانهای متداول در سرزمینهای باستانی ایران وجود داشته است.
۳- عیلام یک واژه یا نام فارسی نیست تا لازم باشد برابر با قواعد زبان فارسی نوشته و بکار برده شود.
۴- نگارش «عیلام» در متون تاریخی (از جمله در مقدمهٔ تاریخ ابنخلدون) دارای سابقه است. اما نگارش «ایلام» شاهد تاریخی ندارد.
۵- بر فرض نیز که نگارش «ایلام» صحیح و «عیلام» ناصحیح باشد، باز نیز نمیتوان آنرا تغییر داد. چرا که تغییر املای واژگان شناختهشده (هر چند که غلط باشند) به دستور تاریخی و واژهشناسی تاریخی هر زبانی آسیب میزند.
۶- تغییر املای متداول نامها و واژگان در میان ملل و زبانهای دیگر نیز رایج نیست و آنرا موجب گسست تاریخی خط و زبان میدانند.
۷- چنانچه لازم باشد، «عیلام» را با املای «ایلام» نوشت، در اینصورت بدیهی است که کار به همین جا ختم نخواهد شد و لزوم تغییر در واژگان بسیار دیگری نیز پیش خواهد آمد و مثلاً میباید نام قوم «عاد» را نیز به شکل «آد» نوشت.
۸- چنین تغییرات و اعمال سلیقهها (که ما ایرانیان علاقه زیادی بدان داریم) هیچ مشکلی را حل نمیکند، اما تکرار متناوب آن، در درازمدت موجب پیدایش آشفتگیها، اختلاط مفاهیم و مشکلات جدی دیگری خواهد شد. چنانکه نمونهای از این اختلاطها در تمایز میان کشور و تمدن «عیلام» (در انگلیسی: Elamite) با استان و شهر «ایلام» (در انگلیسی: Ilam) رخ داده است.
۹- از سوی دیگر، برخی کسان «عیلام» را یک نام غیر بومی و برگرفته از عهد عتیق میدانند و بجای آن از نامهای خودساختهٔ دیگری استفاده میکنند. اما این استنباط و نتیجهگیری نادرست است و به موجب پارهای کتیبهها، نام عیلام خاستگاهی بومی دارد. عیلامیان خود را «هَـلتَـمتی» مینامیدند که صورتی دیگر از نام «عیلام» است و عیلام تلفظی دیگر از آن بشمار میرود. همچنین در کتیبههای پیدا شده در بازماندههای شهر عیلامی مدفون در هفتتپه در جنوبشرقی شوش، نامهای همخانواده با عیلام شناسایی شده است. برای نمونه در سطر ۴۳ از کتیبه شماره یک و سطر ۱۳ از کتیبه شماره سه که در کاوشهای هفتتپه پیدا شدهاند، از شخصی با عنوان «i-lu-um-ba-ni» یاد شده که نام او عمیقاً با نامهای عیلام و هلتمتی در پیوند است.