آقای محمود افشار یزدی، دولتمرد عصر رضاشاه، همکار اردشیر ریپورتر در مدرسه علوم سیاسی، مدیر مجله آینده، و بنیانگذار موقوفات و مؤسسه انتشاراتیای به نام «بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی» بودند.
یکی از عبارتهایی که آقای افشار یزدی به فراوانی آنرا تکرار میکرده و بر آن تأکید میداشت، عبارت «یگانگی ایرانیان و وحدت ملی» بود. اما مفهوم این عبارت به ظاهر زیبا و جذاب در سخن ایشان، آن معنا و مفهوم حقیقیای نبوده که در بسیاری از کشورهای جهان تداول دارد و بر همزیستی میان انسانها بهرغم وجود تفاوتها دلالت میکند. منظور آقای افشار یزدی چنین نبوده که افراد یک جامعه، تفاوت در زبان و دین و لباس و دیگر مظاهر و مشخصهها و رنگارنگیهای فرهنگی یکدیگر را به رسمیت بشناسند و در عین حال با احتراز از تعدی به حق دیگران و با درک حقوق بدیهی انسانی و اجتماعی یکدیگر، با تفاهم و همزیستی و همدلی در کنار یکدیگر زندگی کنند. یگانگی ایرانیان و وحدت ملی از دید و نظر ایشان چنین است که زبان فارسی و فرهنگ دستوری دولتی «به اجبار» به همه مردمان و اقوام ساکن در ایران تحمیل شود و برای این منظور عندوالزوم از قوه قهریه نیز استفاده شود. به عبارت دیگر، یگانگی و وحدت ملی یعنی آنکه همه «باید» به رنگ دلخواه ما درآیند. یعنی دیگران همه چیز خود را از دست بدهند و شبیه ما شوند و ما همه چیز خود را حفظ کنیم و شبیه هیچکس نشویم!
این نظرات در گفتارهای متعددی و از جمله در مقاله «یگانگی ایرانیان و زبان فارسی» (مجله آینده، سال چهارم، شماره ۲، آبان ۱۳۳۸، صفحات ۱۳۰ تا ۱۳۲) آمده و بارها و حتی تاکنون، به شکلهای مختلف بازگو و تجدید چاپ شده و هنوز عدهای از آن تبعیت میکنند. مشابه اینگونه نظرات شوونیستی در تعدادی از کتابهای دیگر انتشارات «بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی» و در ضمن بسیاری از کتابهای مفید آنان، منتشر شده است و میشوند. از جمله کتابهای: «زبان آذربایجان و وحدت ملی ایران» نوشته ناصح ناطق، «ایران از نگاه گوبینو» (منظور آرتور دو گوبینو از واضعان نژادپرستی آریایی) نوشته ناصح ناطق، و «وِهرود و اَرَنگ» ترجمه داود منشیزاده (عضو حزب نازی آلمان، نظامی اساس در زمان هیتلر، مؤسس حزب نازی سومکا، و همکار کودتاگران ۲۸ مرداد علیه دکتر مصدق). […]