Skip to content
 

پرسش‌های متداول در باره مناسبات خورشیدی چارتاقی نیاسر

صفحه اصلی و راهنمای مطالب موجود در باره چارتاقی‌ها

پیرامون نظریه این نگارنده در زمینه مناسبات و ملاحظات خورشیدی چارتاقی‌های ایران و به ویژه چارتاقی نیاسر (نخستین انتشار در کتاب «نظام گاهشماری در چارتاقی‌های ایران»، ۱۳۸۰)، پرسش‌هایی مطرح می‌شود که برخی از آنها مضمونی یکسان دارند. در اینجا به مرور به پاسخ آنها می‌پردازم و امیدوارم ادامه این روند علاوه بر آشنایی بیشتر علاقه‌مندان با بناهای خورشیدی ایران، موجب توجه و پیگیری نگارنده به جوانب دیگری از این راه ناهموار و ناپیموده شود و به سرانجامی نیکوتر برسد.

۱- آیا حرکت تقدیمی زمین، به مرور زمان موجب تغییر محل طلوع خورشید در چارتاقی نمی‌شود؟

مسلم است که تأثیر حرکت تقدیمی زمین بر میل خورشید، موجب تغییر در محل طلوع و غروب خورشید می‌شود. اما دامنه این تغییرات به اندازه‌ای نیست که در ساخت هیچیک از بناهای دارای جهت‌گیری خورشیدی لحاظ شده باشند. تغییرات میل خورشید در مدت حدود دو هزار سالی که از ساخت چارتاقی نیاسر می‌گذرد، به اندازه ۱۶ دقیقه بوده است. یعنی در مدت دو هزار سال گذشته، ۱۶ دقیقه از میل ۲۳ درجه و ۴۱ دقیقه‌ای خورشید کاسته شده و به ۲۳ درجه و ۲۶ دقیقه رسیده است. دقت ساخت و کاربری عملی بهترین نمونه‌های بناهای خورشیدی در جهان در حدود یک درجه است و دقتی بیش از این در ساخت بنا ممکن نیست، مگر اینکه فاصله میان دو شاخص اندازه‌گیری بیشتر از چند ده متر باشد که آن نیز موجب ابهام در سایه‌ها و تشکیل نیم‌سایه‌های گسترده می‌شود. حتی اگر سازندگان بنا توانایی اجرای دقیق‌تر از یک درجه را در ساخت و ساز خود دارا بوده باشند؛ تغییرات زاویه ساعتی خورشید از زمان سرزدن نخستین پرتوها در افق تا زمان پدیدار شدن قرص کامل خورشید، آنرا بدون اثر می‌کند. به عبارت دیگر، در عمل دقتی فراتر از یک درجه برای مشاهده خورشید، نه ممکن است و نه کاربردی دارد.

اما از سوی دیگر، به این نکته نیز می‌توان اشاره کرد  که به دلیل فرسودگی و آسیب‌های وارده به بناهای باستانی، از جزئیات دقیق لبه‌های شاخص‌های اندازه‌گیری اطلاعی در دست نیست. فرسایش‌ها و مرمت‌های چند باره، امکان دستیابی به شکل کامل و دقیق نخستین را دشوار و گاه ناممکن می‌سازد.

۲- دقت چارتاقی نیاسر در مقایسه با بناهای دیگر خورشیدی/ تقویمی در جهان چگونه است؟

شاخص‌ها یا آفتاب‌سنج‌های چارتاقی نیاسر در وضعیت فعلی دارای دقتی در حدود نیم درجه برای انقلاب‌هاب تابستانی و زمستانی، و حدود یک تا دو درجه برای نقطه اعتدال است. هرچند که تاکنون موفق به اندازه‌گیری دقیق دقت نقطه اعتدالین نشده‌ام. ساخت کف‌های کاذب که به ویژه در دو ضلع بنا، ارتفاع زیادی دارند، مانعی برای اندازه‌گیری دقیق هستند.

خطای ناشی از دقت زمان‌سنجی برای برخی بناهای خورشیدی جهان از این قرار است: «اِل‌کـاراکُـل» در مکزیک: ۲ درجه، «اُآخـاک‌تـون» در گواتمالا: نیم تا ۱ درجه، «تخت اینکا» در پرو: نامشخص، «کـوپَـن» در هندوراس: نامشخص، «ایـن‌تـی‌هـواتـانـا» در پرو: ۴ درجه، «مـونـتـه آلـبَـن» در مکزیک: ۳ درجه، «کـالاسـاسـایـا» در بولیوی: ۱ درجه، «تـوررِئون» در مکزیک: نامشخص، «اسـتـون‌هـنـج» در انگلستان: ۲ درجه، «وود‌هـنـج» در انگلستان: ۳ درجه.

چنانچه چارتاقی نیاسر در بنیاد اصلی خود، حتی دارای دامنه خطایی در حدود ۱ تا ۲ درجه بوده باشد، جزو ممتازترین بناهای خورشیدی در جهان از نظر دقت اندازه‌گیری بشمار می رود.

۳- آیا ممکن است چارتاقی نیاسر برای رصد جایگاه ماه و ستارگان نیز کاربردی داشته باشد؟

در چندین بنای خورشیدی/ تقویمی آمریکای لاتین چنین قابلیتی با ضریب خطای بالایی وجود دارد، اما مشاهده این پدیده‌ها را هنوز در چارتاقی نیاسر به پایان نبرده‌ام و بهتر است تا زمان تکمیل اطلاعات و بدست آمدن شواهد متعدد و مرتبط که بتوان دستکم فرضیه‌ای را مطرح کرد، تأمل کرد.

۴- برخی مدعی هستند که شب یلدا، بلندترین شب سال نیست و زمان‌های دیگری را برای بلندترین شب سال اعلام می‌کنند (مثلاً یک هفته پیش و یا یک هفته پس از اول دی) و گاهی هم معتقدند که چند شب پیاپی بلندترین شب‌های سال هستند. آیا در این صورت ملاحظات خورشیدی/ تقویمی چارتاقی دچار اختلال نمی‌شود؟

بلندترین شب سال نتیجه طبیعی رسیدن خورشید به نقطه انقلاب زمستانی از دید ناظر زمینی است و با توجه به گاهشماری دقیق ایرانی، این شب با دقت زیادی برابر است با شب پس از آخرین روز فصل پاییز و پیش از نخستین روز فصل زمستان. چنین ادعاهایی، محصول استنباط نادرست از زمان حقیقی خورشیدی و زمان متوسط ۲۴ ساعته خورشیدی تقویمی، و نیز نتیجه تعمیم اوقات شرعی و فقهی به قواعد محاسبات تقویمی است و بی‌توجهی به تفاوت این‌دو با یکدیگر. از سوی دیگر، مدت شب‌های پیش و پس از یلدا با یکدیگر برابر نیستند. چنین ادعاهایی نیز نتیجه بکارگیری جدول‌های اوقات شرعی با دقت اندک یک دقیقه برای کاربری‌های نجوم تقویمی با دقت ثانیه و حتی کسر ثانیه است. درست است که این اختلاف ناچیز است اما به هر حال اختلافی هر چند اندک وجود دارد و شب یلدا از شب پیش و پس از خود، چند ثانیه بلندتر است. اما نکته دیگر اینکه به فرض اینکه یلدا بلندترین شب سال نباشد، موجب هیچ اختلالی در کاربری بناهای خورشیدی نخواهد شد. آنچه در این بناها مهم است، جایگاه خورشید در افق است و نه اندازه طول روز یا شب.

۵- آیا چارتاقی نیاسر یا دیگر چارتاقی‌ها، تنها برای کاربرد تقویمی و زمان‌سنجی ساخته شده بوده‌اند؟

پاسخ به این پرسش آسان نیست و نیاز به شواهد کافی دارد. به گمان من، کاربری زمان‌سنجی در چارتاقی‌ها هدف اصلی بانیان آن نبوده است. بلکه این گونه معماری در وهله نخست، کوششی برای تثبیت و تجلی زمان برگرفته از حرکت خورشید (به عنوان شاخص‌ترین و ممتازترین مظهر گذر زمان) بر روی زمین و در جایی در دسترس بشر بوده است. چرا که زمان یا زروان همواره برای ایرانیان پدیده‌ای مقدس و حتی آفریننده آفریدگار دانسته می‌شده است. زمان و نظم کیهانی و سامان هستی، در یک بنای خورشیدی متجلی می‌شود و آنرا به نمادی از پیوند آسمان و زمین تبدیل می‌سازد. ممکن است در گذشته و در زمان ساخت بنا، آیین‌های ویژه‌ای در هنگام‌های خاص سالیانه برگزار می شده است که امروزه از آن هیچگونه آگاهی در دست نیست.

۶- آیا ساختمان‌های اطراف چارتاقی نیاسر که در میانه روستا قرار دارد، مانع رسیدن پرتوهای خورشید به بنا نمی‌شود؟

در اطراف چارتاقی نیاسر و نیز در اطراف هیچیک از چارتاقی‌های منفرد ایران، بنای دیگری که در مسیر پرتوهای بامدادی باشند، وجود نداشته است. چارتاقی نیاسر، نه در دل روستا، که بر دامنه صخره‌ای در ارتفاعات مشرف به نیاسر ساخته شده و از سطح دشت دویست متر ارتفاع دارد. در اطراف آن تا فاصله چند صد متری، بنای دیگری وجود نداشته و بلندترین سطح این بناها نیز ارتفاعی کمتر از کوتاه‌ترین سطح چارتاقی دارند. این نکته که همواره چشم‌انداز افق شرقی و گاه غربی چارتاقی‌ها بدون مانع بوده است، دلیلی دیگر بر وجود ملاحظات خورشیدی آنها است.

۷- آیا غروب خورشید در هنگام انقلاب‌ها و اعتدالین در چارتاقی از روزنه خاصی قابل تشخیص است؟

بیشتر چارتاقی‌ها و از جمله چارتاقی نیاسر این قابلیت را دارند. عکس‌هایی از این پدیده را که خورشید از روزنه‌های مشابهی در کوه‌های غربی بنا فرو می رود را می‌توانید در بایگانی عکس‌های نیاسر ببینید.

۸- تا چه اندازه به نظریه خود باور دارید و چه پاسخی برای کسانی که آنرا رد می‌کنند، دارید؟

بنا به تعریف‌های رایج اخترباستان شناسی و نمونه‌های دیگر موجود در دنیا، یک بنای خورشیدی/ تقویمی به سازه‌ای گفته می‌شود که دو هنگام سالیانه (و گاه در موارد خاصی، یک هنگام سالیانه) از روزنه یا شاخصی سایه‌دار و یا سطحی محصورشده با دقت یا دامنه خطایی در حدود ۳ درجه، قابل تشخیص و مشاهده باشد. این هنگام‌های سالیانه ممکن است نقاط انقلاب‌ها و اعتدالین، میانه فصل‌ها، نقاط برابری طول تاریکی و روشنایی آسمان، و یا مواقع قراردادی تقویمی و آیینی باشد که در متون تاریخی به آنها اشاره‌ای رفته باشد.

به این ترتیب، تردیدی در ملاحظات خورشیدی چارتاقی‌ نیاسر به عنوان نمونه‌ای ممتاز و کمیاب در جهان که برخلاف بسیاری از دیگر بناهای خورشیدی، طلوع و غروب خورشید را در ابتدا و میانه هر یک از فصل‌های سال با دقتی بیشتر از حداقل‌های تعریف شده نشان می‌دهد، وجود ندارد. تمامی این ویژگی‌ها به گونه‌ واقعیتی ملموس برای هر ناظر عادی در طول سال مشاهده‌پذیر است. آنچه امروزه بیشتر شایسته پیگیری است، کلیات نظریه ملاحظات خورشیدی/ تقویمی بنا نیست، بلکه پی بردن به کارآیی‌های احتمالی آیینی، جزئیات دیگر زمان‌سنجی بنا بر بنیاد خط‌ ‌دیدهای دیگر یا سایه‌های متشکله در داخل بنا، محاسبات لازم برای دریافتن میزان دقت بنا در هنگام‌های مفروض گوناگون، و برخی پژوهش‌های دیگر تقویمی، معماری و باستان‌شناختی است.

اما برای ردکنندگان این نظریه نیز پاسخی ندارم، چرا که هنوز نقد یا انتقادی مکتوب را در باره آنچه نوشته‌ام ندیده‌ و نخوانده‌ام و بدیهی است که سخنان شفاهی را نمی‌توان جدی گرفت. بخصوص که از این سخنان (تا جایی که شنیده‌ام) انجام نشدن مشاهده عینی و  نیز بی‌اطلاعی گوینده از قواعد و تعاریف معمول بناهای خورشیدی در جهان بر می‌آید. البته خرده‌ای نیز بر اینان نمی‌توان گرفت، چرا که همانگونه که در آغاز گفته شد، این دانشی نوپا و ناشناخته در ایران است که بسیاری حتی نام آنرا نیز نشنیده‌اند. اما بر این باورم که اظهارنظرهایی که بدون اطلاع کافی از موضوع (در تأیید یا رد) و در عین‌حال با رد قاطع آثار ایرانی و تبلیغ قاطع آثار اروپایی انجام می‌شود، می‌تواند روند مطالعات لازم را به تأخیر اندازد و فرصتی که می‌تواند برای بحث‌های راهگشا و پژوهش بر چارتاقی و رفع کمبودهای مطالعاتی آن صرف شود، بخاطر کشمکش‌ها و چشم و همچشمی‌ها و عنادورزی‌های بی‌حاصل و مخرب که عادت همیشگی ما و عامل عقب‌افتادگی ماست، از دست برود. بدیهی است که نگارنده بی‌نهایت به نقدها و پیشنهادهای اصولی و عالمانه برای تصحیح و تکمیل این نظریه نیازمند است.

web analytics