استفاده از اصطلاحهای «نظریه علمی» و «نظریه غیرعلمی» یا «شبهعلمی» کاربردی فراگیر یافته است و گاه منتقدان و معتقدان نظریهای خاص، از این اصطلاحها- بنا به نیاز- برای بالابردن یا پایینکشیدن سخن و ادعاهای موردنظر خود استفاده میکنند. دیده شده که کسانی در مذمت «شبهعلم» سخن میرانند، در حالیکه سخنان «شبهعلمی» خود را «علمی» و سخنان علمی دیگران را شبهعلم معرفی میکنند.
نظریه علمی مشخصاتی روشن و متمایز دارد و با اینکه معمولاً مبتنی با واقعیت است، اما الزاماً چنین نیست. نظریه غیرعلمی نیز الزاماً مغایر با واقعیت نیست و ممکن است واقعیت داشته باشد. چرا که بسیاری از نظریهها به این دلیل غیرعلمی به حساب میآیند که قابلیت آزمایش و تکرار دائمی را دارا نیستند.
نظریه علمی، کوشش بشر است برای شناخت و تبیین طبیعت و واقعیتهای ملموس و تجربی. در نتیجه، حوزه کاربرد این اصطلاح در علوم تجربی و «دانش» به معنای بنیادین آنست و شامل موضوعهای تاریخی و ادبی و هنری و دیگر حوزههای علوم انسانی نمیشود. مگر آنکه صرفاً تحلیلی آماری یا تطبیقی از دادههای تاریخی و ادبی در میان باشد.
نظریه علمی، نظریهای را گویند که قابل مشاهده و اندازهگیری باشد و با آزمایش قابل اثبات یا قابل رد باشد. برخلاف تصور عموم، اینکه نظریهای «قابل رد» باشد، یکی از اصول و قواعد اساسی هر نظریه علمی است و چنانچه نظریهای فاقد امکان رد باشد، نظریهای علمی دانسته نمیشود.
نظریه علمی باید علاوه بر اینکه مشاهدپذیر باشد، تکرارپذیر نیز باشد و چنین قابلیتی را دارا باشد که اشخاص مستقل در زمانهای مستقل با آزمایشی یکسان به نتیجهای برابر برسند.
نظریه علمی بطور دائم در دست آزمایشهای مکرر و کوشش برای شناسایی تناقضهای آن است. در نتیجه واضع نظریه یا باورمندان بدان، میباید برای تناقضها و پرسشهای تازه، پاسخی تازه بیابد؛ نظریه را حک و اصلاح نمایند و یا آنکه بطور کامل آنرا رد نمایند.
نظریه علمی حتی در صورتی که بطور کامل رد شود، باز هم تأثیر مثبت و مفید خود را در پیشبرد علم حفظ حواهد کرد و قدمی بسوی شناخت خواهد بود. بسیاری از دستاردهای علمی و تکنولوژیکی بشر، محصول اشتباهات و نظریههای رد شدهای بودند که افقهای تازهای را پیش روی دانشمندان گشوده بودهاند.
یکی از بزرگترین موانع گسترش علم و نظریههای علمی، باورمندان مکتبی و پیروان ادیان و مذاهب بودهاند. این گروه هیچگاه مایل نیستند تا باورهای آنان با شک و تردید مواجه شوند و یا کسی سخنی برخلاف پیشفرضهای دلخواه و نهادینهشدهٔ آنان بر زبان آورد.
با اینکه نظریه علمی هیچگاه واقعیت محض نیست اما بهترین راه شناخت دانسته میشود. کسانی که کوشش میکنند در نظریهای علمی، شک و تردید وارد نمایند و آنرا با آزمایش و با اصول نقد علمی، اصلاح کنند و یا رد نمایند؛ بزرگترین خادمان علم هستند.