ابوریحان بیرونی در فصل نهم از کتاب «آثارالباقیه» روایت عجیبی را به نقل از «ابوسعید مهندس» و «ابوالقاسم طاهری» بازگو میکند که بهرغم غرابت، شواهدی از پیشینه کهنتر آن در فرهنگ ایران در دست است.
بیرونی ضمن نقل حرکت مردی با ریش بلند که گِل قرمز به همراه داشته و مرد دیگرِ کوسه رو و خرسوار در گذرهای شهر شیراز، میگوید که “این روز «اَبسال وهار» نامیده میشود و پادشاهان کیانی آنرا «بهار جشن» مینامیدهاند”. بیرونی همچنین نقل میکند که “در آغاز این روز، «جرشانجره» ظهور میکند. آنان روباهان پرنده (در متن اصلی: «ثعالبٌ طیّاره») از زمان پادشاهان کیانی هستند و خوشبختی آن روزگاران و شادابی زمان آنان به وجود این روبهان بود. آنگاه که اینان منقرض شدند، آنان نیز منقرض شدند”.
نامها و عبارتهای «اَبسال وهار»، «بهار جشن» و «جرشانجره» به همین شکل در متن عربی آمده است. اما در ترجمه اکبر داناسرشت از آثارالباقیه (چاپ چهارم، ۱۳۷۷) به ترتیب به شکل «اسال و هاروگان»، «بهار جشن» و «شا بحیره» آمدهاند. تلفظ دقیق «جرشانجره» و ثبت حرکات آن با منابع فعلی ممکن نیست و حتی ممکن است محصول تصرف کاتبان در واژهای کهنتر و ناآشناتر بوده باشد. اما منظور از «اَبسال وهار» همان جشن معروف «آبسالان» است که این نیز در منابع و خوانشهای مختلف پهلوی، فارسی و عربی به شکلهای گوناگون (همچون: آوساران، آپسالان، آفسالان، آبسالالوهار آمده است. نگارنده ضبط زندهیاد دکتر احمد تفضلی را اختیار کرده است: مینوی خرد، ویرایش سوم، ۱۳۸۰، ص ۲۴.
بیرونی در ادامه گوید: “شاید شنونده از نقل روباهان پرنده در شگفت شود، اما شخصی که برای من موثق است، یعنی ابوالقاسم علی بن احمد طاهری خبر آورده که فرماندار اسبیجاب در سال ۳۷۹ برای نوح بن منصور- صاحب خراسان (منظور پادشاه سامانی) روباهی فرستاد که بالهایی بر پهلوی خود داشت. وقتی کسی به او نزدیک میشد، بالهایش را میگشود و وقتی دور میشد، بالها را جمع میکرد. او گفت که از دیدار این روباه که در قفس بود، متبرک شده است.”
اسبیجاب/ اسپیجاب از شهرهای بزرگ و مهم ماوراءالنهر در خاور سیردریا (سیحون) و در نزدیکی فاراب (اُترار) که امروزه در جمهوری قزاقستان واقع است و سیرام نامیده میشود.
بنگرید به: بیرونی، ابوریحان، الآثارالباقیه عنالقرونالخالیه، متن عربی، تحقیق و تعلیق پرویز اذکائی، نشر میراث مکتوب، تهران، ۱۳۸۰، ص۲۷۶. ترجمه به مضمون از این نگارنده.
از گزارش بالا میشد به سادگی و به مانند بسیاری از دیگر غلوها و ادعاهای تخیلی که در متون ادبی و تاریخی فراوان هستند، گذر کرد و آنرا جدی نگرفت. اما اعتبار و مقام علمی دانشمندی متکی و مقید به علوم ریاضی و تجربی همچون ابوریحان بیرونی، اجازه نمیدهد آنرا به سرعت نادیده بگیریم. از شیوه نگارش بیرونی به درستی دانسته نمیشود که کدام بخشها نقلقول از دو نفر نامبردار شده، و کدام بخشها اظهارات خودش است.
تمامی گزارش بالا را بیرونی به صراحت تأیید نکرده، اما آنها را به عنوان نقلقول از اشخاصی موثق که به آنان اعتماد داشته، آورده است. به ویژه که یکی از اینان یعنی «ابوسعید مهندس» شخصیتی کاملاً شناختهشده است. او همان «ابوسعید عبدالجلیل سجزی» دانشمندِ ریاضیدان و اخترشناس برجسته سده چهارم و واضع نظریه خورشید مرکزی و گردش زمین است. مقام علمی ابوسعید نیز موجب جدی گرفتن بیشتر این گزارش میشود.
نگارهای شبیه روباه بالدار بر جامه شاه، سنگنگاره ساسانیِ تاق بستان، عکس از: غیاث آبادی، اسفند ۱۳۷۶
اما قضیه روباه بالدار که بیرونی یا کاتبان آثارالباقیه آنانرا «جرشانجره» نامیدهاند، دارای سابقه و پیشینهای طولانیتر است. نگارههایی شبیه روباه بالدار بر چندین اثر هنری دوره ساسانی دیده شده است: ابریقی سیمین در موزه هرمیتاژ، جامی سیمین در موزه بریتانیا، پارچههای زربفت در موزه فلورانس، گچبری از محوطه ساسانی شهرری، و به ویژه نگارهای به مانند یک روباه بالدار بر جامه شاه سوارکار و ناشناخته سنگنگاره تاقبستان در کرمانشاه که به احتمال از آن پیروز یکم است.
ابریق ساسانی با نگارهای شبیه روباه بالدار، عکس از موزه هرمیتاژ
در اینجا نگارنده آهنگ آنرا ندارد تا روباه بالدار را با حیوانی واقعی انطباق دهد، اما میل دارد تا آنرا با حیوانی که به نام سنجاب بالدار (Flying Squirrel) شناخته میشود و امروزه در محیطهای جنگلی آمریکای شمالی و اروپای شمالی و به ویژه جنگلهای «استرو وِسنی» در فنلاند و دیگر کشورهای حوزه بالتیک به میزان بسیار اندک و تقریباً ناشناخته، دیده میشود، مقایسه کند.
سنجاب پرنده، عکس از دایرهالمعارف بریتانیکا
سنجاب پرنده، جانوری است از خانواده روباهها و مانند روباه، دم بزرگ و کلفتی دارد. سنجاب پرنده از دور کاملاً شبیه روباه است و چشمانی بزرگ و سیاهرنگ و پوستی خاکستری رنگ دارد. این حیوان جانوری شبرو و شبگرد است اما برخلاف روباه که او هم به شکار شبانه میپردازد، گیاهخوار و میوهخوار است. آنان روزها را در سوراخهایی که دارکوبها ساختهاند و اینان اشغالش کردهاند، میخوابند و هنگام غروب از لانه بیرون میآیند.
سنجابهای پرنده ویژگیهای جالبی دارند. آنان همواره بر روی درختان هستند و هیچگاه از درخت پایین نمیآیند. آنان با اندامی که دست و پای آنانرا به یکدیگر متصل کرده و شبیه بال به نظر میآید و تا اندازهای کار بال را انجام میدهد، میتوانند تا حدود صد متر در هوا بجهند و از درختی به درخت دیگر جابجا شوند. آنان به هنگام اینکار بال نمیزنند و تنها دست و پای خود را میگشایند.
سنجابهای پرنده دارای خواب زمستانی هستند و حدود اواخر زمستان که فصل جفتگیری آنان نیز هست، از خواب بر میخیزند. جنس ماده این سنجابها دارای زندگی یکجانشینی و جنس نر، کوچنده است و پس از جفتگیری که دو بار در سال و در ماههای اسفند و فروردین انجام میشود، کاشانه ماده را ترک میکند و هرگز فرزندان خود را نمیبیند.
سنجابهای پرنده وابستگی زیادی به جنگل دارند و بدون آن قادر به ادامه حیات نیستند. به همین خاطر، با از میان رفتن جنگلها در سدهها و دهههای گذشته، بشدت از جمعیت آنان کاسته شده است.
پرسش اینجاست که آیا ممکن است با توجه به شباهت ظاهری که سنجابهای پرنده با روایتهای منسوب به روباه بالدار دارند؛ و نیز با توجه به اینکه این سنجابها در اواخر زمستان از خواب زمستانی برمیخیزند و بیرونی نیز آورده است که آنان «در آغاز روز بهار جشن، ظهور میکنند»؛ و نیز با توجه به وابستگی سنجابهای پرنده به جنگل و نابودشدن جنگلها و اقلیم سبز ایران در هزارههای گذشته؛ میتوان احتمال داد که منظور از روباه بالدار همین سنجابهای پرنده بوده باشند که در دوران فزایندگی رطوبت و گسترش جنگلها در فلات ایران وجود داشته و با هجوم خشکسالی و از میان رفتن جنگلها، نسل آنان منقرض شده باشد؟ آیا ممکن است دلیل «باشگون و متبرک» دانستن دیدار روباه بالدار در باورهای ایرانی، امکان دیده شدن آنان پس از خواب زمستانی و در نزدیکی نوروز و فصل بهار بوده باشد و پیامآور پایان فصل سرما و هنگام «آبسالان/ آبشاران» (آبشدن یخها) بوده باشند؟
روباه پرنده هندی، عکس از Tierlexikon
اما جانور دیگری که ممکن است با روباههای پرندهٔ یادشده در متون و منابع ایرانی تشابه و تطبیق داشته باشد، عبارت است از نوعی خفاش که دقیقاً با نام روباه پرنده هندی (Indian Flying Fox) شناخته میشود. این حیوان که سری بسیار شبیه به روباه و بدنی مویناک دارد، تاکنون در نواحی جنگلی و مرطوب آسیا همچون هند، پاکستان و سریلانکا شناسایی شده است. قد این روباه پرنده در حدود ۳۰ سانتیمتر و فاصله میان بالهای گشودهشدهاش حدود ۱۲۰ سانتیمتر است. خوراک او بطور معمول میوه، گلها و گیاهان است و در نتیجه تغذیه گیاهی دارد. نسل این حیوان به دلیل شکار بیرویه و تغییرات اقلیمی در معرض خطر است.
در باره این حیوان نیز میتوان برخی از پرسشهای پیشین را مطرح ساخت: آیا ممکن است که منظور از روباه پرنده در منابع ایرانی، همین گونه از خفاشهایی بوده باشند که اکنون روباه پرنده هندی نامیده میشوند؟ آیا ممکن است که آنان نیز در دوران فراوانی رطوبت و جنگلها در فلات ایران وجود داشته و با گسترش خشکسالی و نابودی جنگلها، نسل آنان در ایران منقرض شده باشد؟
اینها و دیگر پرسشهای بالا، نمونههایی از پرسشهای بدون جواب هستند که یافتن پاسخهایی برای آنها میتواند دریچهای برای یک راز بزرگ و دیرباز باشد.
برای آگاهی بیشتر در باره سنجاب بالدار و روباه پرنده بنگرید به:
وب سایت اختصاصی برای سنجابهای پرنده: Flying Squirrels
موزه طبیعی کانادا: Canadian Museum of Nature
مجله نشنال جغرافی: National Geographic
و فیلمی از سنجابهای پرنده در: msn encarta
روباه پرنده هندی: Tierlexikon