کوششی برای احیای یک سنت کهن معماری علمی-هنری
ویرایش نخست: آذر ۱۳۹۲ / ویرایش دوم: اسفند ۱۳۹۳
خورشید از دیرباز و از کهنترین زمانهایی که دست بشر بدان میرسد، محبوبترین و جالبتوجهترین پدیده ملموسی بوده که انسان در محیط پیرامون خود میدیده است. حرکات روزانه و سالانه خورشیدی و تغییرات میل محور خورشید موجب پیدایش فصلها و نیز جشنها و آیینهای وابسته بدان میشده و تأثیری عمیق بر باورداشتها و آیینهای اجتماعی بر جای گذارده است.
علاوه بر این، خورشید منظمترین و دقیقترین و قابل پیشبینیترین پدیدهای بود که انسان میشناخت. این ویژگی موجب شده بود تا خورشید شاخص و معیار زمانسنجی دانسته شود و برای سنجش زمانهای کوتاه روزانه و بلند سالانه بکار رود. در گاهشماری قمری نیز کماکان «روز خورشیدی» معیار و واحد اندازهگیریهای تقویمی بوده است.
اهمیت و جایگاه خورشید در میان مردمان باستان موجب شده بود تا آنان با بهرهگیری از ریاضیات و علوم دقیق، ضمن محاسبه و بررسی دقیق تغییرات میل سالانه خورشید، بناهایی را بسازند تا در حکم «خانه خورشید» باشند. بناهایی که مفاهیم کیهانشناختی، تجسم زمینی هندسه کیهانی، و چگونگی نگاه و اندیشه انسان به «چرخ فلک» را نیز شامل میشد. نامهای کهنی همچون: «خورخانه»، «خورآباد»، «خوربین»، «مهربین» و «بازه هور» احتمالاً اشاره به چنین بناهایی داشتهاند.
اینگونه ملاحظات کیهانی و جهتگیریهای خورشیدی (Solar Orientations) عمدتاً به فرم چارتاقی (چهارطاقی) یا دیگر الگوهای چلیپایی (Cruciform) ساخته میشدهاند. چارتاقیها (Tetrapylon) بناهایی با شکل متقارن چهار وجهی و با قاعده مربع هستند که از چهار پایه با چهار طاق تشکیل شده و گنبدی به واسطه چهار فیلپوش بر روی آنها ساخته شده است. در نوعی از چارتاقیها و از جمله در چارتاقیهای منفرد، محور و ساختار بنا و نسبت اندازه طول پایهها به فاصله میان آنها و زاویههای منتج شده از آن به گونهای است که در هنگامهای گوناگونی از سال، پرتوهای خورشید به هنگام طلوع و غروب در راستاها و روزنههای سنجیده شدهای از بنا میتابند. این پرتوها سایههایی را بر نقاط خاصی در درون بنا ایجاد میکند و برخی از آنها که آغاز هر فصل و یا زمانهای مهم و شاخصی را نشان میدهد، از روزنههای میان پایههای بنا دیده میشوند.
طلوع خورشید انقلاب تابستانی در چارتاقی نیاسر کاشان
این سازهها و ویژگیهای منحصربفرد آنها، چندین کاربرد متفاوت اما مرتبط با یکدیگر داشتهاند: تجسم نمادین کیهان و کائنات بر روی زمین، شاخصی کاربردی برای زمانسنجی، تقویمنگاری و قراردادهای در پیوند با زمان؛ بکارگیری عملی از شیوههای محاسباتی و آزمودن آنها؛ برگزاری گردهماییهای آموزشی و علمی و آشنایی عملی با تغییرات میل خورشید و زاویه ساعتی ماه و ستارگان؛ برگزاری آیینهای اجتماعی؛ ایجاد چشماندازی چشمنواز و جذاب با ترکیبی از پدیدهها و رنگهای آسمانی و زمینی.
نگارنده به عنوان پژوهشگری که پس از سالها سفر و پژوهش، سازههای خورشیدی ایران و جهتگیریهای خورشیدی در چارتاقیها را برای نخستین بار کشف و شناسایی کرده و آنها را طی چندین کتاب و مقاله و همایش معرفی کرده، پیشنهاد میکند تا سنت کهن معماری چارتاقی و جهتگیریهای خورشیدی مجدداً احیاء گردد.
اینکار علاوه بر اینکه دارای جلوههای زیبای هنری و بصری و آموزشی است، احیای یک سنت علمی و هنری کهن و تولد دوباره یک گونه معماری اصیل و بومی نیز بشمار میرود. ترکیب خلاقانهای از هنر و علم و آیین. معماریای که مشخصههای ممتاز آن در یک بازه زمانی دو هزار ساله تأثیری عمیق و سازنده بر روی معماری شرق و غرب باستان و کشورهایی از آسیا تا اروپا نهاده است.
اکنون میتوان این گونه معماری را با افتخار و به یاد پیشینیان اندیشمند و دانشور و به منظور تقدیم به نسلهای امروز و فردا احیاء کرد. احیای بناهایی که جلوه تاریخ علم در جهان باستان و تجلی تواناییهای ریاضی و محاسباتی، آگاهیهای کیهانی و نجومی، و خلاقیتهای هنری و زیباییشناسانه معماری هستند.
علاوه بر اینها، محیط و محوطه یک چارتاقی با چشمانداز باز و گستردهای که بسوی افق و روشنایی بیپایان دارد، میتواند احساسی از عظمت و انگیزه ایجاد کند و جایگاهی برای تفکر و برای اندیشیدن به آرمانها و آرزوهای بزرگ باشد.
برای اجرای ایده ساخت سازههای خورشیدی میتوان از طرحها و ترکیبهای بسیار گوناگون و متنوعی بهره جست. میتوان یک بنا و یا مجموعهای از بناهایی با کاربریهای متفاوت (همچون فرهنگسرا، کتابخانه یا آسماننما Planetarium) را با در نظر گرفتن ویژگیها و جهتگیریهای خورشیدی بنا نمود. و یا اینکه میتوان بنای کوچک یا بزرگ مستقلی را برای اینکار اختصاص داد. سازهای که میتواند یک تندیس یا حجم هنری نمادین در میانه یک میدان یا محوطه باشد، و یا اینکه کل بنیان و جهتگیری محور یک شهر را شامل شود.
در نتیجه، جهتگیریهای خورشیدی را میتوان در طراحی مناظر و ساختمانهایی با کاربریهای گوناگون لحاظ کرد و یا اینکه خود راساً به عنوان یک سازه خورشیدی، هویتی مستقل و متمایز داشته باشد. چنین سازهای را میتوان با اشکال و طرحهای گوناگون و از جمله با طرح کهن و بومی چارتاقی در نواحی گوناگون ساخت.
از نظر شکلی میتوان یک سازه خورشیدی را به صورت یک میل بلند و برافراشته ساخت و یا آنرا به صورت سازهای عریض و کوتاه و احیاناً پلکانی شکل بنیان نهاد. میتوان آنرا به ترتیبی ساخت تا قرص خورشید از روزنههای معینی دیده شوند و یا اینکه سایههایی از پرتوهای خورشید بر نواحی معینی ایجاد گردند.
سازههای خورشیدی را میتوان به دو نوع بامدادی- شامگاهی و یا نیمروزی ساخت. در نوع اول، طلوع و غروب خورشید ملاک قرار میگیرد و در نوع دوم، خورشید در هنگام ظهر. خطدیدهای نوع اول بر روی یک صفحه افقی جای دارند و خطدیدهای نوع دوم بر روی یک صفحه عمودی.
طرحهایی که میتوان یک جهتگیری خورشیدی را در آن لحاظ کرد و این سنت معماری کهن را مجدداً احیاء کرد و بنیاد نهاد، میتواند با توجه به مجموع شرایط موجود، بسیار متنوع و متمایز باشد.
معماری چارتاقی و جهتگیریهای خورشیدی با تمامی مناسبات و ملاحظات علمی و تکنیکی آن، دستاورد و ارمغانی است از فرهنگ و تمدن و دانش مردمان دیروز برای جهان امروز. احیای این معماری، احیای یک شیوه و ساختار هنری و دانشی کهن و آموزنده و همیشه تازه است که جذابیتهای بیپایانش بدان حق زنده بودن میبخشد.
این گفتار در مجلات زیر نیز منتشر شده است:
فصلنامه معماری و ساختمان، شماره ۳۹، تابستان ۱۳۹۳.
ماهنامه ساختمان و تجهیزات روز، شماره ۲۰، بهمن ۱۳۹۳.
ماهنامه دانش نما (شماره ۲۳۳-۲۳۵، مهر-آذر ۱۳۹۳.
شروع تازه!
بناهای بلند
. ستونهای استوار
. درگاههای فراخ
. گنبد کیهان
آسمان پهناور
. خورشید درخشان
. ابرهای شتابان
. زمین زاینده
. زمان بیکرانه
چشماندازهایی به فلک
. روزنههایی به خورشید
. دریچههایی به چهارسوی هستی
. به پیوندگاههای زرین گنبد آبی با سبزهزارهای بیانتها
. صدای گامهای زمان
یک آسمان
. یک خورشید
. یک زمین
. یک زمان
. برای همه انسانها
. برای دستهای دوستی
آنک جایی برای نگریستن
. برای اندیشیدن
. برای درخشیدن
. برای بالیدن
. برای برخاستن
. برای حرکت
. برای شروع تازه!