پیشگفتار | فروردین یشت | مهر یشت | زامیاد یشت | آبان یشت | تشتر یشت | اشی یشت | بهرام یشت | رام یشت | هوم یشت
پیشگفتار
بهرام یشت چهاردهمین یشت اوستا به شمار میرود. این یشت در بزرگداشت و ستایش «بهرام» ایزد بزرگ پیروزی و رزمآوری و شکننده یورش آورندگان، سروده شده است. «بهرام» در متون پهلوی به گونه «وَرَهْران» یا «وَرَهْرام» و در اوستا به صورت «وِرِثْـرَغْـنَـه» آمده است. بهرام یشت از بخشهای رزمی اوستا به شمار میرود و ترجمه دقیق آن به نظر بسیاری از پژوهشگران و از جمله ابراهیم پورداود کاری دشوار است.
بهرام یشت دارای ۲۲ بخش یا کرده و ۶۴ بند است. اما بسیاری از این بندها در دورههای جدیدتر به متن اصلی افزوده شدهاند. افزودههای احتمالی جدیدتر عبارتند از بندهای ۱، ۵، ۶، ۸، ۱۰، ۱۴، ۱۶، ۱۸، ۲۲، ۲۴، ۲۶، ۳۴، ۳۵، ۴۲ تا ۶۴ .
«بهرام»، همچنان که امروزه نیز به همین نام خوانده میشود، نام ستاره یا به تعبیر امروزی، سیاره سرخ رنگ «بهرام» یا «مریخ» است. برخی از محققان چند بند نخستِ بهرام یشت که در آنها بهرام به کالبدهای گوناگون در میآید را به حرکت سیاره «بهرام» در صورتهای فلکی منطقهالبروج پیوند دادهاند. اما به گمان نگارنده چنین اشارههایی در بهرام یشت- همانگونه که نمونه مشابه دیگری از آنرا در تِشتَر یشت هم دیدهایم- ارتباط مستقیمی با صورتهای فلکی منطقهالبروج یا برجهای دوازدهگانه ندارد. چرا که نه تعداد آنها، نه نام آنها، نه ترتیب آنها، نه ویژگیهای آنها، هیچکدام شباهتی به برجها ندارند. و تغییر نام برجها در طول زمان نیز به این سرعت و با این تعداد زیاد انجام نشده است.
بخش یکـم (کرده یکـم)
۲ برای نخستین بار، بهرام آفریده اهورا به پیکر بادِ تندتازِ زیبای آفریده مزدا وزان شد. او فَـرِّ نیکِ آفریده مزدا را آورد؛ فَـرِّ آفریده مزدا را و درمان و توانایی را.
۳ پس آنگاه بهرامِ بسیار نیرومند گفت که من در نیرو، نیرومندترینم؛ من در پیروزی، پیروزمندترینم؛ من در فَـرّ، فرِهمندترینم؛ من در نیکی، نیکترینم؛ من در سود، سودمندترینم؛ من در درمان، درمانگرترینم.
۴ من یورش را درهم خواهم شکست؛ یورش همه دشمنان را، چه جادوان و پریان، و چه کَویها و کَرَپَنهای ستمگر.
بخش دوم
۷ برای دومین بار، بهرامِ آفریده اهورا به پیکر گاوِ نرِ زیبایی با شاخهای زرین، به پیش آمد. بر فراز شاخهای او «اَمَه» خوب آفریده شده و خوب بالنده شده، دیده میشد. بهرامِ آفریده اهورا، اینچنین به پیش آمد.
«اَمَه» ایزد نیرومندی و دلاوری و جرأت است که بر فراز شاخ گاو و بر پیشانی اسبان جای دارد.
بخش سوم
۹ برای سومین بار، بهـرامِ آفـریده اهورا بـه پیکر اسـب سپیـد زیبایی با گوشهای زرد و لِگام زرنشان، به پیـش آمـد. بر روی پیشانی او «اَمَه» خوب آفریده شده و خوب بالنده شده، دیده میشد. بهرامِ آفریده اهورا، اینچنین به پیش میآمد.
بخش چهارم
۱۱ برای چهارمین بار، بهـرامِ آفـریده اهـورا بـه پیکـر شترِ سرکش و گازگیر و تیزرو و رهرو و جستوخیز کنندهای که پشمهایش برای جامه مردمان بکار آید، به پیش میآمد.
در اینجا و دیگر جایهای اوستای کهن اشارهای به گوشتخواری نشده است. در اینجا نیز تنها از مفید بودن پشم شتر سخن رفته است و نه از گوشت آن.
۱۲ شتری که در میان نَرانِ جفتجو، نیرومندی بسیار دارد؛ که گرایش بسیار دارد. آنگاه که او به شتران ماده روی میآورد، آن شتران مادهای که در پناه یک شتر سرکش هستند، بهتر نگاهبانی میشوند. آن شتری که شانههایش پُر از زور و کوهانهایش پُر نیروست. … … … … ، شتری با هوش، با شکوه، بلند بالا و نیرومند.
در این بند چند کلمه نامفهوم وجود دارد.
۱۳ شتری به رنگ روشن که در شبِ تیره، چشمان دورنگرش از دوردستها میدرخشند و کف سپید از سر فرو پاشد (منظور از دهان). شتری که بر روی زانوان خوب و پاهای خوبِ خود فرو ایستاده و به مانند شهریارِ یکه تاز و توانمندی به پیرامون خود در مینگرد.
بخش پنجم
۱۵ برای پنجمین بار، بهـرامِ آفـریده اهـورا بـه پیکـر گرازی که با دندانهای تیز به پیش میتازد، به پیش آمد. گُـراز نری با دندانهای تیز، گرازی که به یک نواخت نابود میکند و آنگاه که خشمگین است، نمیتوان به او نزدیک شد. دلاورِ آمادهای با چهره خالدار که از هر سو فراز تازد. بهرامِ آفریده اهورا، اینچنین به پیش آمد.
بخش ششم
۱۷ برای ششمین بار، بهـرامِ آفـریده اهـورا بـه پیکـر مردی پانزده ساله و فروغمند، با چشمانی درخشان و زیبا، و با پاشنههای کوچک (؟) به پیش آمد. بهرامِ آفریده اهورا، اینچنین به پیش میآمد.
بخش هفتم
۱۹ برای هفتمین بار، بهـرامِ آفـریده اهـورا بـه پیکـر پرنده «وارَغْـنَـه» که از پایین میگیرد و از بالا میدَرد، به پیش آمد. او که در میان مرغان، تندترین است. او که در میان بلندپروازان، سبکپروازترین است.
«وارَغْـنَـه» یا «وارِغَـنْ» نام پرندهای است که در همین یشت از او با صفت «مرغِ مرغان» به معـنای سـرور پـرنـدگان نام برده شده است. بعضی از ویژگیهای او همچون پناه بخشی پرّ او، یـادآور سیـمرغ شـاهـنامه اسـت. به هر حال برخی او را معادل سیمرغ و برخی او را با شاهین یکی میدانند.
۲۰ در میان جانوران تنها اوست که خود را از تیـرِ پَرّان مـیرهـاند. هر چند آن تیرِ خوبْ پرتافته شده، چنان بپّرد که شَهپری آراسـته، به هنگام سپیدهدمان پرواز میکند. او که شبْ هنگام، خوراک شب میجوید و هنگام بامداد، خوراک بامدادی را جوینده است.
۲۱ او که در تنگههای کوهها بال میگشاید، که بر ستیغ کوهساران بال میگشاید، که بر درهها و رودها بال میگشاید، که بر فراز درختان بال میگشاید و به آوای پرندگان گوش فرا میدهد. بهرام، اینچنین به پیش آمد.
بخش هشتم
۲۳ برای هشتمین بار، بهـرامِ آفـریده اهـورا بـه پیکـر غوچِ (قوچ) دشتی زیبایی با شاخهای پیچدار، به پیش آمد. بهرام، اینچنین به پیش آمد.
بخش نهـم
۲۵ برای نهمین بار، بهـرامِ آفـریده اهـورا بـه پیکـر نَر بُـزِ دشتی زیبایی با شاخهای سر تیز، به پیش آمد. بهرام، اینچنین به پیش آمد.
بخش دهـم
۲۷ برای دهمین بار، بهـرامِ آفـریده اهـورا بـه پیکـر مردِ رایومندِ آفریده مزدا، به پیش آمد. مردی که یک کاردِ زرکوب و نگارین و زیورآذین در بر داشت. بهرام، اینچنین به پیش آمد.
بخش یازدهم
۲۸ میستاییم بهرامِ آفریده اهورا را؛ او که دلیر میکند، [برای دشمنان] مرگ میآورد، [جهان را] تازگی آورد، او که آشتی (صلح) میبخشد و به خوبی آرمانها را بر آورده میکند.
۲۹ بهرامِ آفریده اهورا، توانایی فرزندآوری و بازوان نیرومند و تندرستی در همه جای تن و پایندگی در سراسر تن را فراز بخشید. و چنان نیروی بینایی داد که «کَـرَه ماهی» در درون آب از آن برخوردار است. او که میتواند خیزابی به اندازه یک تار مو را در رود «رَنْـگْـها»ی دورکرانه و در ژرفای هزار برابر بالای مردی، ببیند.
نام ماهی عجیبی است که در دریای فراخکرت زندگی میکند و قوه بینایی بسیار زیادی دارد. برخی آنرا با نوعی سگ ماهی بلند قامت که در گذشته در دریای مازندران زندگی میکرده است، یکی میدانند.
بخش دوازدهم
۳۰ میستاییم بهرامِ آفریده اهورا را؛ او که دلیر میکند، [برای دشمنان] مرگ میآورد، [جهان را] تازگی آورد، او که آشتی (صلح) میبخشد و به خوبی آرمانها را بر آورده میکند.
۳۱ بهرامِ آفریده اهورا، توانایی فرزندآوری و بازوان نیرومند و تندرستی در همه جای تن و پایندگی در سراسر تن را فراز بخشید. و چنان نیروی بینایی داد که اسب از آن برخوردار است. او که میتواند در شب تاریک و بیستاره و سراسر پوشیده از ابر، باز شناسد که یک تار موی اسبی که بر روی زمین در افتاده است، از یال یا از دُم است.
بخش یازدهم
۳۲ میستاییم بهرامِ آفریده اهورا را؛ او که دلیر میکند، [برای دشمنان] مرگ میآورد، [جهان را] تازگی آورد، او که آشتی (صلح) میبخشد و به خوبی آرمانها را بر آورده میکند.
۳۳ بهرامِ آفریده اهورا، توانایی فرزندآوری و بازوان نیرومند و تندرستی در همه جای تن و پایندگی در سراسر تن را فراز بخشید. و چنان نیروی بینایی داد که کرکسِ دارنده گردنبندِ زرین از آن برخوردار است. او که میتواند گوشتی به اندازه یک مُشت را از آن سوی نُه کشور فرا شناسد. اگر چه در بزرگی به مانند تابش سوزن درخشانی باشد؛ اگر چه در بزرگی به اندازه سرِ سوزنی باشد.
بخش چهاردهم
۳۶ آن کس که استخوانی از «وَرِغْـنَـه» یا پَـری از این پرنده دلیر را با خود داشته باشد، هیچ توانا مردی نتواند او را کُشت و نتواند او را از جای بدر بَرد. آن پَر، ارجمندی بسیار و فَـرِّ بسیار بهره آن کس کند و او را پناه بخشد. آن پَـرِ مرغِمرغان.
۳۷ اگر سردارِ فرمانروا یا بزرگِ کشوری [به سپاهِ دارنده آن پَر]، دست یابد؛ نمیتواند بیش از یک نفر کسی را بکشد.
۳۸ همه از آن کسی که پَـر با اوست، میترسند، همه دشمنان از آن نیرو و پیروزی میهراسند.
۳۹ آن پیروزی که سرداران در آرزوی آنند، فرزندانِ سرداران در آرزوی آنند، نامآوران در آرزوی آنند، که کیکاووس در آرزوی آن بود. او که از نیروی اسبی برخوردار است، او که از نیروی شتر سرمستی برخوردار است، او که از نیروی آب شایسته کشتیرانی برخوردار است.
۴۰ آن پیروزی که فریدون، آن فرو کوبنده اَژیدَهاک از آن برخوردار بود. آن سه پوزه سه کله شش چشم را که دارنده هزار گونه چالاکی بود. آن دشمن دیوآسای بسیار نیرومند نظام هستی که اهریمن در برابر جهان خاکی و برای تباه کردن جهان پیرو نظام هستی پدید آورد.
بخش پانزدهم
۴۱ میستاییم بهرامِ اهورا آفریده را؛ بادا که پیروزی همراه با فَـرّ، این خانه را برای گله گاوان فرا گیرد؛ همانگونه که این سیمرغ و همانگونه که ابرهای بارانزا کوهها را فرا میگیرند.