Skip to content
 

اوستای کهن، همراه با فرضیه‌هایی پیرامون نجوم‌شناسی بخش‌های کهن اوستا

برگرفته از کتاب «اوستای کهن، همراه با فرضیه‌هایی پیرامون نجوم‌شناسی بخش‌های کهن اوستا»، ۱۳۸۲، از همین نگارنده.

پیشگفتار | فروردین یشت | مهر یشت | زامیاد یشت | آبان یشت | تشتر یشت | اشی یشت | بهرام یشت | رام یشت | هوم یشت

پیشگفتار

«اوستا» به مجموعه کتاب‌هایی از کهن‌ترین نوشته‌های ایرانیان اطلاق می‌شود که به خط و زبانی که اکنون خط و زبان «اَوِستایی» نامیده می‌شود، نوشته شده‌اند. اوستا در اصل در بردارندۀ متون دینی ادیان پیش از زرتشتی نیز بوده که پس از پیدایش این دین در اوایل دوره ساسانی و سرکوب پیروان آن ادیان، و نیز پس از انجام تحریف‌ها و تغییرات لازم، به نام کتاب دینی زرتشتیان مصادره می‌شود. اوستا بیست و یک نَسْک (کتاب) بوده که بسیاری از آنها از میان رفته است. اوستای بازماندۀ امروز شامل یَسنا، یَشت‌ها، وندیداد (وِدیوداد)، ویسْپِرَد، خُرده‌اوستا، هادُخت‌نَسک، اَوْگِمَدَیْچا، ویثانَسک و ویشتاسپ‌یَشت (گشتاسپ‌یَشت) می‌شود. گاثای منسوب به زرتشت نیز که در دل یسنا پراکنده بوده، در دوران معاصر شناخته شده است.

اوستا بارها و بارها دچار آسیب‌های زمانه شده است. در هنگامه جنگ‌ها و ناآرامی‌ها، دچار آشفتگی گردیده و در زمان ساسانیان و به منظور تطبیق متن آن با اعتقادات نو زرتشتیِ ساسانی به تحریف گرفتار آمده است. این تحریف‌ها به اندازه‌ای بوده که به گفته برتلس، اوستا در کل محصول زیرکانه موبدان است و تنها بخش ناچیزی از آن، باریکه‌ای از آفریده‌های راستین مردم است. این دستکاری‌ها موجب شده تا عبارات زیبای حماسی که اصولاً موبدان معنای آنرا نیز به درستی در نمی‌یافتند، تبدیل به متن‌های نیایشی‌ای شوند که قرار است با پژواکش دیوان زخمی گردند و نابود شوند. برآیند چنین اعمال و تحریف‌هایی، موجب پدید آمدن کتابی شد که خواندنش موجب خستگی ملال‌آور و آزردگی‌های ناشی از فضل‌فروشی موبدان می‌شود.*

*برتلس، یوگنی ادواردویچ، تاریخ ادبیات فارسی-تاجیکی، ترجمه سیروس ایزدی، تهران، 1386، صفحه 91 و 92.

اما اگر منصفانه قضاوت کنیم نباید این نکته را نیز فراموش کرد که بخش‌های قابل توجهی از اوستا بر اثر بی‌توجهی خود ما ایرانیان از بین رفته و به دست فراموشی سپرده شده است. از آثار ابوریحان بیرونی و دیگر نویسندگانِ همزمان او به درستی دریافته می‌شود که بخش‌هایی از اوستا که امروزه در دسترس نیستند، در زمان آنان موجود بوده و آنان در مطالب خود به آن استناد کرده‌اند. از سوی دیگر این نکته را نیز نباید نادیده انگاشت که اوستا مجموعه‌ای از مطالب و مضامین متنوع بوده است و بخش‌هایی از آن بر اثر بی‌توجهی عمومی- زودتر از بخش‌های دینی که بیشتر مورد توجه همگان قرار می‌گیرد، از بین رفته و فراموش شده‌اند.

به این ترتیب و در مجموع، کتاب اوستایی که امروزه به دست ما رسیده است، از نظر زمانی به سه بخش متفاوت تقسیم می‌شود:

– بخش یکم شامل «اوستای کهن» که موضوع کتاب حاضر را تشکیل می‌دهد و مضامین آن از نظر زمانی متعلق به روزگار پیش از زرتشت (پیش از سده هفتم قبل از میلاد) است؛ اما نگارش آن متعلق به عصرهای پس از زرتشت است و هنگام این نگارش و بازنویسی دگرباره، تا اندازه‌ای مضامین و باورهای جدیدتر را به متن‌های کهن اضافه کرده‌اند. در این کتاب کوشش شده است تا بخش‌های کهن اوستا از اضافه‌های جدیدتر تفکیک شده و مورد بررسی قرار گیرند. هر چند که هنوز با قاطعیت نمی‌توان گفت که این تفکیک کاملا به درستی انتخاب شده است. این امکان وجود دارد که در پژوهش‌های بعدی در تفکیک متن‌های کهن و جدید اندکی تجدیدنظر صورت گیرد. اجزای اوستای کهن عبارت از: فروردین‌یشت، مهریشت، زامیادیشت، آبان‌یشت، تِشتَریشت، اَشی‌‌یشت، بهرام‌یشت، رام‌یَشت، و هوم‌یشت.

– بخش دومِ اوستا از نظر زمانی شامل گاثای منسوب به زرتشت می‌شود که هر چند از نظر مضمون پس از اوستای کهن سروده شده است؛ اما از نگاه زبان و نگارش، کهن‌ترین بخش اوستای موجود است. به دلیل قدمت گاثا، گاهی از آن نیز با عنوان «اوستای کهن» یاد می‌شود.

– بخش سوم اوستا از نظر زمانی شامل یسنا (به استثنای هوم‌یشت که استثنائاً در میان یسناها قرار گرفته)، یشت‌های جدید، ویسپِرَد، وَندیداد (وِدیوداد) و خُرده اوستا است که همگی جزو اوستای نو به حساب می‌آیند. با این حال بسیاری از مضامین همین بخش‌های جدید نیز برگرفته و اقتباس شده از باورها و متون کهن است؛ اما این آمیختگی به حدی است که امکان تفکیک را امکان‌پذیر نمی‌سازد. به عنوان نمونه می‌توان از داستان جمشید در وندیداد نام برد که یکی از کهن‌ترین داستان‌ها و باورهای ایرانیان است، اما شکل نگارشی کهن آن کاملا دگرگون شده و تغییر اساسی یافته است.

در جهان هیچ نسخۀ دست‌نوشت کاملی از متن اصلی اوستا وجود ندارد. در سال 1886 میلادی، کارل فریدریش گِلدنِر (Karl F. Geldner) متن کاملی از اوستای موجود را بر اساس مطابقت چندین نسخۀ دست‌نوشتِ ناقص تهیه و منتشر کرد. این کتاب با نام اوستا- کتاب‌های مقدس ایرانیان (Avesta- The Secred Books of the Parsis) در اشتوتگارت آلمان منتشر شد. متن اصلی اوستا تاکنون در ایران تهیه و منتشر نشده است.

همانگونه که گفته شد در کتاب حاضر به «اوستای کهن» پرداخته شده است. اوستایی که هر چند نگارش آن جدیدتر است، اما سرایش آن به حدود چهار تا سه هزار سال پیش باز می‌گردد. توجه به این متن‌های کهن ما را تا حدودی با اندیشه‌ها و جهان‌بینی و آرزوها و رنج‌های پیشینیان و بخصوص باورداشت‌های آنان به پدیده‌های کیهانی آشنا می‌سازد.

یکی از ویژگی‌های مهم اوستای کهن، ریشه‌های نجومی بسیاری از باورها و نام‌های یاد شده در آن است. نگارنده کوشش کرده است تا در حد بضاعت و توانایی خود به این نکته مهم اما فراموش شده بپردازد و نشان دهد که باورهای سرایندگان و گزارندگان اوستا تا چه اندازه برگرفته از رویدادها و رخدادهای کیهانی بوده است. بی‌گمان این آغاز راه است و آرزومندم تا در آینده بتوان با یاری دوستداران اخترباستان‌شناسی ایرانی، متنی کاملتر و شایسته‌تر فراهم آورد.

مطالب این کتاب، پیش از انتشار، در تابستان سال ۱۳۸۱ و در جلسه‌های سخنرانی نگارنده در تهران، بازگو شده است.

همچنین بنگرید به:

الفبا و خط‌های باستانی فلات ایران

web analytics