آنچه که انسان بخاطر تجاوزهای همیشگی کشورگشایان نتوانست انجام دهد، اکنون میباید در صلح و آشتی به انجام رساند. (سرگئی تالستوف)
سرگئی پاولوویچ تالستوف (۱۹۰۷- ۱۹۷۶) یکی از بزرگترین و نامآورترین باستانشناسان و قومشناسان شوروی بود. او در سال ۱۹۳۸ یعنی در سن ۳۱ سالگی از سوی آکادمی علوم اتحاد شوروی به سرپرستی علمی هیئت کاوشهای باستانشناسی خوارزم برگزیده شد و سراسر عمر خود را در کویرها و شنزارهای خشک و سوزان جنوب دریاچه خوارزم (آرال) صرف کاوش و پژوهش در خوارزم باستان کرد و به هیچ موضوع دیگری نپرداخت.
کاوشها و مطالعات تالستوف در خوارزم به اندازهای گسترده و حیرتانگیز است که نام او با خوارزم عجین شده و مطالعات خوارزمشناسی بدون او معنا و مفهومی ندارد. دامنه جغرافیایی پژوهشهای او تقریباً برابر است با حوزه نامهای جغرافیایی اوستا در بند چهاردهم «مهر یشت» و نخستین فرگرد «وندیداد» یعنی: «خوارزم»، «سغد»، «نسا» و «مرو».
هیئت باستانشناسی زیر نظر تالستوف، یکی از بزرگترین هیئتهای کاوش و اکتشاف در جهانِ زمان خود بوده است. هیئت تالستوف را حدود بیست دانشمند باستانشناس، قومشناس، زبانشناس، زمینشناس و معمار، دهها کویرنورد و راهنمایان محلی، لشکری از افزارمندان و کارگران ساده و نیمه متخصص، چندین هواپیمای اکتشافی و دهها کامیون نفربر و ابزاربر، و بیشماری از پیشرفتهترین ابزارهای زمان خود همراهی میکرده است.
تالستوف در مدت حدود سی سال، سراسر سرزمین خوارزم را از زمین و هوا در مینوردد. بسیاری از محوطههای باستانی را برای نخستین بار شناسایی میکند و در آنها به حفاری می پردازد: حفاری در «توپراق قلعه»، مرکز شاهان محلی خوارزم در سدههای آغاز میلادی و کشف کاخها و دیوارنگارههای قابل قیاس با داستانهای سیاوش و افراسیاب در شاهنامه؛ تپه باستانی «جانباز قلعه» متعلق به هزاره ششم تا سوم پیش از میلاد؛ محوطه باستانی «یکه پارسان» از سده هشتم پیش از میلاد و کشف چندین نمونه از خط خوارزمی باستان در آنجا؛ همچنین حفاری در محوطههای باستانی «اورگنج»، «کهنه اورگنج»، «تاش قلعه»، و حوزههای تمدنی «کَلتَه منار» (منار کوتاه)، «تازه باغیاب»، «سویورغان»، «شریک رباط»، کرانههای دریاچه «سرقمیش» و بسیاری جاهای دیگر که یادکرد از همه آنها کار سادهای نیست. (نامگذاریها را تالستوف بر اساس نامهای مشهور محلی برای نخستین بار انجام داده و به همین شکل در باستانشناسی متداول شده است).
سِرگِئی پاولوویچ تالسْتوف، ۱۹۰۷- ۱۹۷۶
یافتههای تالستوف بیش از اندازه فراوان و گوناگون هستند: گونههای متنوعی از آثار هنری، تندیسهای آناهید و دیگر ایزدان و خدایان، دیوارنگارهها، خطهای باستانی، زینتافزار زنانه، نقوش کیهانی بر سفالینهها، نگارههای شاهانه و اسطورهای، و شبکههای آبیاری کهن و بزرگ خوارزم از حدود سه هزار سال پیش با صدها کیلومتر طول مجموع آنها. تالستوف گزارش کاوشهای خود را در کتابها و مقالههای فراوانی تهیه و منتشر کرده است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود.
اما یکی از مهمترین دستاوردهای تالستوف، کشف اثر باستانی مهمی در دلتای آمودریا و در ساحل راست یکی از بسترهای کهن آن است. این اثر «قوی قریلگان قلعه» (قلعه گوسفند داران) نام دارد و در نزدیکی توپراق قلعه واقع شده است. تالستوف در یک پرواز شناسایی آنرا مییابد و بزودی حفاریِ آنرا آغاز میکند. بنای قوی قریلگان قلعه با ۸۰۰۰ متر زیربنا و ۲۴۰۰ سال دیرینگی، به تمامی در زیر شنهای روان مدفون شده بود. عملیات کاوش پس از بیست سال تداوم، در سال ۱۹۵۸ یعنی پنجاه سال پیش به پایان میرسد.
یافتههای قوی قریلگان قلعه اهمیتی فراوان دارند: بیش از یکصد سفالینه با نوشتههایی به خط و زبان خوارزمی باستان؛ ابزارهای نجومی و قسمتی از کهنترین استرلاب شناخته شده در تاریخ بشری که به شکل لوحی سفالین ساخته شده و یادمانی از دانش دیرپای اخترشناسی در خوارزم و ماوراءالنهر است.
قوی قریلگان قلعه و رصدخانه مرکزی آن، عکس هوایی در پایان کاوش، سال ۱۹۵۸
تالستوف بر این باور بود که بنای مرکزی قوی قریلگان قلعه یک رصدخانه باستانی است. این دو یافته نجومی- رصدخانه و استرلاب- تالستوف را ترغیب کرد تا به مطالعه در آثار نجومی ابوریحان بیرونی که خود زاده و پرورده خوارزم بود، بپردازد و چند کتاب و مقاله نیز در باره او بنویسد. شخصیت ممتاز دانشی و آزمونگرایانه و غیرمذهبی بیرونی تأثیری شگرف بر تالستوف داشته است.
سرگئی تالستوف معتقد به فلسفه تاریخ مارکسیستی بود و آرمان او از مطالعات باستانشناسی و قومشناسی، بازسازی چشمانداز دورههای پیشرفت و تکامل جوامع انسانی بود. او اعتقاد داشت که عامل اصلی فروپاشی تمدنهای خوارزم، تغییرات سیاسی و جنگها و شبیخونهای قوای مهاجمی بوده که خود از تغییرات اقتصادی و تولیدی ناشی از توزیع منابع آب در منطقه ایجاد میشده است.
هر چند امروزه برخی از نظریات و نتیجهگیریهای تالستوف رد شده و یا در معرض تردید است، اما جایگاه ارزنده او به عنوان دانشمندی آغازگر، روشمند، آزمونگرا، صاحب سبک، کوشا و خستگیناپذیر که بر غنای باستانشناسی جهان افزوده، همواره گرامی داشته میشود.
هیچ جایگزینی برای نوری که مطالعات و روشنگریهای تالستوف بر تاریخ فراموش شده بشریت و فرهنگ ایرانی تابانده است، وجود ندارد.
همکاران و شاگردان او همچنان در پژوهشکده تاریخ جمهوری خودمختار «قره قالپاقستان» (نام فعلی و سیاسی سرزمین خوارزم)، پژوهشهای نیمهتمام او را ادامه میدهند.
تالستوف و دستیارش اُلِگا ویشنِوْسْکایا
در اینجا ترجمه فارسی نام برخی از آثار سرگئی تالستوف را میآورم (جای دریغ است که هیچکدام از این آثار در ایران ترجمه و منتشر نشدهاند):
شاهان خوارزم و خط خوارزمی در دوران باستان، ۱۹۳۸.
راهنمای آموزش زبان خوارزمی، ۱۹۳۹.
تاریخ سیاوشان خوارزم، ۱۹۴۵.
جشن سال نو در گاهشماری مسیحیان خوارزم، ۱۹۴۶.
سرآغازهای فرهنگ خوارزم، ۱۹۴۶.
خوارزم باستان، ۱۹۴۷.
یافتههایی از تمدن خوارزم باستان، ۱۹۴۹.
بیرونی و روزگار او، ۱۹۵۰.
بیرونی (مجموعه مقاله)، ۱۹۵۰.
گزارش کاوشهای باستانشناسی خوارزم، ۱۹۵۳.
مطالعات تازه در خوارزم، ۱۹۵۴.
یافتههای تازه از فن آبیاری در خوارزم، ۱۹۵۷
بیرونی و مسائلی در تاریخ خوارزم از دوران باستان تا آغاز سدههای میانه، ۱۹۵۷.
گزارش فعالیتهای هیئت باستان شناسی و قوم شناسی آکادمی علوم اتحاد شوروی در خوارزم، ۱۹۵۷.
تاریخ بیستساله هیئت باستانشناسی و قومشناسی در خوارزم، ۱۹۵۷.
ریزشگاه رودهای آمودریا و سیردریا، ۱۹۶۲.
گزارش کتیبههای خوارزمی «توک قلعه»، ۱۹۶۴.
سالیابی کتیبههای خوارزمی، ۱۹۶۴.
یافتههای تازه باستانشناسی در خوارزم در قیاس با تاریخ هند باستان، ۱۹۶۴.
«قوی قریلگان قلعه»، یادمان فرهنگی خوارزم باستان، ۱۹۶۷.
همچنین بنگرید به:
نسخه پیدیاف مقاله تقویم خوارزمی و مبدأ تاریخ خوارزم باستان از و. آ. لِوشیتس در پژوهشکده دستنویسهای شرقی آکادمی علوم روسیه
وبسایت جمهوری خودمختار قرهقالپاقستان
الفبا و خطهای باستانی فلات ایران