Skip to content
 

راهنمای خط‌های باستانی ایران و پیرامون آن

چکیده‌ای از کتاب در دست تهیه «راهنمای مختصر خط‌های باستانی ایران و پیرامون آن»

پیشگفتار

هدف اصلی این کتاب معرفی اجمالی خط‌ها و الفباهای رایج در تاریخ ایران است. بدین منظور که بتوان با مقایسه جداول و راهنماها و تصاویر این کتاب با خط‌ها و کتیبه‌هایی که روی آثار باستانی و بناها و سکه‌ها و ظرف‌ها و دیگر اشیای گوناگون درج و نوشته شده‌اند، پی به ماهیت آن خط برد.

این نکته را باید توجه داشت که علامت‌های نگارشی هر خطی در زمان‌ها و دوره‌های مختلف حیات خود به انواع و اشکال مختلفی کتابت می‌شده‌اند و برای یک حرف واحد از گونه‌های مختلف نگارشی بهره‌مند می‌شده‌اند. تشخیص این علامت‌ها یکی از دشواری‌های همیشگی قرائت خطوط باستانی است.

تفاوت دیگر در میان گونه‌های مختلف یک خط واحد بخاطر این بوده است که آیا قرار بوده متن آن روی پوست یا صفحه کاغذی و با قلم و مرکب نوشته شود و یا اینکه روی سنگ حجاری گردد. لازمه نوشتن خط بر روی سنگ این بوده که علامت‌های الفبایی فاقد انحناء بوده باشند و از خطوط مستقیم و زاویه‌دار برای نگارش آنها استفاده شود. در نتیجه، بسیاری از خطوط باستانی و بخصوص خط پهلوی دارای دو نوع تحریری و کتیبه‌ای بوده‌اند. اما خط‌های میخی فاقد نوع تحریری بوده‌اند و همیشه برای حکاکی روی سنگ یا آجر و مانند اینها بکار می‌رفته‌اند.

بجز خط‌های معمول و شناخته شده، تعداد زیادی خط‌های قراردادی وجود داشته‌اند که در واقع بصورت رمز میان دو نفر یا دو گروه بکار می‌رفته‌اند. امروزه عده‌ای هستند که با سوءاستفاده از این واقعیت، تعداد بسیار زیادی خط‌های تقلبی را با عناوینی همچون حروف رمزی و اسناد رمزی و قلم‌های نامرئی و علوم تعمیه و طلسمات و دیسقوریدس و ناسخ‌الرموز و امثال اینها معرفی می‌کنند که نتیجه‌ای جز باز شدن راه فریب و سوءاستفاده در بر نخواهد داشت.

خط ایرانی مقدم (خط عیلامی مقدم/ خط هندسی)

خط ایرانی مقدم با نام‌های خط عیلامی مقدم، خط ماقبل عیلامی، خط پیشاعیلامی و خط تصویری نیز نامیده می‌شود. خط ایرانی مقدم گونه‌ای از خط‌های آغازین است که در هزاره سوم قبل از میلاد (۵۰۰۰ تا ۴۰۰۰ سال پیش) پدید آمد. این خط را به این خاطر که برای نخستین بار در شوش و در حوزه تمدن عیلامی کشف شد، خط عیلامی مقدم یا خط ماقبل عیلامی نامیدند، اما بعدها نمونه‌های دیگری از آن در نواحی متفاوتی از ایران کشف شد.

این خط انواع مختلفی دارد و نمونه‌های به دست آمده از آن ظاهراً اسناد حسابداری و ثبت کالاها بوده‌اند. خط ایرانی مقدم متکی بر ثبت علائم ساده شده از اشکال و اشیا و حیوانات و جانوران است و به این خاطر نوعی خط تصویری دانسته می‌شود.

اما خط هندسی صخره‌ای، کهن‌ترین گونۀ خط ایرانی مقدم و نیز تاکنون کهن‌ترین خط شناخته شده در ایران است. از این خط تاکنون دو نمونه شناسایی و گزارش شده است. این دو نمونه که نگارنده برای نخستین بار آنها را شناسایی و منتشر کرده است، عبارتند از: کتیبه «کَن‌چرمی» در کوهستان‌های شمال بیجار، و کتیبه «کَفترلی» در دشت اخترآباد شهریار. هر دو نمونه پیدا شده از این خط بر روی صخره‌ها نوشته شده‌اند. نگارنده برای این نوع خط با توجه به شکل ظاهری و اشکال هندسی آن، نام «خط هندسی» را پیشنهاد کرده است. این خط را می‌توان نیای خط ایرانی مقدم دانست.

خط هندسی شکل تطور یافته و نهایی خط تصویری یا خط هیروگلیف است. این خط هنوز قابل قرائت و مطالعه نیست و بطور کامل رمزگشایی و خوانده نشده است. علامت‌های نگارشی خط هندسی ترکیبی از تصاویر و علائم مفهوم‌نگار هستند که دلالت بر آب، رود، کوه، جانوران قابل شکار، حیوانات درنده، سرپناه و دیگر مفاهیم پایه زندگی انسان شکارورز می‌کنند.

بنگرید به: «کتیبه کن‌چرمی» و «کتیبه کفترلی».

خط میخی فارسی باستان

خط میخی بطور عموم به خط‌هایی اطلاق می‌شود که شکل ظاهری آنها شبیه به میخ است. این نوع‌ از خط‌ها برای نگارش کتیبه‌ها و لوحه‌های گلی وضع شده است. مشهورترین خط‌های میخی عبارتند از: خط میخی سومری، خط میخی بابلی/ اَکَدی، خط میخی عیلامی، خط میخی آشوری، خط میخی اورارتویی و آخرین آنها که خط میخی فارسی باستان است.

خط میخی فارسی باستان به نوعی خط میخی اطلاق می‌شود که شاهان هخامنشی برای نوشتن آن بخش از کتیبه‌های خود که به زبان فارسی باستان بوده، بکار می‌برده‌اند. از نام اصلی این خط و زبان که در زمان خود بکار می‌رفته، اطلاعی در دست نیست و «فارسی باستان» اصطلاحی جدید و نادرست- اما متداول- برای این خط و زبان است. تمامی شواهد مکتوب به این خط به زبان فارسی باستان نوشته شده‌اند. این خط، نخستین خط الفبایی- هجایی است و در زمان داریوش یکم هخامنشی پدید آمده است. این خط از چپ به راست نوشته می‌شده و دارای ۳۶ حرف یا علامت الفبایی- هجایی، یک واژه‌جداکُن و هشت علامت اختصاری است. از ۳۶ حرف یا علامت موجود در خط فارسی باستان، سه علامت مصوت هستند و بقیه صامت‌هایی هستند که با یک مصوت همراه هستند.

خط میخی فارسی باستان صرفاً یک خط درباری بوده و هیچگاه توسط عموم مردم بکار نرفته است.

بنگرید به: «کتیبه مشهور داریوش در تخت‌جمشید».

خط آرامی

خط آرامی خطی متشکل از حدود ۲۲ حرف الفبایی است که در نیمۀ دوم هزاره یکم قبل از میلاد به عنوان خط فراگیر شرق باستان بکار رفت و شهرتی فراگیر یافت. بسیاری از خط‌های بعدی و از جمله خط پهلوی پارتی، خط پهلوی ساسانی، خط سُغدی، خط مانوی و خط فارسی- عربی ریشه در خط آرامی دارند و از آن الهام گرفته‌اند. خاستگاه و نحوه پیدایش و بانیان نخستین این خط نامعلوم است، اما تمامی مردمان شرق باستان در تکمیل و گسترش آن نقش داشته‌اند. نام آرامی نامی است که در دوره معاصر و با اقتباسی نه چندان صحیح از کتاب عهد عتیق (تورات) به این خط اطلاق می‌شود و نام اصلی آن نامعلوم است.

الفبای آرامی در تاریخ خط اهمیت زیادی دارد، چرا که تقریباً روی همه خط‌های خاورمیانه ردی از خود برجای گذاشته است. آرامی خط رایج در بین‌النهرین و بابل و سپس یکی از خط‌های رسمی هخامنشیان بود. خط آرامی برای نگارش زبان‌های آرامی، عبری، سریانی، نبطی، مندایی، مانوی، سغدی و پهلوی به کار می‌رفته ‌است.

خط و زبان آرامی در حکم خط و زبان بین‌المللی زمان خود بوده‌اند.

خط مندایی (خط صابئی)

خط مندایی یا خط صابئی یکی از خط‌های آرامی است که برخلاف خط آرامی، خصوصیات فونتیک را نیز داراست. این خط در میان منداییان یا صابئیان ساکن در خوزستان و بین‌النهرین متداول است. خط مندایی شامل ۲۳ حرف بدون نقطه است که از راست به چپ نوشته می‎شود. بعضی از حروف خط مندایی دارای چندین آوای مختلف است که تلفظ آنها بر اساس کلمه مشخص می‎شود.

مندائیان در کنار رودخانه های دجله، فرات و کارون در ایران و عراق زندگی می‌کنند و اصلی‌ترین رکن دینی آنان غسل تعمید است. آنان در ایران بخصوص در شهرهای اهواز، سوسنگرد، شوشتر و ماهشهر زندگی می‌کنند. صابئین پیروان حضرت یحی هستند و کتاب مقدس آنان «کنزا ربا» نامیده می‌شود.

گنزا ربا یا کنزاربا یا کنزه ربه (که در زبان مندایی معنای گنج بزرگ را می‌دهد) یکی از چندین کتاب مقدس مذهب مندایی است. کنزا ربا ۱۸ کتاب و ۶۲ سرفصل دارد و حدوداً ۷۰۰ صفحه است. این کتاب به صورت دست‌نوشته و شامل دو بخش مجزاست. متن عمودی اصلی که در سمت راست صفحات نوشته می‌شود، برای زندگان است و متن کوچکتر سمت چپ صفحات که وارونه (از پایین صفحه به بالا) نوشته می‌شود، در باره مردگان است. متن سمت راست شامل موضوعات مربوط به آفرینش هستی، دعا و مزمور و قصص است و متن وارونه سمت چپ با روح انسان و صعود آن به قلمرو روشنایی (نور) سروکار دارد. مندائیان معتقدند این کتاب نخستین کلام خداست که پس از آفرینش آدم توسط فرشته‌ای بنام هیبل زیوا ابلاغ شد و تا زمان پیدایش خط سینه به سینه نقل می‌شده‌ است.

خط سُغدی

خط سُغدی خطی است که با اقتباس از الفبای آرامیِ متداول در بین‌النهرین پدید آمده و دارای ۲۲ حرف الفبایی است. خط سُغدی در سرزمین سغد (ماوراءالنهر بعدی) و برای کتابت آثاری به زبان سغدی بکار می‌رفت. با اینکه قدمت زبان سغدی به زبان‌های اوستایی و فارسی باستان می‌رسد، اما خط سغدی در زمان‌های جدیدتر و همزمان با زبان پهلوی پارتی ساخته شد. خط سغدی را برای نگارش متون دینی بودایی، مانوی و مسیحی بکار گرفته‌اند، اما بیشتر متون بازمانده به این خط متعلق با بوداییان است. تعداد هُزوارش‌ها در خط سغدی بسیار کمتر از خط پهلوی پارتی و خط پهلوی ساسانی است.

الفبای سغدی بر گرفته از خط سریانی و از تبار خط آرامی است. متون بسیاری از این خط بر روی پاپیروس نوشته شده است. همچنین تعداد زیادی از نوشته‌های غیر دینی همچون متون حک شده روی سکه‌ها، سنگنبشته‌ها و اسناد و نامه‌ها به این خط نوشته شده‌اند. خط سغدی از چپ به راست نوشته می‌شد، ولی گاهی با تأثیر از خط چینی آنرا از بالا به پایین نیز می‌نوشته‌اند. با این تفاوت که در خط چینی نخستین سطر در سمت راست صفحه نوشته می‌شد و در سغدی نخستین سطر را در سمت چپ صفحه می‌نوشتند.

خط سغدی بعدها برای نگارش متون ترکی نیز بکار رفته و الفبای اویغوری باستانی و منچوری از الفبا و خط سغدی اقتباس شده است.

بنگرید به: «نامه‌های باستانی سغدی».

خط خوارزمی

خط خوارزمی یکی از خط‌های برگرفته از خط آرامی است که برای نگارش زبان خوارزمی بکار می‌رفت. این خط در سده‌های نخستین هجری جای خود را به خط فارسی- عربی داد. اسناد بازمانده از این خط که عموماً بر روی چوب و سفال نوشته‌اند در نواحی گوناگونی از خوارزم و بخصوص محوطه باستانی «یکه‌پارسان» در جنوب دریاچه خوارزم (آرال) پیدا شده است. خط خوارزمی در بین کوشانیان نیز متداول بود.

زبان خوارزمی، زبانی از خانواده زبان‌های ایرانی از شاخه شمالی زبان‌های ایرانی میانه شرقی است که تا اواخر قرن هشتم هجری در سرزمین خوارزم بکار می‌رفت و سپس زبان ازبکی جای آن را گرفت. این زبان هم‌خانواده زبان‌های سغدی، ختنی (سکایی)، اُسِتی (آسی) و پشتو و همچنین هم ردیف با برخی لهجه‌های ایرانی فلات پامیر است.

به نوشته ابوریحان بیرونی، زبان خوارزمی در دوره او زبانی زنده بوده‌ است. وجود عبارت‌های خوارزمی در متون قرن ششم و هفتم هجری نشان می‌دهد که بخشی از ساکنان خوارزم در این دوره با آنکه احتمالاً دوزبانه بوده‌اند، هنوز به این زبان سخن می‌گفتند.

در پنج قرن نخستین اسلامی، دانشمندان بسیاری از دیار خوارزم برخاستند که از محمد خوارزمی و ابوریحان بیرونی و ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشری ملقب به «فخر خوارزم» و مؤلف «مقدمه‌الادب» است که این اثر او حاوی بدنه اصلی واژگان موجود زبان خوارزمی است.

بنگرید به: «یادی از سِرگِئی تالستوف در هفتادمین سالگرد آغاز کاوش‌های باستان‌شناسی خوارزم».

خط الیمایی

خط الیمایی خطی با ۲۲ حرف الفبا بود که در سرزمین الیماییان بکار می‌رفت. کشور و حکومت الیمایی یکی از حکومت‌هایی بود که در دوره پارتیان یا اشکانیان در نواحی لرنشین و بختیاری‌نشین در شمال و غرب خوزستان کنونی به وجود آمد.

از میان رفتن قدرت هخامنشیان و دگرگونی ساختار قدرت در شرق نزدیک باستان پس از مرگ اسکندر منجر به پیدایش دولت‌های مستقل و نیمه مستقل شد. حکومت الیمایی یکی از حکومت‌های نسبتاً مستقلی بود که در آن منطقه پا گرفت و شهر ایذه که همان مالمیر باشد، پایتخت آن بود.

الیماییان که خاستگاه اصلی آنها کوه‌های شمال شرقی خوزستان و منطقه لرنشین آن بوده، از میانه‌های سده دوم پیش از میلاد به عنوان یک قدرت سیاسی مطرح شدند و با افزایش قدرت، قلمرو خود را به سمت دشت خوزستان گسترش داده و توانستند تا اوایل سدۀ سوم میلادی به حیات خود ادامه دهند.

حکومت الیمایی، خاستگاه حوادث تاریخی مهمی بوده و نقش فعالی در صحنۀ سیاسی و اقتصادی روزگار سلوکیان و اشکانیان داشته است. قدرت آنان در زمان سلوکی و اشکانی به آنجا رسید که شاهان این دوره به نبرد با آنها برخاستند.

موقعیت جغرافیایی سرزمین الیمایی و قرارگرفتن در خط سیر بازرگانی غرب به شرق و گسترش راه‌های بازرگانی، رونق اقتصادی و بازرگانی را برای الیمایی‌ها به دنبال داشته و موجب رشد و شکوفایی این دولت شده ‌بود.

الفبای خط مانوی

جدول برخی از حروف الفبای خط مانوی

خط مانوی

خط مانَوی خطی است که مانی یا پیروان او در سده سوم میلادی با اقتباس از خط سُریانی که در بین‌النهرین متداول بود، برای کتابت متون خود پدید آوردند. این خط برخلاف خط‌های پهلوی پارتی و پهلوی ساسانی بدون هُزوارش است و شکل حروف الفبای آن تا حد زیادی به خط فارسی- عربی شباهت دارد. آثار بازمانده به خط مانوی به زبان‌های پهلوی پارتی، پهلوی ساسانی، سُریانی، سُغدی، بلخی و زبان‌های دیگر نوشته شده است. مانویان در کتابت متون خود، صورت تاریخی لغات را نمی‌نوشتند، بلکه تلفظ زمان حاضر را می‌آوردند. خط مانوی حدود سی حرف دارد و دارای نقطه است. این خط به دلیل داشتن مصوت‌های کامل جزو خطوط با نظام آوایی دقیق است. خط مانوی مانند خط سُریانی واسط میان خط‌های آرامی و فارسی- عربی است.

ابن ندیم در کتاب الفهرست آن را «منانی» نامیده و درباره آن سخن رانده و برخی از حرف‌های آن را بازسازی نموده است. وی این خط را آمیزه‌ای از فارسی و سریانی می‌داند و شمار حرف‌های آن را نیز بیش از الفبای عربی می‌داند. به گفته وی مردم ماوراءالنهر و سمرقند نیز که در نوشته‌های دینی خود از این خط بهره می‌بردند، آن را خط دینی می‌نامیدند.

نمونه‌هایی از خط مانوی در شمال غربی چین و استان سین کیانگ که از سرزمین‌هایی بود که دین مانوی در آن رواج داشت، به دست آمده است. این خط برای نوشتن زبان‌های فارسی میانه، پهلوی پارتی، سغدی و گاه اویغوری بکار می‌رفت.

بنگرید به: «سرود مانوی انگد روشنان».

خط پهلوی

خط پهلوی به دو گونه خط پهلوی پارتی و خط پهلوی ساسانی تقسیم می‌شود. هر یک از آن دو خط نیز به دو زیرگونۀ خط تحریری و خط کتیبه‌ای تفکیک می‌شوند. زیرگونۀ اول بخاطر اشکال زاویه‌دار و حروف منفصل آن برای کتیبه‌نویسی مناسب می‌نمود و زیرگونۀ دوم به حروف متصل برای نوشته‌های عادی. هر دو زیرگونه‌ها از راست به چپ نوشته می‌شدند.

۱- خط پهلوی پارتی. این خط نام‌های بسیار دیگری نیز دارد: خط پهلوی اشکانی، خط پارتی، خط پهلوانی،  خط پَرثَوی،  خط پارتیک، خط پهلوی شمالی و خط پهلوی قدیم. این خط نوعی خط پهلوی است که اشکانیان با تغییرات لازم در خط آرامی پدید آوردند. این خط چهارده حرف الفبایی داشت و از نظر آوایی ناقص می‌نمود، چرا که برای تعدادی از صامت‌ها یک علامت یکسان وجود داشت.  از خط پهلوی پارتی نمونه‌های متعددی تا به امروز باز مانده است. که بخصوص عبارتند از آثار مکتوب مانویان و برخی از کتیبه‌های ساسانی که ترجمه‌ای به خط و زبان پارتی به همراه دارند. این خط بعدها به خط پهلوی ساسانی تغییر یافته است.

۲- خط پهلوی ساسانی. این خط نیز چند نام دیگر دارد: خط پارسیک، خط پهلوی جنوبی و خط پهلوی جدید. این خط نوعی خط پهلوی است که در زمان ساسانیان با تغییر در خط پهلوی اشکانی پدید آمد. این خط نیز چهارده حرف الفبایی داشت و از نظر آوایی ناقص می‌نمود، چرا که برای تعدادی از صامت‌ها یک علامت یکسان وجود داشت. از خط پهلوی ساسانی نمونه‌های متعددی تا به امروز باز مانده است که بخصوص عبارتند از کتیبه‌های ساسانی و متون مذهبی زرتشتیان. این متون عمدتاً در دوران اسلامی و در زمان خلفای عباسی نوشته شده‌اند و اغلب ترجمه‌ای به خط و زبان پهلوی پارتی به همراه دارند. خط پهلوی ساسانی بر چند قسم بوده و هر کدام کاربرد خاص خود را داشتند.

بنگرید به: «آیین مزدک به روایت دینکرد: تنها متن بازمانده از گفتگوی مزدکیان با روحانیت زرتشتی».

خط اوستایی (خط دین‌دَبیره/ خط زند)

نام اوستایی امروزه به خطی اطلاق می‌شود که مجموعه کتاب‌های اَوِستا بدان نوشته شده است. اوستا تنها اثر مکتوب بازمانده به این خط است. این خط را در زمان ساسانیان خط دین‌دَبیره (دبیره دینی/ خط دینی) می‌نامیدند. خط اوستایی در دوره ساسانی و در رقابت با خط مانوی و مانویانی که آثار مکتوب پدید می‌آورند، ابداع شد. خط اوستایی ۵۳ حرف دارد که از آن میان ۱۲ حرف به مصوت‌ها و چهار حرف به حروف ترکیبی صامت و مصوت اختصاص دارد. در نتیجه خط اوستایی از نظر آوایی دقیق است. این خط برخلاف خط پهلوی تحریری، به صورت حروف منفصل از یکدیگر و از راست به چپ نوشته می‌شود. خط اوستایی فاقد حرف و آوای «ل» است.

خط اوستایی همچون خط میخی فارسی باستان نوعی خط حکومتی و دینی بوده که برای نگارش متون دینی و درباری بکار می‌رفته است. این خط در میان عموم مردم کاربرد نداشته است.

بنگرید به: «اوستای کهن».

web analytics