وقتی دو سال از بهترین ایام جوانی خود را صرف بیگاریای به نام خدمت مثلاً مقدس سربازی میکردیم، تصور ما بر این بود که این وظیفهای شهروندی و رایج در تمامی کشورهای جهان است. اما بعدها که از القائات و تبلیغات رایج تا حدی خلاصی یافتیم، دانستیم که این بردگی نظامی و بهرهکشی ظالمانه از عمر و فرصتهای رشد یک جوان- به عنوان ارزشمندترین سرمایه هر کشوری- از زمان رضاشاه در ایران رسمیت یافته و امروزه به این شکل دائمی و اجباری و طولانی و بیدستمزد نه تنها در اغلب کشورهای جهان رایج نیست، که فقط در حدود ده کشور وجود دارد: ایران، ترکیه، سوریه، قبرس، مصر، کلمبیا، کره شمالی و دو-سه تای دیگر. در اکثر قریب به اتفاق کشورهای آسیایی، آفریقایی، آمریکایی و اروپایی جهان و از جمله در عراق، افغانستان، پاکستان و عربستان، سربازی اجباری نیست و مانند همه مشاغل دیگر بصورت اختیاری و در ازای دستمزد و دیگر حقوق مترتبه بر آن است. بخصوص هنگامی که بیگاری سربازی قابل خرید و معاوضه با پول باشد و در نتیجه فقط به محرومان و فرودستان جامعه منحصر شود، به ظالمانهترین شکل خود در میآید.
سرتیپ محمد آیرملو در خاطرات خود آورده است که سربازگیریای که سردار سپه (رضاشاه) پیریزی کرد، فقط شامل جوانان روستایی میشد و جوانان شهری- مگر به میل خود- از آن معاف بودند. در این کتاب همچنین آمده است که بسیاری از این جوانان بدون آنکه اصولاً با مفهوم «میهن» آشنا باشند، به خدمتکاری در خانه افسران و امرای ارتش گماشته میشدند و از آنان انواع سوءاستفادههای دیگر نیز به عمل میآمد.
بنگرید به: آیرملو، محمد، یادوارههای یک بچه قزاق- خاطرات سرتیپ آیرملو، تهران، ۱۳۸۸، صفحه ۶۷ تا ۷۲.
همچنین بنگرید به:
چگونگی پیدایش مرزهای سیاسی ایران و کشورهای خاورمیانه
میهن/ وطن چیست؟
گفتارهایی در باره تبعیض نژادی، وطندوستی، غرور ملی، و قربانی کردن انسان به پای کشور