صفحه اصلی و راهنمای مطالب موجود در باره چارتاقیها
شناسایی چارتاقیهای رومی | چارتاقی هایدنتور اتریش | چارتاقی کاپارای اسپانیا | چارتاقی ژانوس ایتالیا | چارتاقی مالبورگتو ایتالیا
نگارنده در ده سال گذشته به بررسی مناسبات خورشیدی در چارتاقیهای ایران و از جمله چارتاقیهای نیاسر، بتخانه، نویس، خیرآباد، کهک، خانهدیو، کرمجگان و خورآباد و حدود بیست چارتاقی دیگر پرداخت. در این بررسیها، پرده از راز ویژگیهای چارتاقیها و قواعد بکار گرفتهشده در آنها که در پیوند با زمان و حرکات سالانه و تغییرات میل محور خورشید بودند، برداشته شد و از کاربری و توانایی آنها به عنوان یک تقویم آفتابی و شاخص خورشیدی برای اندازهگیری زمان یا برای ثبت آیینی زمان در بنا آگاه شدیم.
اطلاق عنوان آتشکده بر چارتاقیهای ایران، پرده تیرهای بود که راه پژوهش و دسترسی به واقعیتها را میبست و پژوهشگران را تا حد زیادی گمراه مینمود. نظریه ملاحظلات خورشیدی چارتاقیهای ایران و پیوند آنها با حرکات سالانه خورشید که در سال ۱۳۸۰ توسط نگارنده اعلام شد، چشمانداز تازهای بود که واقعیتهای ملموس و مشاهدهپذیری در چارتاقیها را آشکار میساخت و همچنین موجب نگاهی تازه به عموم بناهای باستانی میشد.
این نگاه تازه را اخیراً عدهای از دوستداران اخترباستانشناسی ایرانی و بناهای تقویمی با همکاری و نظارت نگارنده دنبال کردند و گاه به نتایج نیکو و روشنگری رسیدند و یا با پشتکار و صبوری در حال تکمیل آن هستند.
اما پرسشی که در این میان پیش آمده بود، چنین بود که آیا در خارج از حوزه تمدن و فرهنگ ایران و به ویژه در میان بناهای باستانی رومی، مشابه چنین آثار و چارتاقیهایی وجود دارند یا خیر؟ و اگر وجود دارند، آیا تحت تأثیر دانش و فرهنگ ایرانی ساخته شدهاند و یا برعکس؟
این پرسشی بود که دوست پژوهشگر و کوشنده، آقای رضا اساسی- دانشجوی دکترای معماری دانشگاه مکگیل کانادا- با توجه به برخی آثار بازمانده از امپراتوری روم با نگارنده در میان نهاد و برای پایاننامهٔ تحصیلی خود بدان پرداخت و پس از مدتها مداومت و پیگیری، و ضمن اطلاعاتی که میفرستاد و نظرخواهیها و تبادل نظرهایی که میکردیم، به نتیجه شایستهای رسیدیم.
پیگیریها و مطالعات ما نشان میدهد که مناسبات خورشیدی با دقت قابل ملاحظهای در چارتاقیها/ تتراپیلون های (Tetrapylon/ Quadrifron) رومی نیز دیده میشود. اما در تاقنصرتهای (Triumphal arch) رومی چنین مشخصهای شناسایی نشد. هر چند که امکانی ضعیف در برخی از نمونهها ممکن است وجود داشته باشد. امکانی که نیاز به بررسی بیشتر و جامعه آماری افزونتر دارد.
اکنون با شناسایی تعدادی از چارتاقیهای غربی که بازماندهای از امپراتوری و تمدن روم هستند، میتوان اعلام نمود که موفق شدهایم نخستین چارتاقیهای با کاربری تقویمی و مناسبات خورشیدی را در خاک اروپا و در حوزه دریای مدیترانه با قطعیت شناسایی کنیم و تعدادی دیگر را نیز در دست بررسی داریم.
نگارنده بر این گمان است همانطور که ویژگیهای چارتاقیهای ایران موجب شناسایی چارتاقیهای رومی شد، متقابلاً ویژگیهای خاص چارتاقیهای رومی نیز به کمک آشکار نمودن نادانستهها و مجهولات چارتاقیهای ایرانی خواهد آمد.
موجب خوشوقتی است که در دهمین سالگرد اعلام نظریه مناسبات خورشیدی در چارتاقیهای ایران، گزارش مقدماتی این چارتاقیهای رومی را به مرور منتشر نماییم.