این گفتار نگارنده در کتاب «نوروزنامه»، ۱۳۸۶، صفحه ۱۶۸ تا ۱۷۱، نیز منتشر شده است.
چندی پیش نامهای از آقای آمالا سینگ، یکی از «پالاواییان» جنوب شبه قاره هند به دستم رسید. ایشان در نامه خود گفتهاند ما انجمنی هستیم که در زمینه مهاجرت احتمالی پالاواییان یا «تامیلیان» از ایران باستان به هندوستان و همچنین خاستگاه ایرانیِ پالاواییها تحقیق میکنیم. آنان بر این باورند که تاریخ گمشده و ریشه زبان تامیلی در سرزمین ایران نهفته است و حتی یکی از اعضای آنان به نام آقای دکتر لگاناتان، مدعی است که پیوندهایی را مابین زبان تامیلی و زبانهای ایرانی، سومری و عیلامی یافته است و حتی چنین میاندیشد که نام کشور سریلانکا بازماندهای از نام عیلام است. اعضای این انجمن ابراز علاقه کرده بودند که من با توجه به نکاتی که در کتاب «مهاجرت آریاییان و چگونگی آبوهوا و دریاهای باستانی ایران» در رد نظریه مهاجرت آریاییان از سرزمینهای شمالی، آوردهام؛ در این زمینه سخنانی برای آنان بازگو کنم. (گزیدهای از کتاب یادشده بالا به فارسی و انگلیسی در همان صفحه آمده و در گروه تاریخ تامیل نیز به نظرخواهی گذاشته شده است).
آقای سینگ همچنین گفتهاند که هدفشان شکستن افسانه هجوم آریاییان به هند و تقسیم مردمان آن سرزمین به دو تبار آریایی و پیشآریایی است. ایشان در پایان نامه خود گفتهاند که مطالعات آنان علاوه بر دستیابی به واقعیت، منجر به همبستگی و آشتی میان مردمان گوناگون خواهد شد.
از سوی دیگر، آقای بالا پیلایی عضو دیگر این انجمن، خلاصه مقالهای در این زمینه را فرستاده است که ترجمه فارسی آنرا برای آگاهی خوانندگان در ادامه میآورم.
با بهترین آرزوها برای آمالا سینگ و بالا پیلایی و گروه پژوهشی آنان، امیدوارم فرایند رو به گسترش پژوهش در زمینه خاستگاه ایرانیان و ایرانیتباران و رد نظریه اثبات نشده مهاجرت آریاییان از سرزمینهای شمالی، به نتایج بهتر و فراگیرتری دست یابد.
* * *
شواهد تاریخی، انسانشناختی و زبانشناختی جدید، بیانگر این است که سلسله «پالاوا» (Pallava) از تبار پارتیان بودهاند و نام پالاوا نیز صورتی دیگر از واژه شناخته شده سانسکریت «پَهلَوَه» (Pahlava) میباشد. دکتر کارنگی، پهلوهها را که در زبان فارسی «پهلویان» خوانده میشوند، مردمی میداند که به زبان پهلوی سخن میگفتهاند. پهلوی از جمله زبانهایی است که در ایران بدان تکلم میشده است. دکتر بولر نیز میگوید که پهلوه، که ایرانیان آنرا «پَهلَو» میخوانند، صورت تغییریافته «پَرثَوَه» است. باید به این نکته توجه نمود که در نسخه های متفاوت «پورانا»ها (Purana) که یکی از متنهای مذهبی آیین هندو است، برای نامیدن گروهی یکسان، در جایی از واژه پَهلَوَه، و در جای دیگر از پالاوا استفاده شده است. پالاواها آن دسته از پهلوها یا پهلویان بودهاند که هم پیمان با «سکا»ها و «کَمبوجَه»ها (Kamboja) به تدریج در طی سدههای دوم و یکم پیش از میلاد به درون شبه قاره نفوذ کردند و در سده های نخستین میلادی در جنوب و جنوب غربی هند مسکن گزیدند (ناحیه کمبوجهها در پاکستان امروزی است و با کشور کامبوج که ممکن است با هم همریشه باشند، اشتباه نشود). در «مَرْکِندیا پورانا» (Markendeya Purana) که یکی از پوراناها میباشد و نیز در «بْرهَت سَمهیتا» (Brhat Samhita) کتابی از هندوان از سده ششم میلادی، آشکارا شواهدی هست مبنی بر اینکه سکونتگاههای پهلوها و کَمبوجَهها در جنوب غرب هندوستان امروزی بوده است .
و. د. مَهاجان، در کتاب «هند باستان» (صفحه ۶۳۰) نقل کرده است که پادشاه «قَـنّوج» (Kanauj/ Kannauj) بنام «یَسووَرمَن» (Yasovarman) سلطنت در سده هشتم میلادی، با شاه «ماگَدهَه/ مَگَذَه» (Magadha) یکی از چهار پادشاهی بزرگ هند در زمان بودا، نبرد کرد. شاه «وَنگَه/ بنگال» (Vanga) را بکشت و به سواحل شرقی دست یافت. شاه «دکَن» (Deccan) را شکست داد و از کوهستان «مَلَیَه» (Malaya) گذشت. کوهستانی که به احتمال بر ساحل شرقی رودخانه «مَلَبار» (Malabar) و در جنوب «میسور» (Mysore) است. آنگاه به دریای جنوبی رسید و با «پارَسیکَه/ پَرَسیکَه»ها (Parasika) نبرد کرد. آنگاه از ساکنان کوهستان «غات»های غربی باج ستاند و سپس به سوی شمال راه سپرد تا به کرانههای رودخانه «ناربادا» (Narbada) رسید.
بر مبنای شاهدی که آمد، یک بخش از پهلوها (یعنی پارَسیکَهها) نیز پیشتر و در حدود ربع نخست سده هشتم در نواحی جنوبی هند ساکن بودهاند. پس چنین به نظر میآید که پالاواهای شهر «کانچی» (Kanchi) در واقع شاخهای از پهلویان ایرانی بودهاند؛ کسانی که در گذر زمان به کیش هندو در آمدند و پیرو آئین برهمنی شدند.
دانشمند فرانسوی ژرژ کوئیده، همچون خیلیهای دیگر، پالاواها را با ایرانیانِ پهلوی یکی میپندارد و همچنین نسبت نزدیکی میان پالاواهای کانچی و فرمانروایان کمبوجه در کشور کامبوج قائل است. این نکته حاکی از آن است که برخی خاندانهای متهور و ماجراجو از میان کمبوجههای هندی (که متحدان پهلوها بودند)، از راه دریا به هندوچین رفته، پادشاهی کمبوجه را در شمال «فونان» (Funan) و در حدود سدههای پنجم و ششم میلادی پی ریخته بودند.
همچنین منابع زبان باستانی «سینهالا» (Sinhala) یکی از زبانهای هندوایرانی که در سریلانکا متداول است، شواهدی از مراکز سکونت کمبوجهها با قدمتی تا اوایل سده سوم پیش از میلاد، به دست میدهند. در این منابع گفته میشود که در میان ۹۶ خاندان «مَراثاس» (Marathas) که در ناحیه «مَهاراشترا» (Maharashtra) میزیستهاند، خاندانی به نام «پَلَو» (Palav) نیز وجود داشته است. در این روایت نکتهای نهفته است و ما را بدانجا رهنمون میشود که شاید بخشی از پهلوها (یا همان پارسیکهها) در حوالی سده های پنجم و ششم میلادی و یا حتی زودتر از آن وارد جمعیت انبوه مهاراشترا شده و با آنها درآمیخته بودند. شواهد مکتوب و مستند بیانگر آن است که پارسیکهها و کمبوجهها در طی سدههای پسین میلادی، سرگرم تصرف نواحی هممرز و مجاور «مهاراشترا» بودهاند.
نشانی آقایان آمالا سینگ و بالا پیلایی، و همچنین گروه پژوهشی آنان در زمینه پالاوا و زبان تامیلی:
http://www.tamil.net
http://groups.google.com/group/Tamildom
amalasingh@gmail.com
bala@apic.net