Skip to content
 

نسل‌کشی‌های ایرانی در عصر اسلامی

از یعقوب لیث تا آقامحمدخان
با استناد به منابع تاریخی ایرانی، ادبیات فارسی، هنرها و میراث فرهنگی ایران

کتاب نسل کشی های ایرانی در عصر اسلامی نوشته رضا مرادی غیاث آبادیجوامعی که سیاسیون و مورخانش بیدادگران تاریخ را پرچمداران عظمت و استقلال و هویت ملی بنامند و اعمال ضدبشری آنانرا توجیه یا انکار یا پنهان کنند، به فاجعه‌آفرینان فرصت تکرار می‌دهند و به چرخۀ ظلم تداوم می‌بخشند.

نسل امروز به دروازه‌های روشن صلح و همزیستی و تفاهم بشری برای ساختن آینده‌ای بهتر و پرورش نسل‌هایی خوشبخت‌تر نخواهد رسید تا زمانی که به جهان‌گشایان و جنگ‌افروزان تاریخ خود مباهات کند و بدان‌ها بنازد و ببالد.

بیان و شناخت فجایع تاریخی موجب آگاهی از تجربه‌های بشری و پیشگیری از تکرار خواهد شد؛ اما «مال ما» دانستنِ کشورها و شهرهای تصرف شده، و «مال خود» دانستن دستاورهای علمی و فرهنگی دیگران، و «جواهرات ملی» دانستنِ اموال غارت شده، طرز فکر خطرناکی است که می‌تواند بشریت را تهدید کند.

متون تاریخی ایرانی و ادبیات حماسی فارسی آکنده از توصیف توأم با تحسین جنایت علیه بشریت هستند. در این منابع، سخنی از روزگار تلخ مردم و رسیدگی به رنج‌ها و مصائب آنان و یا ساخت بناهای عام‌المنفعه و فعالیت‌های علمی و عمرانی و اعمالی که مفید به حال جامعه و بشریت باشند، دیده نمی‌شود. اغلب هر چه هست، گزارش قدرت‌طلبی و وسعت مرزها و حمله و تجاوز و کشتار و شکنجه و غارت و بردگی و متلاشی شدن خانواده‌ها و شهرها و کشورها است.

آنچه «تاریخ پرشکوه» و «تاریخ پرافتخار» نامیده می‌شود، صرفاً برای پادشاهان و فاتحان و سرداران مهاجم، پرشکوه و پرافتخار بوده است. آنانی که کوهی از چشم در می‌آوردند، یا میل‌هایی از سر انسان‌ها برپا می‌کردند، و یا خانه‌های مردمِ در خواب را به آتش می‌کشیدند.

تاریخ برای توده‌های مردم ستمدیده «تاریخ پرافتخار» نیست، «تاریخ پرافتضاح» است. تاریخی مشحون از قساوت و مصیبت و آکنده از رنج و دردمندی. تاریخی که مردم بی‌پناه هیچ حضوری در آن نداشته‌اند جز برای غارت شدن و کشته شدن. کسانی که از «تاریخ پرافتخار» یاد می‌کنند، یا سیاسیون قدرت‌طلب و مترصد فرصت و بی‌اعتنای به انسان هستند که منافع خود را در نظر دارند، یا تاریخ‌فروشان صله‌گیرِ درگاه آنان که فجایع تاریخی را مسکوت می‌گذارند و توجیه و انکار می‌کنند، و یا اشخاص ساده‌دل و زودباور.

کتاب «نسل‌کشی‌های ایرانی در عصر اسلامی» در تداوم کتاب ممنوع‌الانتشار «باستان‌شناسی تقلب و رنج‌هاب بشری» و بخصوص بخش «نسل‌کشی‌های هخامنشی و ساسانی» در دست تألیف و تکمیل است. این کتاب به قتل‌عام‌های سراسری و جنایات سهمگین بشری که به دست ایرانیان یا بر روی ایرانیان و برخی مردمان دیگر در دوران پس از اسلام صورت گرفته، اختصاص دارد.

گزارش‌های این کتاب از زمان طاهر ذوالیمینین و یعقوب لیث صفاری و امیر اسماعیل سامانی و مرداویج زیاری و پسران بویه و سلطان محمود غزنوی و سلطان جلال‌الدین خوارزمشاه و چنگیزخان مغول آغاز می‌شوند و با امیر تیمور گورکانی و شاه اسماعیل و شاه‌عباس صفوی و نادرشاه افشار و کریمخان زند و آقامحمدخان قاجار ادامه می‌یابند. این کتاب ممکن است بطور مستقل منتشر شود و یا در صورت رفع موانع، در کتاب «باستان‌شناسی تقلب و رنج‌های بشری» ادغام گردد.

تصویر روی جلد: نمونه‌ای از شعر و ادبیات فارسی و هنر نگارگری ایرانی که به منظور توصیف و تحسین حمله و تجاوز به کشورهای دیگر بکار رفته‌اند. شرح بیشتر در گفتار «یازدهم سپتامبر و قتل‌عام مردم تفلیس».

لازم به توجه است که امروزه در قوانین و مقررات بسیاری از کشورهای جهان و تحت تأثیر مقاومت‌ها و خواست‌های اجتماعی، «انکار رویدادهای خشونت‌بار» عملی قبیح یا ممنوع و یا در مواردی عملی مجرمانه دانسته می‌شود.

همچنین بنگرید به:

ترویج باستان‌گرایی و جنگ‌افروزی در کتاب‌های درسی مدارس
قلم ستم‌پوش مورخان: استادان و دانشمندان در خدمت سلطه‌گری
جنبش جهانی ضد نژادپرستی و جهان‌گشایی، مرحله‌ای نوین در تاریخ بشری

web analytics