حمایت آمریکا و کشورهای غربی از مقامات و مسئولان اختلاسگر
۲۶ تیر ۱۳۹۸
اگر دزدی جرم است، مالخری و پناه دادن به دزد نیز طبق قوانین اعم کشورها عملی مجرمانه است. اگر آمریکا میخواهد ایران را تحریم کند، آیا بهتر نیست بجای تحریمهای اقتصادی که مردم بینوای ایران را هدف گرفته، آن مقامات دزدی را تحریم کند که همراه با خانواده و پولهای غارت کرده به آمریکا فرار میکنند؟ آیا بهتر و پسندیدهتر و انسانیتر نیست که غارتگرانی را تحریم کند و راه ورود آنان و اموالشان را ببندد که دارایی ربوده شده مردم ایران را به پناهگاه امن و مطمئنی به نام آمریکا و کانادا و انگلستان و سوئیس و چند کشور غربی دیگر میبرند و به آنان گرین کارت و انواع حق اقامت نیز اعطاء میشود؟
براستی آمریکا و برخی از کشورهای غربی از فساد گسترده داخل ایران ناراضی و بیزار هستند یا دقیقاً آنرا در جهت منافع خود میدانند و تلویحاً از آن پشتیبانی میکنند؟ حمایت از اشخاص و مقامات دزد و پناه دادن به آنان و مالخری از آنان کدام معنا را میتواند در بر داشته باشد؟
آیا بهتر نیست که رسانهها در کنار انتشار خبر اختلاسهای مقامات ایرانی، از کشورهایی نیز نام ببرند که به آنان پناه دادهاند و از آنان حمایت میکنند؟ آیا صحیحتر و کاملتر و بیطرفانهتر و منصفانهتر این نیست که در ادامه عبارت «فلان دزد از ایران فرار کرد» بگویند «فلان کشور به فلان دزد پناه داد»؟
اصولاً دزدیهای کلان در ایران به زیان کدام کشور و به سود کدام کشور است؟
تناقض دلبستن به قدرتهای استعماری و انبوه مسئولان دوتابعیتی
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷
عدهای هستند که برای تغییرات سیاسی در ایران به دخالت آمریکا و انگلیس دل بستهاند. این در حالی است که بنا به گزارش مورخه ۲۶ دی ۱۳۹۶ هیئت تحقیق و تفحص از مسئولان دوتابعیتی، دستکم یکصد نفر از مدیران ارشد کشور دارای تابعیت مضاعف آمریکا و انگلیس هستند.
رنج مردم ایران را متوقف کنید
۹ اسفند ۱۳۹۸
آقایان هیئت حاکمه آمریکا! تحریمهای ایران را لغو کنید. تحریمهایی که در این روزگار سخت، مردم بیگناه و بیپناه و تحت ستم ایران را گرفتار درد و رنج کرده است. پناه دادن به اختلاسگران و سرمایههای غارت شده مردم ایران را متوقف کنید. فروش جنگافزار و تجهیزات سرکوبگری به این منطقه ملتهب را متوقف کنید. تاریخ معاصر نشان داده است که در جهان امروز، هیچ رنجی نیست که به همه جهانیان سرایت نکند. سود حاصل از رنج دیگران، زیان فرداست. رنج مردم ایران را متوقف کنید.
Stop the suffering of Iranian people
To gentlemen of the US administration! Abolish the sanctions on Iran. These sanctions have only afflicted the innocent, suppressed people of Iran, in this period of calamity. Stop giving refuge to the looters and embezzlers of Iranian people’s national wealth. Stop selling armaments to this tumultuous region. Contemporary history has demonstrated that there is no suffering which does not spreads to the entire world. Today’s profits derived from others suffering will become tomorrow’s losses. Stop the suffering of Iranian people.
Reza Moradi Ghiasabadi
February 28, 2020
رسانههای خبری فارسیزبان خارج از کشور را دوستدار و دلسوز مردم ایران نمیدانم
۱۱ مهر ۱۴۰۰
رسانههای فارسیزبانِ جریان اصلی در خارج از کشور را دوستدار و دلسوز مردم ایران نمیدانم. آینده ایران با آنان ساخته نمیشود و ویرانتر میگردد. این رسانهها که عمدتاً با بودجه کشورهای استعماری و حمایت مالی نهادهای امنیتی و بیزینسهای سیاسی و تسلیحاتی و به قصد مهندسی افکار و سلیقۀ مردم و تقلیل خواستهای مردمی و کارگری منتشر میشوند، یک دروغ مؤثر و جهتدار و زیانبار را در میان صد راستِ بیاثر منتشر میکنند. آنان خنجری زهرآگین را در میان انبوهی از گلهای زیبا و معطر پنهان میسازند و به آرمان مردم و آینده بشریت آسیب میرسانند. پناه بردن از شر رسانههای داخلی به رسانههای خارجی، مثل پناه بردن از نیش عقرب به کام اژدهاست.
اگر نگارنده طی سالهای متمادی، درخواست مصاحبه برخی رسانههای داخلی و خارجی را پذیرفته و یا در میزگردها و جلسات مناظره و سخنرانی شرکت کرده است، هرگز این فعالیتهای روشنگرانه را به معنای تأیید خطمشی آن رسانهها نمیدانسته است. نگارنده از هنگاهی متوجه شد که هر دو گروه رسانههای داخلی و خارجی در انتشار اخبار و گزارشهای دروغین و افکارسازیهای مرتبط با میراث فرهنگی و تاریخ و باستانشناسیِ سیاسی و سلطهگری به نحو چشمگیر و حیرتانگیزی با یکدیگر همسویی و هماهنگی دارند و از انتشار واقعیتهایی که بیان میشود، بطور یکپارچه خودداری مینمایند و یا آنها را سانسور و حذف میکنند، از ادامه اینگونه مصاحبههای جهتدار خودداری کرد.
باراک اوباما و پذیرفتن نقش آمریکا در براندازی دولت مصدق
۱۸ خرداد ۱۳۸۸
دولت مردمی دکتر محمد مصدق در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ با کودتایی که آمریکا و سرویس اطلاعاتی بریتانیا در ایران (به سرپرستی شاپور ریپورتر) ترتیب دادند، سرنگون شد و یکی دیگر از فرصتهایی که ایرانیان برای برقراری حکومت دموکراتیک به دست آورده بودند، با دخالت آمریکا و انگلیس از بین رفت. از آن زمان، دولتهای مداخلهگر و حکومت پهلوی میکوشیدند تا منکر نقش آمریکا و بریتانیا در این واقعه شوند و کودتای ۲۸ مرداد را «قیام خودجوش مردمی» بنامند. تعدادی از نویسندگان و تاریخنویسان و سیاستبازان نیز از روی بیاطلاعی یا برای خوشخدمتی با آنان همدست شدند و کوشیدند تا این جنایت فجیعی که در حق یک ملت رنجدیده و ستمکشیده شده بود را منکر شوند و ننگ آنرا از دامان قدرتهای سلطهگر بزدایند.
پس از پنجاه سال از آن تاریخ، برخی از اسناد محرمانه وزارت امور خارجه بریتانیا از طبقهبندی خارج شد و منتشر گردید. اسنادی که به دخالت بریتانیا در کودتای ۲۸ مرداد اشاره داشت. سپس خانم مادلین آلبرایت- وزیر امورخارجه وقت آمریکا در زمان ریاست جمهوری بیل کلینتون- این دخالت ویرانگر را پذیرفت و از اینکه آمریکا فرصت طلایی دستیابی ایرانیان به دموکراسی را از آنان گرفته بود، عذرخواهی کرد. اکنون برای نخستین بار یک رئیس جمهور ایالات متحده، نقش آمریکا در براندازی حکومت مردمی دکتر مصدق را میپذیرد. باراک اوباما در سخنرانی خود در قاهره (۱۵ خرداد ۱۳۸۸) به صراحت میپذیرد که «ایالات متحده در دوران جنگ سرد، در سرنگونی دولتی نقش داشت که بطور دموکراتیک انتخاب شده بود». سخنرانی مهم و تاریخی اوباما را در اینجا ببینید و بشنوید(+) نمیدانم پس از این سخنرانی، آن دسته از تاریخنگاران و سیاستبازان ما دوباره به کدام لطائفالحیلی متوسل میشوند تا کودتای ۲۸ مرداد را خیزش خودجوش مردمی بنامند.
علاوه بر این، کمیته مجلس عوام بریتانیا از لندن خواسته است تا به منظور بهبود روابط دوجانبه خود با ایران به دخالت بریتانیا در سقوط مصدق اعتراف کند(+). سالهاست که عدهای از سیاستورزان و محققان در ایران برای بدست آوردن دل استعمارگران و همراهی با مقاصد نوین آنان، به دلجویی و توجیه اعمال دخالتگرانه و رفتارهای غیرانسانی آنان میپردازند. از جمله آنکه در باره اردشیر و شاپور ریپورتر(+) دست به سکوت میزنند و یا کودتای ۲۸ مرداد را اصولاً کودتا نمیدانند و ادعای دخالت بریتانیا و آمریکا در آن را تصورات «دایی جان ناپلئونی» یا «توهم توطئه» قلمداد میکنند. دو اصطلاحی که شیوع آنها نیز نتیجه توطئهای استعماری بوده است. این در حالی است که در این اواخر دستکم سه بار شخصیتهای برجسته و نهادهای رسمی آمریکا و انگلیس بر این دخالتها صحه گذاردند و حتی خواستار عذرخواهی از مردم ایران شدند.
انتشار اسناد رسمی طراحی کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ توسط سیا
سلسله برنامههای رادیو فردا برای بررسی وقایع ۲۸ مرداد ۳۲
زمینهچینی CIA برای سرنگون کردن محمد مصدق
کمک مالی آمریکا به احزاب پانایرانیستی برای همکاری در کودتای ۲۸ مرداد و سرنگونی دولت دکتر مصدق
۱۱ شهریور ۱۳۹۷
انتشار اسناد جدید از کودتای آمریکایی-بریتانیایی ۲۸ مرداد، حاکی از آنست که آمریکا برای کسب همراهی در سرنگونی دولت مصدق، مبالغ کلانی را به عدهای از روحانیون و احزاب ناسیونالیستی و پانایرانیستی مثل حزب سومکا و حزب آریا پرداخت کرده است. این واقعیات بار دیگر نشان از آن دارد که دکتر محمد مصدق و دولت او، نه یک ناسیونالیست یا ملیگرا یا پانایرانیست، که صرفاً مردی وطندوست و مردمدوست بوده و اتفاقاً این ناسیونالیستها، پانایرانیستها و امثال دیگر احزاب نازیستی و نژادپرستی بودهاند که برای سرنگونی دولت او از دول متخاصم پول میگرفتهاند تا به آرمان او و به آرمان پیشرفت و ترقی کشور و «به ایران» خیانت کنند. نام کامل حزب سومکا «حزب سوسیالیست ملی کارگران ایران» بوده است. اقتباس کاملی از حزب نازی آلمان که نام کامل آن «حزب ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان» بوده است. میبینیم که چگونه نامها و مفاهیم جذاب و معارض با فاشیسم را به منظور خوشایند مردم و زحمتکشان بر روی یک حزب نازیستی نهادهاند. حتی آرمهای احزاب پانایرانیست و سومکا و آریا نیز با حزب نازی شباهت بسیار دارند.
نیز بنگرید به: «رفتار شائبه برانگیز و هیتلرگونه پان ایرانیست ها در خوزستان».
ریچارد کاتم و کتاب ناسیونالیسم در ایران، شورای روابط خارجی آمریکا و تلاش برای تقویت ناسیونالیسم در ایران
۲۲ فروردین ۱۳۹۰
آقای ایلار برمن- پژوهشگر شورای روابط خارجی آمریکا- پیشنهادی مبنی بر تقویت و تأکید بر ناسیونالیسم (ملیگرایی) در ایران به عنوان یک «ایدئولوژی بسیار نیرومند» و «جایگزین» به دولت آمریکا داده است.
پرسشی که متعاقب ایده آقای برمن در ذهن ایجاد میشود این است که چرا قدرتهای بزرگ در یکی- دو قرن اخیر همواره به دنبال تثبیت نوعی ایدئولوژی در ایران و دیگر کشورهای منطقه بودهاند؟ چرا هنگاهی که موضوع ایران مطرح میشود، عملاً تبلیغ ایدئولوژیها جای دموکراسی و مردمسالاریِ محبوب غرب را میگیرند؟ چرا از قبل بجای اراده مردم تصمیم گرفته میشود و این تصمیم با تبلیغات وسیع رسانهای به مردم تحمیل میگردد؟
نظرات آقای برمن چه ارتباطی با گرایش جدید و شدید دولت وقت ایران در تبلیغ ناسیونالیسم و کورشپرستی دارد؟ و در آخر اینکه، چرا ما ایرانیان از این چرخه مکرر تغییر ایدئولوژیها در یک قرن اخیر درس نمیگیریم؟
تبلیغ ناسیونالیسم در ایران توسط استعمارگران و بخصوص آمریکاییان سابقهای دیرینه دارد. برای نمونه، ریچارد کاتم- جاسوس سیا و یکی از عوامل اجرایی آمریکا در کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت دکتر مصدق که در سال ۱۳۵۷ نیز در نوفل لوشاتو با آیتالله خمینی دیدار کرده بود- مؤلف کتابی با عنوان «ناسیونالیسم در ایران» است. او در این کتاب چنان با باورنکردنیترین شگردها و لفاظیها در پوست پژوهشگر بیطرف و مستقل دانشگاهی و دلسوز ایران فرو رفته است که به وهم و باور آدمی نمیرسد این شخص تا چه اندازه به ایران و آینده ایران و سرنوشت مردم ایران خیانت کرده است. او در مقدمه چاپ فارسی کتاب نوشته است: «ناسیونالیسم ایرانی تبلور اشتیاق مردمی است که میخواهند امکان ابراز آزادانه خواستهای خود را داشته باشند و نیز میخواهند این شور و شوق از سوی دیگران نیز به رسمیت شناخته شود». یعنی گستاخی تا این اندازه!
کاتم، ریچارد، ناسیونالیسم در ایران، ترجمه فرشته سرلک (ظاهراً اسم جعلی)، نشر گفتار، تهران، ۱۳۷۱.
Cottam, Richard W., Nationalism in Iran, University of Pittsburgh Press, 1979.
نیاز سرمایهداری جهانی به جنگ و ویرانی در خاورمیانه
۱۷ شهریور ۱۳۹۷
منافع امپریالیسم و سرمایهداری جهانی اقتضاء میکند تا کشورهای خاورمیانه که در سالهای اخیر زرادخانههای خود را لبریز از جنگافزارهای ویرانگر و تسلیحات کشتار جمعی کردهاند، اکنون به بهانههای واهی و به نام مذهب و ناسیونالیسم به جان یکدیگر بیفتند و برای چندمین بار دست به کشتار و ویرانی یکدیگر بزنند.
منافع آنها اقتضاء میکند تا سلاحهایی که کشورهای خاورمیانه به تشویق کشورهای غربی از آنان خریداری کرده و به تحریک همانها بسوی هم نشانه رفتهاند، اکنون و پس از چرخه مکرر و پر سود «تخریب-بازسازی» شلیک شوند و نیازهای تازهای را برای خریدهای هنگفت بعدی فراهم کنند. اقتضاء میکند که جنگها تا جای ممکن و تا حد لازم طولانی و فرساینده شوند. اقتضاء میکند که هیچ جنگی بهرغم پیروزیهای موقتی و نوبتی یکی از طرفین، پیروز نهایی نداشته باشد و هر شهر و ناحیهای بارها میان طرفین درگیر «فتح شود» و «آزاد گردد».
در این حالت، هم سلاح بیشتری به مصرف میرسد و هم تأسیسات زیربنایی بیشتری ویران میگردد و خانهها و کارخانههای بیشتری از هم فرو میپاشند. هر ماشهای که از سوی هر یک از طرفین منازعه شلیک شود و هر بمبی که منفجر گردد، به منزله وجه نقدی است که به حساب سلطهگران و بازیگردانان جنگ واریز میشود.
اکنون وقت آن رسیده تا شبکههای تبلیغاتی و رسانههای گروهی با نقل مکرر سخنان تحریکآمیز و نفرتانگیز و برنامهریزی شده عدهای از سیاسیون، مذهبیون، نظامیان، کارشناسان، مفسران، مورخان، ملیگرایان، باستانپرستان و امثال دیگر جنگافروزانی که در لباسهای مختلف مستتر شدهاند، جوامع احساساتی و تحریکپذیر خاورمیانه را برای آغاز یک سلسله «جنگهای مقدس» دیگر آماده کنند. تجارب تاریخی نشان داده که این جوامع هیچگاه به ابراز نگرانیها و هشدارها توجهی نکرده و به راه سیاه و مرگبار خود رفتهاند.
اقتصاد سرمایهداری نیاز به خون دارد.
ویرانی ایران و آبادانی آمریکا
۷ تیر ۱۳۹۸
جنگ میان ایران و آمریکا- که در صورت وقوع، عملاً جنگ میان ایران با عربستان سعودی و امارات متحده عربی و چند کشور دیگر خواهد شد- یک نتیجه بیشتر نخواهد داشت: «ویرانی ایران و آبادانی آمریکا». مخارج هنگفت ناشی از جنگ، سهم ایران خواهد بود و درآمد هنگفت ناشی از جنگ سهم آمریکا. تلفات و فجایع گسترده انسانی همراه با نابودی بنیادهای اجتماعی، صنعتی و اقتصادی همهجانبه، سهم ایران و چند کشور خاورمیانه خواهد بود؛ و رونق اقتصادی همراه با رفاه اجتماعی، سهم آمریکا و دیگر کشورهای استعماری. مصرف خونبار و ویرانگر اما بینتیجه و بیحاصل تسلیحات و زرادخانههای عظیمی که کشورهای تحریکپذیر و آلت دست به قیمت گزاف از آمریکا و اروپا خریداری کرده و به تحریک همانها نیز به سوی همنوعان خود شلیک میکنند، هیچ حاصلی نخواهد داشت جز ویران کردن خود و آباد کردن آمریکا و استعمار جهانی. استعماری که در زمان جنگ و پیش از آن از راه فروش اسلحه و تحریمهای اقتصادی ضدبشری درآمد خواهد داشت و در زمان پس از جنگ از راه بازسازی تأسیسات و زیرساختهایی که با جنگافزارهایی نابوده شدهاند که خود به کشورهای استعمار زده فروخته بودهاند. آمریکا و همپیمانان آن، هم ابزار ویرانی را به طرفین جنگ میفروشند و هم هزینه بازسازی ویرانهها را از آنان میستانند. جنگ در منطقه به نفع هیچکس نیست جز به نفع کشورهای جنگفروش و جنگافروزی که خود را مدافع حقوق بشر نیز میدانند.
خطر جنگ جدی است و بر همه انسانهای شریف و آزاده و صلحدوست و نگران آینده بشریت است که در حد توان خود و از هر تریبون و امکانیت و قابلیتی که دارند، در باره عواقب جنگ بگویند و بنویسند و روشنگری کنند. بخصوص در قبال برخی افراد و رسانههای ایرانی خارجنشین و فرصتطلب و منفعتطلبی که در همراهی با جنگافروزان آمریکایی بیش از همه بر طبل جنون جنگ میکویند و تنوری را داغ نگاه میدارند که در نهایت همه را میسوزاند.
آیندگان بیتفاوتی امروزیان را نخواهند بخشید.
بمبافکنهای نجاتبخش آمریکایی
۱۰ شهریور ۱۳۹۷
دریغا که عدهای از ایرانیان عمدتاً فرنگنشین، آرزوها و آرمانهای خود را سوار بر بمبافکنها و تحریمهایی میبینند که قرار است ایران را گلباران و عطرافشان کنند. ملتی که تاریخ نمیداند و نمیخواهد که بداند، محکوم به تکرار مکرر فجایع تاریخی است. دلبستن به آمریکاییهای نجاتبخشی که قرار است سوار بر بمبافکنهای خود، آزادی و رفاه و عدالت و دموکراسی به همراه بیاورند، از نوع دلبستن ایرانیان به ضحاک است که فردوسی به شیوایی آنرا نقل کرده است.
آنچه در تاریخ سراغ داریم و از آن میآموزیم، دخالت آمریکا در براندازی حکومتهای مردمسالار و ضداستعماری بوده است؛ مثل براندازی دولت دکتر محمد مصدق در ایران و چندین دولت مردمی دیگر در آمریکای لاتین و روی کار آوردن حکومتهای به ظاهر مستقل و در باطن مزدور و دستنشانده. در کجای تاریخ سراغ داریم که آمریکاییها در جایی از این دنیای بزرگ، آورنده و احیاءکننده آزادی و رفاه و عدالت و دموکراسی بوده باشند؟ در ویتنام یا در شیلی؟ اگر به عادت همیشگی خود، تاریخ را فراموش کردهایم، لااقل وقایع سالهای اخیر را که فراموش نکردهایم. محصول دخالت آمریکا در لیبی و عراق و افغانستان و بسیاری جاهای دیگر چه چیزی جز ویرانی و بیماری و بیچارگی و گرسنگی و ظلم و ناامنی و قتل و غارت و تجاوز و کشتار بوده است؟
میلای، نمونهای دیگر از حقوق بشر و آزادیخواهی آمریکایی
۸ دی ۱۳۹۷
میگویند گناه رعیت پرصدا و گناه ارباب بیصداست. از همین روی است که کمتر کسی نام کشتار «میلای» را شنیده و یا به آن اهمیت میدهد؛ چرا که کشتار میلای توسط ارتش آمریکا انجام شده است.
میلای نام یکی از چند روستای ویتنام است که در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۴۶ یکی از سیاهترین و خونبارترین جنایات بشری در آنجا اتفاق افتاد. نظامیان «متمدن» آمریکایی که به منظور «نجات» و «آزادی» ویتنام بدانجا لشکر کشیده بودند، به میلای و چند روستای دیگر هجوم میبرند و تمامی ساکنان آن ناحیه را که اغلب زن و کودک بودند، پس از تجاوز همگانی و شکنجه و آزار بیرحمانه، به فجیعترین شکلی به قتل میرسانند. درندهخویی نظامیان ارتش آمریکا بحدی بود که وقتی همه انسانهای بیپناه را کشتند و دیگر کسی زنده نمانده بود، شروع به کشتار چهارپایان و دیگر حیوانات کردند.
بعدها دادگاههای فرمایشی و فرمالیته ایالات متحده به این جنایت هولناک رسیدگی کردند و تمامی متهمین بجز یکنفر تبرئه شدند. آن یک نفر نیز به دستور ریچارد نیکسون از زندان آزاد گردید.
از جنگ بگوییم
۱۵ شهریور ۱۳۹۶
دیوید سیمور (۱۹۱۱-۱۹۵۶) عکاس لهستانی و از مؤسسان آژانس عکس مگنوم بود. او عکاسی انسانگرا و مخالف جنگ بود که فعالیتهای هنری و اجتماعی خویش را صرف ابراز مخالفت با جنگ و نشان دادن چهره کریه آن کرد. او سعی میکرد در عکسهای خود سرنوشت غمانگیز کسانی را نشان دهد که «قربانیان سرنوشت» بودند و بدون اینکه خود خواسته باشند، درگیر جنگ و نابسامانی ناشی از آن شده بودند. کتاب «از جنگ بگوییم» یکی از آثار مهم و مشهور اوست که در ایران نیز در نهایت سادگی و بیپیرایگی ترجمه و منتشر شده است (سیمور، دیوید، از جنگ بگوییم…، ترجمه ریاحی-برکت، انتشارات روشنه، ۱۳۶۳) این فعال بشردوست و ضدجنگ در سن ۴۵ سالگی و در حین عکاسی، بر اثر رگبار مسلسل جنگجویان کشته شد. صفحه آخر کتاب دورنمایی است از بچههایی که در میان ویرانههای ناشی از جنگ در حال بازی عموزنجیرباف هستند. مؤلف در کنار آن نوشته است: «دنیا را با ما قسمت کنید. نگذارید نیکی از دست برود». بایگانی عکسهای دیوید سیمور را در آژانس مگنوم ببینید.(+)
شاهکارهای عکاسی ضدجنگ که تکرار ناپذیرند
۷ مرداد ۱۳۹۳
عکسی از خانم فرانسواز دمولدر (Françoise Demulder) عکاس شجاع و جسور که در سال ۱۹۷۶ در جنوب لبنان گرفته شده و در همان سال برنده بهترین عکس خبری وردپرس فتو شده است. نگاه او به لحظات تکاندهنده آتش و جنگ و خشونت و دردمندیها و استغاثه انسان غیر قابل توصیف است. صحنه التماس و استغاثه یک زن آواره فلسطینی به شبهنظامیان مهاجم و نقابدار در میان دود و خون و آتش و فرار. در طی آن چند روز هزاران نفر از آوارگان فلسطینی قتلعام شدند.
همچنین بنگرید به:
آریاگرایی و نسلکشی فرهنگی به بهانه گسترش زبان فارسی و وحدت ملی
ناسیونالیسم چیست؟ و تفاوت میان ملیگرایی و میهندوستی
تمسخر نظریه توطئه
گفتارهایی در باره تبعیض نژادی، وطندوستی، غرور ملی، و قربانی کردن انسان به پای کشور