اگر دزدی جرم است، مالخری و پناه دادن به دزد نیز طبق قوانین اعم کشورها عملی مجرمانه است. اگر آمریکا میخواهد ایران را تحریم کند، آیا بهتر نیست بجای تحریمهای اقتصادی که مردم بینوای ایران را هدف گرفته، آن مقامات دزدی را تحریم کند که همراه با خانواده و پولهای غارت کرده به آمریکا فرار میکنند؟ آیا بهتر و پسندیدهتر و انسانیتر نیست که غارتگرانی را تحریم کند و راه ورود آنان و اموالشان را ببندد که دارایی ربوده شده مردم ایران را به پناهگاه امن و مطمئنی به نام آمریکا و کانادا و انگلستان و چند کشور غربی دیگر میبرند و به آنان گرین کارت و انواع حق اقامت نیز اعطاء میشود؟
براستی آمریکا و برخی از کشورهای غربی از فساد گسترده داخل ایران ناراضی و بیزار هستند یا دقیقاً آنرا در جهت منافع خود میدانند و تلویحاً از آن پشتیبانی میکنند؟ حمایت از اشخاص و مقامات دزد و پناه دادن به آنان و مالخری از آنان کدام معنا را میتواند در بر داشته باشد؟
آیا بهتر نیست که رسانههای استعماری در کنار انتشار خبر اختلاسهای مقامات ایرانی، از کشورهایی نیز نام ببرند که به آنان پناه دادهاند و از آنان حمایت میکنند؟ آیا صحیحتر و کاملتر و بیطرفانهتر و منصفانهتر این نیست که در ادامه عبارت «فلان دزد از ایران فرار کرد» بگویند «کانادا به فلان دزد پناه داد»؟
اصولاً دزدیهای کلان در ایران به زیان کدام کشور و به سود کدام کشور است؟ آیا آن عده از ایرانیان مقیم آمریکا که در گوشه امن نشسته و از حمله نظامی آمریکا به ایران و تحریم اقتصادی شدیدتر علیه ایران حمایت میکنند، شرافت انسانی را چگونه و در کجا آموختهاند و برای آینده خود نزد این مردم محنت کشیده چه تصوری دارند؟
تناقض دلبستن به قدرتهای استعماری و انبوه مسئولان دوتابعیتی
۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۷
عدهای هستند که برای تغییرات سیاسی در ایران به دخالت آمریکا و انگلیس دل بستهاند. این در حالی است که بنا به گزارش مورخه ۲۶ دی ۱۳۹۶ هیئت تحقیق و تفحص از مسئولان دوتابعیتی، دستکم یکصد نفر از مدیران ارشد کشور دارای تابعیت مضاعف آمریکا و انگلیس هستند.
رسانههای خبری فارسیزبان خارج از کشور را دوستدار و دلسوز مردم ایران نمیدانم
۵ شهریور ۱۴۰۰
اغلب رسانههای خبری فارسیزبان خارج از کشور را دوستدار و دلسوز مردم ایران نمیدانم. آینده ایران نه تنها با آنان ساخته نمیشود، که ویرانتر میگردد. این رسانهها که عمدتاً با بودجه کشورهای استعماری و با حمایت مالی نهادهای امنیتی و بیزینسهای سیاسی و تسلیحاتی و به قصد مهندسی افکار و سلیقۀ مردم و تقلیل خواستهای مردمی و کارگری منتشر میشوند، یک دروغ مؤثر و جهتدار و زیانبار را در میان صد راستِ بیاثر منتشر میکنند. آنان خنجری زهرآگین را در میان انبوهی از گلهای زیبا پنهان میسازند و به آرمان مردم و آینده بشریت آسیب میرسانند. چنانکه دولتهایشان نیز از مقامات و مسئولان اختلاسگر حمایت میکنند. پناه بردن از شر رسانههای داخلی به رسانههای خارجی، مثل پناه بردن از نیش عقرب به کام اژدهاست.
برای نمونه بنگرید به تبلیغ و ترویج دخانیات در رسانههای فارسیزبان در اواخر صفحه «کتابها و فیلمها و رسانههای بدآموز».
اگر نگارنده طی سالهای متمادی، درخواست مصاحبه برخی رسانههای داخلی و خارجی را پذیرفته و یا در میزگردها و جلسات مناظره و سخنرانی شرکت کرده است، هرگز این فعالیتهای روشنگرانه را به معنای تأیید خطمشی آن رسانهها نمیدانسته است. نگارنده از هنگاهی متوجه شد که هر دو گروه رسانههای داخلی و خارجی در انتشار اخبار و گزارشهای دروغین و افکارسازیهای مرتبط با میراث فرهنگی و تاریخ و باستانشناسیِ سیاسی و سلطهگری به نحو چشمگیر و حیرتانگیزی با یکدیگر همسویی و هماهنگی دارند و از انتشار واقعیتهایی که بیان میشود، بطور یکپارچه خودداری مینمایند و یا آنها را سانسور و حذف میکنند، از ادامه اینگونه مصاحبههای جهتدار خودداری کرد.
همچنین بنگرید به:
کودتای 28 مرداد و کمک مالی آمریکا به احزاب پانایرانیستی
نیاز سرمایهداری جهانی به جنگ و ویرانی در خاورمیانه
استعمار و جنبشهای سیاسی در جوامع کمهوش
ریچارد کاتم و کتاب ناسیونالیسم در ایران، شورای روابط خارجی آمریکا و تلاش برای تقویت ناسیونالیسم در ایران
تمسخر نظریه توطئه