در جوامع رو به انحطاط، تعداد کتابهای زیانبار و خطرناک بسیار بیشتر از کتابهای مفید و آموزنده است. کتابهایی که در همراهی با فیلم و دیگر آثار مثلاً فرهنگی و هنری، سلامت جامعه و آینده انسان را هدف میگیرند. افزایش انتشار کتابهای مضر، ارتباط مستقیمی با انحطاط فکری و ادراک جامعه دارد. در جامعهای که فساد و تباهی همه اندامهای آنرا از آب و خاک و هوا و نان و غذا و دارو و درمان و مدرسه و دانشگاه و ادارهجات و دیگر مناسبات انسانی و اجتماعی در برگرفته است، فساد کتاب چندان به چشم نمیآید و چندان مهم جلوه نمیکند.
دستۀ شاخصی از کتابهای خطرناک شامل کتابهای مروج نژادپرستی و ناسیونالیسم و بخصوص «کتابهای استعماری» میشود. کتابهایی که به منظور توجیه و تطهیر استعمار و تسلیم در برابر آن نوشته میشوند و با حمایت و تبلیغات گسترده رسانههای کشورها و حکومتهای سلطهگر به عنوان کتابهای مهم و برجسته به افکار عمومی و به ویژه به نسل رو به رشد معرفی میشوند. نمونه شاخص و معروفی از کتابهای استعماری که برای شستشوی مغزی کودکان و نوجوانان تهیه شده و در سراسر جهان به زبانهای مختلف منتشر گردیده، مجموعه کتابهای «ماجراهای تنتن» هستند که تاکنون موجبات اعتراضها و واکنشها و تظاهرات وسیع ضداستعماری در سراسر جهان را به همراه داشته است. جالب است که کتابهای استعماری در ایران نه تنها موجب مخالفت و واکنشی نمیشوند، که حتی انتشار و استقبال از آنها بیش از کشورهای دیگر صورت میپذیرد.
برخی از فرهنگنامهها و دانشنامهها و دائرهالمعارفهای مخصوص کودکان و نوجوانان که در دههها و سالهای اخیر به فراوانی منتشر میشوند، نمونههای شاخص دیگری از اینگونه کتابها هستند که مفاهیم و القائات ناسیونالیستی و استعماری را به عنوان واقعیتهای بدیهی و به شکلی زیرکانه در لابلای مطالب علمی و آموزشی گنجاندهاند(+).
رمان «داییجان ناپلئون» نیز نمونه دیگری از اینگونه کتابهاست که به گفته ابراهیم یونسی از روی کتاب «زندگی و عقاید آقای تریسترام شندی» از لورنس استرن (قرن هجدهم میلادی) نوشته شده و چاشنیهای فساد اخلاقی و مضحکه و مسخره کردن مبارزان ضد استعماری و متوهم دانستن آنان در قبال توطئههای انگلیس در ایران (آنهم در شهریور ۱۳۲۰) را بدان افزودهاند. رمانی که در زمان انتشار نیز مخالفتها و انتقادهایی را بخاطر القائات مستتر در آن برانگیخت. هر چند که مورد استقبال و تقدیر رسانههای استعماری و کسانی قرار گرفت که تلاش داشتند سیاستهای استعماری انگلیس در ایران را لاپوشانی و انکار کنند و چهره استعمار را از پلیدیها منزه سازند و همه آن دخالتهای مخرب و ویرانگر را «توهم توطئه» بنامند(+).
تعدادی از کتابهای بنگاه ترجمه و نشر کتاب (انتشارات علمی و فرهنگی فعلی) از جمله کتابهای «شیر آفریقا»، «مجموعه چهره ملل» و «داستانهای ملل» (که مکرراً در دهههای ۱۳۴۰ تا ۱۳۹۰ منتشر و بازنشر شدهاند) از همینگونه آثار بشمار میروند. تعدادی از کتابهای مروج اشیای تقلبی شبه باستانی از جمله کتابهای «هنر ایران» از رومن گیرشمن و «سیری در هنر ایران» از آرتور اوپهام پوپ نیز از همین ناشر هستند(+).
در کتاب «سرزمین و مردم فرانسه» از سری «مجموعه چهره ملل» اهمیت شهر پاریس چنین دانسته شده که «شهری پر است از مغازههای مجلل و اشیای لوکس و تجملی و آخرین مد و فروشگاههای بزرگِ جواهرات و عطریات و مردم شیکپوش و خوشلباس» (صفحه ۲۰۱). جایی که «گردشگاه اغنیاء و متمکنین است و در خیابانهای عریض و معبرهای باریک آن پناهگاههای دنج و خلوتی برای افراد وجود دارد… جایی که مرکزی برای اشخاص متمکن و راحتطلب و دستههای خوشگذران پاریس بهشمار میرود» (صفحه ۲۰۶).
در کتاب داستانهای ملل که در مقدمه آن ادعا شده متن اصلی آن توسط سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) و برای دانشآموزان و نوجوانان تهیه شده، انبوهی از مفاهیم استعماری مثلاً از زبان یک دختر نوجوان آفریقایی به ذهن خواننده القاء میشود. اینکه اگر شکم کودکان آفریقایی بزرگ است، نه بخاطر گرسنگی و سوءتغذیه، که اتفاقاً بخاطر پُرخوری است: «من در نتیجۀ این پرخوری مثل همه کودکان سیاهپوست شکم بزرگی پیدا کردم» (صفحه ۱۸). در ادامۀ شرح حال و زندگی این نوجوان سیاهپوست آفریقایی نیز گفته میشود که آنان همواره اهل نافرمانی و به دنبال خشونت و پرتاب نیزه و گلوله هستند و نیز ولگرد و بیکاره و و دزد و دیوانه: «اکنون من در دهکده ولگردی میکنم و میان کلبهها به هر سو میدوم و میوهها را میدزدم و هزاران دیوانگی دیگر میکنم و جز این کار دیگری ندارم» (صفحه ۱۹).
برای نمونهای دیگر از کتابهای استعماری و به عنوان مشتی از خروار میتوان از کتابهای «انسان خردمند: تاریخ مختصر بشر» و «انسان خداگونه» نوشته یووال نوح هراری و کتاب «در برابر استبداد، بیست درس قرن بیستم» نوشته تیموتی اسنایدر نام برد. کتاب اخیر را نگارنده به تفصیل بیشتری نقد کرده که در زیر میخوانید:
در برابر استبداد یا بیاعتنایی در برابر استعمار
نقد کتاب بیست درس قرن بیستم نوشته تیموتی اسنایدر
۲۸ مرداد ۱۳۹۷
تاکنون سه ترجمه از کتاب تیموتی اسنایدر (Timothy Snyder)، مورخ آمریکایی متخصص اروپای شرقی، به زبان فارسی منتشر شده است. یکی با عنوان «در برابر استبداد، بیست درس قرن بیستم»، ترجمه بابک واحدی (نشر گمان، ۱۳۹۶)؛ دیگری با عنوان «استبداد، بیست درس از قرن بیستم»، ترجمه پژمان طهرانیان (انتشارات فرهنگ نشرنو، ۱۳۹۶)؛ و دیگری با عنوان «خودکامگی، بیست درس از قرن بیستم»، ترجمه شهابالدین عباسی (انتشارات سبحان، ۱۳۹۶). در این کتاب کوچک، مطالب ساده و بعضاً مفیدی در مقابله با استبداد نوشته شده است. از جمله مطالب مفید کتاب میتوان به دو نمونه اشاره کرد: تعریضهای بجا در قبال دونالد ترامپ، رئیسجمهور دست راستی و نامتعادل و خطرناک آمریکا که تهدیدی برای صلح و آینده بشریت است؛ و دیگری، تمایز نهادن صحیح میان ناسیونالیسم یا ملیگرایی با میهندوستی که کمتر کسانی متوجه تفاوت فاحش میان آنها هستند(+).
کتاب «در برابر استبداد» بهرغم برخی عبارات دلپذیر و گاه بیربط، به مانند دستهگلی است که خنجری زهرآگین در میان آن پنهان شده است. کتابی است که علیرغم ظاهر ضداستبدادی آن، تطهیرکننده و مبریدارنده استعمار است. کتابی است در تداوم جنگ سرد، در کوبیدن نظامهای سوسیالیستی بدون تمایز نهادن میان اشکال مختلف نظری و عملی آنها، در نفرتپراکنی علیه بلوک شرق و مکرراً از وحشت کمونیسم سخن راندن و آنرا بطور مطلق همطراز با فاشیسم و نازیسم دانستن، در مدح نظامهای سرمایهداری نولیبرال، در ستایش چرچیل و بریتانیا و حتی در ستایش تجاوز آمریکا به ویتنام و تمجید نظامیان آمریکایی، در بیاعتنایی به فجایعی که آمریکا در قرن بیستم در سراسر جهان مرتکب شده، در سکوت محض در قبال حکومتها و دولتهای مردمی و غیراستبدادی که آمریکا آنها را سرنگون کرده، و بخصوص در شکلدهی و دستکاری افکار عمومی.
مؤلف مثل یک کهنهسرباز بازمانده از زمان جنگ، میکوشد تا به انواع و انحای مختلف، اتحاد شوروی و روسیه بعدی را زیر ضربههای متعدد خود بگیرد و به نحو تلویحی و بدون استدلال، آنرا موجد داعش بداند. جانبداری مؤلف تا اندازهایست که آمریکا و بریتانیا را عاملان شکست نازیهای فاشیست آلمان میداند و کمترین اشارهای به نقش ارتش سرخ در شکست قطعی آلمان هیتلری نمیکند. انصاف و واقعگرایی یک محقق حکم میکند که همه دادهها بدون جانبداری تجمیع و تحلیل شوند. چه فجایع شوروی عصر استالین در لهستان بوده باشد و چه فجایع ایالات متحده در ویتنام.
در قرنهای اخیر، استبداد در اغلب موارد محصول استعمار در جوامع استبدادپذیر بوده است. بیاعتنایی و سکوت محض در قبال استعمار (چنانکه در این کتاب دیده میشود) حاکی از آنست که این کتاب در درجه اول به قصد تطهیر استعمار و دل مشغول داشتن جوامع استبدادی به راهحلهای مقطعی، بلااثر و گمراهکننده نوشته شده است.
به بیست درس تیموتی اسنایدر دستکم یک درس دیگر میتوان اضافه کرد: «مراقب استعمار و عملیات دستکاری افکار آن باشید».
کتاب «در برابر استبداد» دارای عبارات جذابی است. درست مثل یک جام شربت گوارا. اما شربت گوارایی که سوسکهایی در آن تخم گذاشتهاند.
در همین زمینه نقدی از خانم سوفی پینکام: «تیموتی اسنایدر، چطور مورخی تراز اول به قصهگویی عامهپسند تبدیل شد؟». او تیموتی اسنایدر را مورخی میداند که هنری کیسینجر (استراتژیست ارشد آمریکایی) از او تعریف و تمجید میکند و متقابلاً اسنایدر نیز «شرارتهای کیسینجر» را نادیده میگیرد.
همچنین بنگرید به:
ترویج باستانگرایی و جنگافروزی در کتابهای درسی مدارس
کتابها و فیلمها و رسانههای بدآموز: لزوم گردآوری آثار باارزش فرهنگی برای کودکان
قلم ستمپوش مورخان: استادان و دانشمندان در خدمت سلطهگری
دانشنامه دانشآموز
جنبش جهانی ضد نژادپرستی و جهانگشایی، مرحلهای نوین در تاریخ بشری