تاریخ را سلاطین و فرمانروایان نمیسازند. بلکه آنان انسان را به زنجیر میکشند. تاریخ را مردمان رنجکشیدهای میسازند که برای گسستن زنجیرها و قیود بندگی و میلههای اسارت مبارزه میکنند. این سیر مبارزات بشری و فداکاریهای مبارزان راه آزادی و رهایی است که جهان بهتری را میسازد و تاریخ را به پیش میبرد. […]
یادداشتهای پراکنده
در چند سال اخیر، مطالب و موضوعات زیادی میبایست نوشته و منتشر میشدند که نشدند. واهمهای از تنگناها و تعدیهای رایج در یک محیط افراطی، عقبافتاده، متحجر، واپسگرا، رشدنیافته و رو به انحطاط در میان نیست؛ که شخصیت و اهمیت و میزان تأثیرگذاری هر کسی از نوع متعدیانش هویداست. آنچه موجب نگرانیست، ترکیب معضل قبلی با سوءاستفادههایی است که عدهای از قشریون و قومیون و دیگر انحصارطلبان از اینگونه مطالب میکنند. شرایط غامضی است که نه میتوان سکوت کرد و نه میتوان حرف زد. جوامعی که به آینه سنگ میزنند، جوامعی که جنایات تاریخی خود را کتمان یا توجیه کنند و مثل اغلب جوامع دیگر مسئولیت عمل خود را نپذیرند و احساس و ابراز شرمساری نکنند، سرنوشت تلخی پیش رو خواهند داشت. اهمیت این مطالب و مطالب دیگری که توقیف یا بایکوت شدند، هنگامی آشکار خواهد شد که بسیار دیر خواهد بود. جامعه ما جامعه بستهای است که گذشته خود را به تخیل، حال خود را به تقلب و آینده خود را به توهم سپرده است. […]
حمایت آمریکا و کشورهای غربی از مقامات و مسئولان اختلاسگر، کمک مالی به احزاب پانایرانیستی، و چند گفتار دیگر در مخالفت با جنگطلبی
اگر دزدی جرم است، مالخری و پناه دادن به دزد نیز طبق قوانین اعم کشورها عملی مجرمانه است. اگر آمریکا میخواهد ایران را تحریم کند، آیا بهتر نیست بجای تحریمهای اقتصادی که مردم بینوای ایران را هدف گرفته، آن مقامات دزدی را تحریم کند که همراه با خانواده و پولهای غارت کرده به آمریکا فرار میکنند؟ آیا بهتر و پسندیدهتر و انسانیتر نیست که غارتگرانی را تحریم کند و راه ورود آنان و اموالشان را ببندد که دارایی ربوده شده مردم ایران را به پناهگاه امن و مطمئنی به نام آمریکا و کانادا و انگلستان و چند کشور غربی دیگر میبرند و به آنان گرین کارت و انواع حق اقامت نیز اعطاء میشود؟ […]
نسلکشی کانادایی و کشتار کودکان به منظور یکسانسازی زبان و فرهنگ
روز دوشنبه سوم ژوئن فرا رسید. روزی که قرار بود گزارش رسمی یک نسلکشی معاصر با عنوان «تحقیقات ملی برای زنان و دختران گمشده» منتشر شود و مراسمی نیز در باره آن در شهر گاتینو برگزار گردد. نتیجه تحقیقات گسترده و سه سالهای که اکنون بطور علنی در معرض دید و اطلاع جهانیان قرار میگیرد. هر چند تفصیل تحقیقات هنوز در دسترس نیست، اما سرفصلهای آن بیش از آنکه به تصور آید هولناک است: نسلکشی ملی و کشتار پنهانی هزاران زن یا دختر اسکیموی بومی در سی سال اخیر و در کشور کانادا. یعنی در کشوری از توابع بریتانیا که گفته میشود دارای عالیترین رتبههای جهانی از لحاظ شاخصهای توسعه انسانی و رفاه اجتماعی و مدعیات حقوق بشری است. این گزارش، دولت کانادا را شریک جرم این قتلعام سراسری و سیستماتیک دانسته است. خانم ماریون بولر- کمیسر اصلی تحقیق- در بیانیه خود و پس از مصاحبه با دو هزار نفر از بازماندگان خانوادههای قربانیان گفته است: «همه سر به نیست شدهها و کشته شدهها قربانیان نژادپرستی و زنستیزی و نقض حقوق بشری هستند که در جامعه کانادا نهادینه شده است». جاستین ترودو- نخست وزیر کانادا و حامی تحقیقات- با شرکت در مراسم و در واکنش به آن گفته است: «امروز روز عذاب کانادا است». […]
آسیبهای فرهنگستان به علم و به زبان فارسی
نتیجه نهایی لغتسازیهای افراطی فرهنگستان زبان فارسی تضعیف علم و تصغیر زبان فارسی است
علوم بخشی از مفاهیم هستند و زبان وسیله بیان مفاهیم است. علم در خدمت زبان نیست، این زبان است که در خدمت علم و بیان مفاهیم است. چرا که علم نسبت به زبان ترجیح ذاتی دارد.
شوونیستها به زبان خالص تعلق خاطر خاصی دارند؛ چنانکه به خاک و خون و خلوص و نژاد و تاریخ. آنان برای مقاصد خود براحتی تاریخ و تقویم و جغرافیا و هویت اجتماعی و مذهب و زبان و نامهای جغرافیایی و حتی نامهای علمی را جعل میکنند و دستاوردهای دانش بشری را ملعبه هوسهای خطرناک خود میکنند. در هیچ کجای دنیا جز در میان فارسیزبانان و عربیزبانان برای نامها و اسامی علمی، معادلهای مندرآوردی نمیسازند.
در زمانی که مشرقزمین به علم توجه میداشته (بخصوص در قرنهای چهارم و پنجم هجری)، مغربزمین اسامی علمی وضع شده آنها را با روی باز پذیرفته و هنوز هم بکار میبرد و در فکر جایگزینش نیست. هیچ زبانی زبان خالص نیست، جز زبان بومیان ابتدایی در نواحی دوردست جهان. زبان انگلیسی به عنوان یکی از غنیترین زبانهای فعلی در جهان، دارای درصد ناچیزی لغت و نام با ریشه انگلیسی یا آنگلوفریسی است. زبان لاتینی به عنوان یکی از ممتازترین زبانهای علمی جهان در دوران گذشته و منشأ بسیاری از اسامی و اصطلاحات علمی، ریشه و نیای زبان انگلیسی نیست و زبان انگلیسی نسبت به آن بیگانه به حساب میآید. […]
انگلستان و ایران در مقالات ضد استعماری مارکس
مارکس در یکی از مقالات خود با عنوان «جنگ انگلیس و ایران» مطالب هشداردهندهای را مینویسد که هنوز میتواند برای ایرانیان تازگی داشته باشد: «اعلان جنگ انگلستان یا بطور مشخص کمپانی هند شرقی علیه ایران، در واقع یکی از ترفندهای ماهرانه و ماجراجویانه سیاست خارجی انگلیس در آسیاست که به مدد آن تا پیش از این نیز متصرفات خود را در این قاره گسترش داده بود. به محض اینکه کمپانی هند شرقی روی هر یک از دولتهای حاکم و مستقل و یا روی هر منطقهای که دارای منافع سیاسی و بازرگانی و طلا و ثروت است، نگاهی طمعکارانه میاندازد، قربانی نیز فوراً به نقض واقعی و یا خیالی این یا آن قرارداد متهم میشود. قربانی متهم میشود که عهدنامه و یا قراردادی را زیر پا گذاشته و یا مرتکب اهانتی ابهامآمیز شده و دیری نمیپاید که علیه او اعلان جنگ میکند. اخبار دائمی در باب محور شرارت، به افسانه گرگ و گوسفند شباهت زیادی داشته و تاریخ انگلستان را همواره به خون آغشته است». […]
شبهتقویم هجری شمسی و لزوم پیوستن به تقویم میلادی
تصور کنیم که اگر در اوایل قرن بیستم، کشورهای دیگر نیز همچون ایرانیان دست به ساخت یک تقویم مخصوص به خود میزدند، چه هرجومرجی بر جهان امروز حاکم بود.
تقویم میلادی، امروزه تقویم رسمی تمامی کشورهای اسلامی و تمامی کشورهای جهان بجز چهار کشور است. یعنی فقط چهار کشور ایران، افغانستان، اتیوپی و نپال تقویم میلادی را به عنوان تقویم رسمی نپذیرفتهاند. ایران و افغانستان همچنین تنها کشورهایی هستند که بطور همزمان از سه تقویم مختلف استفاده میکنند و این موجب ناهنجاریهای اجتماعی و نافهمیهای تاریخی شده است. استفاده همزمان از تقویمهای سهگانه در کتابها و بخصوص کتابهای درسی تاریخ، موجب شده که ایرانیان درک درستی از زمان وقایع تاریخی و فاصله و رابطه آنها با یکدیگر در ذهن خود نداشته باشند.
اما آنچه با نامهای تقویم هجری شمسی یا هجری خورشیدی یا گاهشماری ایرانی شناخته میشود، برخلاف توهم عدهای از ایرانیان، نه تنها دقیقترین تقویم جهان نیست، که بخاطر نداشتن نظام محاسباتی و نیاز به محاسبه و اعلان سالانه، و نیز نداشتن تعاریف پایه گاهشماری (از جمله نداشتن تعریف برای طول سال متوسط و نداشتن قاعده معین برای کبیسهگیری و حتی نداشتن نام مشخص) اصولاً تقویم به مفهوم علمی آن به حساب نمیآید. […]